چرا تاریخ مصرف داعش به پایان رسید؟
همانطور که پیشبینی میشد، حال خود کشورهای خالق و حامی تروریسم در معرض خطر قرار گرفتهاند و کنترل از دستشان خارج شده و خطر تروریسم، خود آنها را نیز تهدید میکند و لذا در یک عمل انجامشده قرار گرفتهاند.
به گزارش پارس به نقل از فارس؛ نیروهای داعش را نیز همانند سایر گروههای تروریستی و تکفیری از جمله؛ سلفیها، وهابیون، طالبان و القاعده میتوان به ۵ دسته تقسیم کرد. دسته اول شامل افرادی هستند که اصالتاً غربی و عمدتاً دارای هویت صهیونیستی و ماهیت استکباری بوده و با تغییر قــیافه و نــفوذ بین مسلـمانان به شکل پنهان و آشکار، نقش فرماندهی و هدایت اعضاء و هواداران در انجام جنایات این گروهها را بر عهده دارند، دسته دوم کفار شیطانپرستی هستند که در همراهی با گروه اول و از روی عناد و دشمنی با ادیان و مذاهب الهی، جنایت و آتشافروزی را پیشه خود ساخته و در این مرحله نابودی اسلام را هدف قرار دادهاند و دسته سوم مزدوران جنایتکاری هستند، که صرفاً در جهت کسب منافع مادی پای در این وادی نهادهاند.
اما دسته دیگر در برگیرنده رهبران دینی و حکام مسلماننمایی است که کاملاً به اسارت هوای نفس خود درآمده و مجذوب و مقهور قدرت، ثروت و شهوت شده و به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم، دست در دست دشمن گذارده و آگاهانه راه خیانت بر همکیشان خویش را در پیش گرفتهاند و دسته پنجم مسلمانان فریبخوردهای هستند، که از روی جهالت و نادانی، رهبری این گروهها را پذیرفته و با قتل و غارت سایر مسلمین، در خدمت اهداف شیطانی دشمن قرار گرفتهاند و به زعم خود بر این باورند که راه خدمت به اسلام را برگزیدهاند.
نکته مهم این است که؛ این گروهها با هر ترکیب و ترتیبی که شکل گرفته باشند، همانند القاعده و طالبان هر کدام متناسب با اهداف نظام استکباری به شکل تاکتیکی مورد استفاده قرار گرفته و تاریخ مصرف معینی دارند و ممکن است در یک مقطع مشخص یا مانند یک دستمال کاغذی یکبار مصرف برای همیشه از صحنه مناقشات کنار گذاشته شوند، اما مسئله قابل تأمل این است که هدف دشمن از خلق این گروهها چیست؟
تردیدی وجود ندارد که تمام اقدامات خصمانه دشمن در راستای ریشهکن ساختن اصل و اساس اسلام صورت میپذیرد و لذا با سوءاستفاده از غفلت مسلمانان تلاش دارد تا ضمن تحقق این هدف، از همه فرصتهای قابل دسترس نهایت بهره را عاید خود ساخته و به تمام اهداف پلید خود دست پیدا کند، اهدافی که مهمترین آنها عبارتند از:
۱- درگیر ساختن پیروان ادیان الهی به ویژه مسلمین با یکدیگر و کاهش تلفات و هزینههای ناشی از لشکرکشی و انجام عملیات مستقیم برضد آنها.
۲- ایجاد حاشیه امن برای دشمنان واقعی دین و بشریت از جمله رژیم اشغالگر قدس، در سایه غفلت و جهالت گروههای درگیر.
۳- تخریب زیربناهای کشورهای اسلامی و جلوگیری از هرگونه رشد و پیشرفت جهشی در دنیای اسلام.
۴- نا امن ساختن و نا آرام جلوه دادن کشورهای منطقه با هدف پیشگیری از ارتقاء تعاملات بینالمللی کشورهای اسلامی و جلوگیری از افزایش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای منطقه.
۵- کاهش تهدیدات احتمالی ناشی از گسترش اسلام و اتحاد مسلمین و مستضعفین علیه نظام سرمایهداری
۶- همانندسازی فیلمهای هالیودی و اسطورهسازی از شخصیتهای متکبر و خود بزرگبین غربی و ایفای نقشِ نمایشی ناجی برای فریب افکار عمومی جهان.
۷- انهدام و تضعیف مجدد قدرت رو به تزاید ارتش دو کشور اسلامی عراق و سوریه و سایر ارتشها و ائتلافهای ضداستکباری که در کوره مبارزه سالهای اخیر با گروههای تروریستی و انبوه توطئههای آمریکایی و اروپایی، مجرب و آبدیده شدهاند.
۸- تحتالشعاع قرار دادن بیداری اسلامی و خیزشهای انقلابی در کشورهای اسلامی و جلوگیری از بروز مجدد و تعمیم انقلابهای مردمی به سایر کشورهای منطقه و جهان.
