چرا «یمن» روی خوش امنیت را نمی بیند؟
نگرانی آمریکا از روی کار آمدن اسلامگرایان و تکمیل و توسعه هلال شیعی و افزایش وزن ژئوپولیتیکی تشیع در منطقه.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سید محمد جواد سیدی فرد(کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی خوارزمی)- رصد، تا قبل از سال ۱۹۹۰میلادی، جمهوری یمن تحت عنوان دو کشور مجزا و مستقل بنام های یمن شمالی و یمن جنوبی و متاثر از قدرت های شرق و غرب عالم شناخته می شد.
یمن جنوبی (جمهوری دموکرات یمن) بیشتر متمایل به شوروی و افکار کومونیستی و سیاست های سوسیالیستی بود و یمن شمالی تحت حمایت عربستان و ایالات متحده آمریکا قرار داشت.
پس از اتحاد دو یمن و تشکیل جمهوری یمن در ماه مه ۱۹۹۰ ، صنعا به عنوان پایتخت سیاسی و عدن به عنوان مرکز اقتصادی و تجاری این کشور شناخته و علی عبدالله صالح نیز به عنوان رییس جمهور کشور جدید انتخاب شد.
نگاه کلی بر جغرافیای سیاسی یمن
در حال حاضر جمهوری یمن با جمعیتی بیش از ۲۳ میلیون نفرکه حدود۹۹% آن مسلمان هستند در موقعیت جغرافیایی ویژه ای قرار گرفته است. به گونه ای که از شمال به عربستان، از جنوب به خلیج عدن، از مشرق به عمان و از مغرب به دریای سرخ محدود می شود.
خصوصیات جغرافیایی منحصر بفرد یمن، این سرزمین را از اهمیت استراتژیک ویژه ای برخوردار ساخته است که برخی از آن عبارتست از:
* یمن با تسلط بر تنگه باب المندب، قادر به کنترل دریای سرخ می باشد.
* این کشور با جمعیتی بیش از ۲۳ میلیون نفری خود این توان را دارد تا یک قوای نظامی منسجم را با استعداد چندیدن لشکر در مرزهای عربستان مستقر کند.
* وجود نفت در مرزهای مشترک عربستان و یمن و کشف معادن فلز، به ویژه طلا، بر اهمیت این منطقه افزوده است.
* صنعت ماهیگیری گسترده در سواحل طولانی و گسترده.
* پتانسیل بالای توریسم با توجه به اقلیم ویژه بیابانی و آثار باستانی منحصر بفرد.
* بافت ویژه قبیله ای و مذهبی مردم یمن، همیشه در تصمیم سازی های حکومت مرکزی و استراتژی های خارجی، تقش برجسته ای داشته است.
* تمایل مذهبی مردم یمن با جمهوری اسلامی ایران، همیشه کانون توجه عربستان بوده و همواره در صدد کمرنگ کردن حوزه نفوذ ایران در یمن برآمده است.
اوضاع اقتصادی یمن
پس از اتحاد دو یمن جنوبی و شمالی و کشف نفت در منطقه، اوضاع اقتصادی بهتر شد و برخی سیاست ها از قبیل،” گسترش صنایع مادر- ایجاد مناطق آزاد تجاری(عدن) – توسعه منابع نفت و گاز و طلا – گسترش فعالیت های کشاورزی و شیلات- افزایش ورود ارز به کشور توسط کارگران یمنی از عربستان و…” مورد توجه قرار گرفت. اما باوجود تلاش های دولت در ۲۰ سال گذشته، این کشور با مشکلات عمده اقتصادی مواجه است از جمله: ” قطع حمایت مالی آمریکا و عربستان پس از جنگ خلیج فارس به علت حمایت یمن از عراق – اقتصاد درآمد محور و ضعف در جذب سرمایه گذاری خارجی – افزایش نابسامانی اقتصادی در پی اختلاف بین دولت مرکزی و احزاب سوسیالیست - آمار بالای نرخ بیکاری – کمبود و بحران آب آشامیدنی – بدهی سنگین خارجی – تورم زیاد و … .”
وضعیت آموزشی – فرهنگی – سیاسی یمن
* اوضاع آموزش و سوادآموزی در یمن بسیار نامطلوب است به طوری که تاپایان سال۱۹۹۰ میزان باسوادی کمتر از ۹% برآورد شده و اکنون نیز رشد چندانی نداشته است. تعداد پایین مراکز علمی و دانشگاهی در این کشور نیز خود دلیلی بر این ادعاست.
