روایت حامد حدادی از اتفاقات دیدار فینال/دستم لرزید و توپ وارد سبد نشد
ارزشمندترین بسکتبالیست آسیا میگوید شرمنده مردم شده و تیم ملی باید با قدرت به کارش ادامه دهد تا در انتخابی المپیک جبران کند.
حامد حدادی بعد از فینال بازیهای آسیایی مورد انتقاد قرار گرفت. همه عملکرد او را بد توصیف کردند. نقل زبان همه این بود که اگر حامد در آن ثانیه پایانی امتیاز میگرفت ایران قهرمان میشد اما او نتوانست. با این حال حامد همچنان همان حامد است؛ بازیکنی که همیشه ضمانت برد ایران است حتی اگر در یک مسابقه بد باشد. همین ارزش دارد که قبول میکند بد بوده و میگوید شرمنده مردم شده است. حامد حدادی در گفتوگویی با ایسنا از روز بدش در فینال و نظرش درباره ماندن یا رفتن بچیروویچ صحبت کرد که در ادامه میخوانید:
* این روزها همه از روز بدت در فینال بازیهای آسیایی صحبت میکنند. برابر کره چه اتفاقی افتاد؟
خب بازیکن خوب و بد دارد. خودم در جریان مسابقه بارها با خودم گفتم که حامد چرا این طور بازی میکنی؟ چی شده؟ مگر منتظر فینال بازیها نبودی؟ خب اما این اتفاق افتاده بود و از شانس من روز بدم، فینال بازیهای آسیایی بود. واقعا از عملکردم راضی نیستم.
* خیلیها گفتند داوری عامل باخت تیم ملی بود. نظر خودت چیست؟
بهانه نمیآورم اما در چند صحنه واقعا داوری سوتهایی زد که تاثیرگذار بود. خطایی که در ثانیههای پایانی روی صمد انجام شد را نگرفتند. در آن لحظه پایانی دو نفر روی من خطا کردند. داوران خیلی از سوتهای ما را نزدند.
* حتی به دنبال داوران هم رفتی.
بله. رفتم و پرسیدم واقعا خطا نبود؟ یک نفر با دست به صورتم زد و دیگری زد پشت آرنجم. واقعا خطا بود اما سوت نزدند. من فکر کردم خطا گرفته شد اما به یکباره دیدم کرهایها خوشحالی میکنند. به هر حال اینها دلایل باخت نیست. دست کم گرفتیم و خودمان نبودیم و باختیم. باید با فاصله حریفان را شکست میدادیم اما این اتفاق نیفتاد.
* بحث همدلی که مطرح کردهای چه بود؟
بالاخره وقتی آدم برنده میشود تمام تلاشها به یادش میآید و وقتی ببازد تمام نقاط ضعف، کمبودها یا هرچیز کوچکی برایش بزرگ میشود. تمام چیزهایی که فکر میکنی تاثیر منفی داشته به عنوان یک ایراد جلوی چشم میآید. خب ما از همان اول همه چیز را دست کم گرفتیم. دیر به اردو آمدیم. شاید چون سال قبل قهرمان آسیا شده بودیم فکر میکردیم باز هم قهرمان میشویم و شل گرفتم. اگر خودمان بودیم قهرمان میشدیم.
* تیم ملی در بازی با قزاقستان هم به مشکل خورد.
بله ما در آن بازی هم به مشکل خوردیم اما خودمان را جمع کردیم و برنده شدیم. بسکتبال همین است. زیبایی این رشته این است که در هر ثانیه تیم برنده و بازنده عوض میشود. ما در فینال تمام تلاشمان را کردیم. من بد بازی کردم اما نمیخواستم این طور شود. چه کسی میخواهد به مدال طلا نرسد که من نفر دوم باشم؟ بدترین روز ورزشیام بود و بدترین عملکردم را داشتم. با این حال که شرمنده مردم هستم دلم برای جوانان تیم میسوزد. این قهرمانی خیلی میتوانست در آینده آنها موثر باشد. سربازی و دانشگاه آنها درست میشد.
*طلای بازیهای آسیایی هم برای بسکتبال نیاز بود.
بله. کلا مدال طلای بازیهای آسیایی برای ایران خیلی مهم است. برای خود ما هم ارزشی زیادی داشت اما نشد. در ثانیه قهرمانی را از دست دادیم.
* در دو بازی آخر دفاع تیم ملی خیلی ضعیف بود. صمد هم دفاع را مشکل اصلی تیم ملی میداند، چرا این طور شد؟
دفاع تیمی ما همیشه خوب بود اما در این دو بازی بد بودیم. دفاع ما واقعا بد شده بود. نمیدانم مشکل سیستم بود یا تنبلی خود ما. قبل از بازی همه چیز خوب بود اما به یکباره همه چیز علیه ما شد. حمایت تماشاگران خوب بود و بازیکنان کره نیز عملکرد بسیار خوبی داشتند.
* عملکرد تیم ملی برابر قزاقستان تاثیری در فینال نداشت؟
به نظر من با آن بازی کرهایها به این تفکر رسیدند که ما شکستناپذیر نیستیم و میتوانند برابر ما برنده شوند. از همان نقاط ضعف ما استفاده کردند و برنده شدند. به نظر من عملکرد ما برابر قزاقستان یک خبر خوب برای کره جنوبی بود.
* حالا تیم ملی باید برای المپیک ریو آماده شود. قهرمانی آسیا در چین و تنها یک سهمیه برای المپیک.
بله. باید برای آن مسابقهها آماده شویم. درست است که زمین خوردیم اما باید از این باخت درس بگیریم و قدرتمندتر از همیشه به میدان برویم. باید دوباره بلند شویم و پیش برویم. شرمنده شدهایم و از امروز باید به این فکر باشیم که تا در انتخابی المپیک به موفقیت برسیم و از شرمندگی مردم دربیاییم. ما جنگیدیم و قهرمانی میخواستیم. من واقعا برای ملیپوشان جوان ناراحت هستم.
* حالا بسکتبال ما باید به فکر آینده باشد. نیاز ما برای آینده چیست؟
اول از همه باید یک میزبانی خوب بگیریم. میزبانیای که بسکتبالیستها در خانه خودشان بازی کنند. اسپانیا میزبانی جام جهانی بسکتبال را گرفت و برزیل میزبان فوتبال بود. نتیجهای هم نگرفتند اما میزبان بودند. این میزبانی برای بسکتبال ضروری است.
* یک مسئله نیز مطرح شد که بعد از شکست تیم ملی برخی انتقادهای مردمی همراه با توهین بود. این مسئله صحت داشت؟
نمیخواستم بگویم اما ما به فینال رسیدیم و نقره گرفتیم اما چه توهینهایی نشنیدیم. البته درصد این توهینها خیلی کم بود و هر کس که من را دید تشکر میکرد. شاید 10 درصد توهین کردند که به نظرم اصلا خوب نبود. ما شرمنده مردم شدیم و با تمام توان برای جبران تلاش خواهیم کرد. بالاخره یک اتفاق بدی افتاده است. از من پرسیدند چرا آن توپ آخر را وارد سبد نکردم. من بهانه نیاوردم و گفتم دستم لرزید و توپ وارد سبد نشد اما واقعا خطا کردند. آنقدر بسکتبال بلد هستم که آن توپ را به امتیاز تبدیل کنم.
* نمیخواستی روی سکو هم بروی.
رفتم. فقط یک پایم روی سکو بود.
* قرارداد بچیروویچ تمام شده است. ما با او به قهرمانی زیادی رسیدم. شادی کردیم و شاهد رشد در تیم ملی بودیم. حالا به نظرت آیا او باید بماند یا نه؟
من نباید نظر بدهم. ما با 7 یا 8 مربی خارجی کار کردهایم و غم و شادی داشتهایم. با بچیروویچ هم قهرمانی داشتیم و حالا نایب قهرمان شدهایم. من فقط میگویم اگر بچیروویچ قرار است بماند که هیچ و همه کار میکنیم اما اگر قرار است نباشد او را با خاطره بد بدرقه نکنیم. ما مهماننواز هستیم و خوش بدرقه هم باشیم. خاطره خوبی برایش بسازیم. به هر حال اگر بماند که همانند همیشه با او کار میکنیم. به نظر من مربی باهوشی است و حالا اگر دستش را خواندند باید با تفکری جدید پیش برویم. ما تابع هستیم و به کارمان ادامه میدهیم.
* چه زمانی به چین میروی؟
تا هفته دیگر میروم. اکنون درگیر مراسم ازدواج برادرم هستم.
ارسال نظر