* تبلیغ و ترویج فرهنگ غربی از معضلات فرهنگی یمن در دو دهه اخیر است. از طرف دیگر عربستان با احداث بیش از ۷۰۰ مرکز و مدرسه علمیه به ترویج فرهنگ وهابیت در یمن می پردازد.
* یکی از معضلات جالب و فراگیر فرهنگی در یمن، ” قات خوری” است؛ که بیش از ۸۰% مردم یمن به این ماده گیاهی معتاد بوده و حدود۷۰% درآمد خود را صرف آن می کنند. حتی مراکزی هم برای استعمال “قات” در شهرهای یمن احداث شده است.
* از دید سیاسی و بین المللی، جمهوری یمن عضو اتحادیه عرب، کنفرانس اسلامی، سازمان ملل متحد و شورای همکاری عرب می باشد. پس از اتحاد دو یمن روابط سیاسی – اقتصادی و فرهنگی به صورت دوجانبه بین یمن و ایران توسعه یافت.
پس از به قدرت رسیدن شیعیان در عراق و ایستادگی متحدان ایران در لبنان و فلسطین، قدرت شیعیان در یمن افزایش یافت که این امر خوشایند عربستان نیست.
* مهمترین احزاب و گروه های یمن عبارتند از : حزب اصلاح – حزب الحق( حوثی ها) – حزب ناصری – حزب سوسیالیست – حزب بعث قومی – حزب رابطه ابناء الیمن – گروه های جهادی مانند القاعده و سلفی ها – وصوفی ها. در حال حاضر حزب شیعیان (حوثی ها) پس از قیام مردم یمن، به قدرت رسیده و در همکاری مشترک با دولت مرکزی، به اداره امور می پردازد.
مهم ترین مشکلات ناشی از اتحاد دو یمن
* مشکلات داخلی که برگرفته از: محیط سیاسی، موقعیت اجتماعی و فرهنگی و موقعیت اقتصادی می باشد.
* مشکات خارجی ناشی از: حضور عربستان و فعالیت آن در منطقه و رقابت سیاسی و اقتصادی ابرقدرت ها؛ به ویژه آمریکا در منطقه.
ریشه های بحران کنونی یمن
* مشکلات اقتصادی.
* نابرابری های اجتماعی به علت ساختار اجتماعی قبیله ای.
* جنگ با شیعیان (حوثی ها) توسط غرب گرایان و حامیان علی عبدالله صالح و عربستان، به علت رقابت منطقه با ایران و گسترش فعالیت القاعده در منطقه.
* جنگ با مناطق جنوبی توسط غرب گرایان و لیبرال ها به علت تفکرات مارکسیستی ساکنان جنوب.
* حضور گسترده آمریکا در عرصه های گوناگون کشور و عدم اقبال عمومی توسط ملت یمن.
* نگرانی آمریکا از روی کار آمدن اسلامگرایان و تکمیل و توسعه هلال شیعی و افزایش وزن ژئوپولیتیکی تشیع در منطقه.
* نگرانی شورای همکاری خلیج فارس از شکل گیری بلوک شیعی.
نتیجه گیری
۱- باید گفت، تحولات یمن بیشتر تابع مسائل بین المللی بوده است تا داخلی. (از مداخله ایران در زمان انوشیروان گرفته تا تحولات سال ۲۰۱۱ و قیام شیعیان)
۲- اقتصاد یمن به علت اشتباهات متعدد، دچار بحرانی ساختاری شده است و توسعه اقتصادی یمن، مستلزم تغییر در ساختار حکومت و تدوین یک برنامه قابل اجرای همه جانبه است.
۳- بحران سیاسی یمن، زمانی حل خواهد شد که معضل دیرینه امنیت داخلی یمن سامان یابد. تحرکات القاعده، جدایی طلبان جنوب و اینک جنبش حوثی ها و به قدرت رسیدن آن ها، تثبیت اوضاع یمن را با چالش مواجه کرده است. لذا هرگونه تصمیم سازی ملی و فراملی، باید پس از برقراری امنیت پایدار در سراسر کشور صورت پذیرد.
ارسال نظر