۹- اثبات کارآمدی ادعای مضحک رهبری نظام تکقطبی به پرچمداری غرب و بهخصوص آمریکا، از طریق ایجاد ائتلافهای مغایر با قوانین و مقررات بینالمللی و دخالت در امور سایر کشورها.
۱۰- گرمکردن بازار خرید و فروش سلاح و افزایش سهم سود کمپانیهای غربی تولید سلاح و مهمات از بازار متشنج منطقه خاورمیانه و سایر کشورهای تحت سلطه.
۱۱- احیا شرایط سلطه و کنترل مجدد جریان نفت و گاز و چپاول منابع طبیعی و سایر ثروتها منطقه.
۱۲- ایجاد بهانه برای استمرار حضور در کشورهای هدف و افزایش تعداد پایگاههای نظامی و غیرنظامی در منطقه.
۱۳- دامنزدن به توطئه اسلامهراسی و ایرانهراسی و ارائه چهره خشن و غیر واقعی از ایران و اسلام در جهت فریب افکار عمومی جهان.
۱۴- انجام مانورهای نظامی واقعی و آزمایش عملی آخرین دستاوردهای نظامی کمپانیهای غربی تولیدکننده تسلیحات.
۱۵- کسب اطلاعات جدید و به روز از اوضاع و احوال منطقه و مشاهده واکنشهای احتمالی مردم و مسئولین منطقه در برابر اقدامات متجاوزانه و یکجانبه ارتشهای استکباری.
۱۶- ایجاد ارتباط مستقیم و تقویت و پشتیبانی گروههای معاند و مخالف دولت منتخب مردم در سوریه و احتمالاً دولت مردمی عراق و ایجاد نا امنیهای جدید در این دو کشور.
۱۷- ادامه و تکمیل کار انهدام باقیمانده زیرساختها و سایر دارائیهای مادی و معنوی کشورهای هدف و ایجاد نارضایتی و تحریک مردم این کشورها برای قیام بر علیه دولتهای حاکم.
به رغم تمام این موارد؛ همانطور که پیشبینی میشد، حال خود کشورهای خالق و حامی تروریست در معرض خطر قرار گرفتهاند و کنترل از دستشان خارج شده و خطر تروریسم، خود آنها را نیز تهدید میکند و لذا در یک عمل انجام شده قرار گرفتهاند، به گونهای که نه توان دفع کامل دشمن را دارند و نه روی عقبنشینی و اعتراف به عجز و ناتوانی و درست به همین دلیل است که تلاش دارند تا با طرح اتهاماتی مانند عدم همکاری ایران برای مقابله با داعش، از هماکنون برای شکست احتمالی خود، عذر موجهی ارائه نمایند.
در این میان اگرچه به نظر میرسد، سرکشی و نافرمانی ناشی از حمایت همهجانبه و بیدریغ خالقان اصلی تروریسم جهانی از گروه تروریستی داعش که هماکنون به یک بلای خانمانسوز و عنان گسیخته و خارج از کنترل برای خود آنها تبدیل شده، در تصمیم گیری برای اضمحلال زودهنگام آنها بیتأثیر نبوده است، اما در عینحال سؤالات مختلفی در مورد نیت واقعی و چگونگی مبارزه ائتلاف جدید که خود از پدیدآورندگان تروریسم جهانی به شمار میروند، به ذهن متبادر میگردد.
بنابراین صرفنظر از اینکه داعش دستپرورده همین ائتلاف به ظاهر تواب است؛ اولین سؤال این است که؛ آیا کشورهایی مانند؛ آمریکا که به شکل کاملاً غیرقانونی و یکجانبه اموال دیگر کشورها را بلوکه و آنها را مورد تحریم قرار میدهند، نمیتوانند در این مورد نیز از ابزار تحریم علیه داعش استفاده و از هرگونه مبادله تجاری و نظامی با آنها خودداری نمایند؟ سوأل دوم این است که اصولاً خریداران نفت، آثار باستانی و سایر غنیمتهای جنگی تصرف شده و سرقتی و متقابلاً فروشندگان تسلیحات به گروههای تروریستی مانند داعش کدام کشورها هستند؟ سؤال دیگر اینکه افراد این گروهها از کدام کشورها و از کدام مرزها و با مجوز کدام دولتها وارد سوریه و عراق شدهاند و آیا جلوگیری از تردد آنها به تضعیف گروهی مانند داعش منجر نمیشد؟ کدام کشورها پذیرای مجروحین آنها شدهاند؟ آیا اجتناب از ارائه اطلاعات نظامی ماهوارهای از سوی کشورهای غربی حامی تروریست برای زمینگیر کردن داعش کفایت نمیکرد؟ آیا بهتر نبود که به جای دخالت مستقیم و غیر قانونی از آنسوی دنیا، به شکل هدفمند و قانونی ارتش کشورهای هدف تجهیز و تقویت تسلیحاتی و اطلاعاتی میشدند؟
در پایان این سوأل نیز مطرح است، کسانی که سالها از شناسایی محل اختفای بنلادن عاجز بودند و بنا بر اعتراف خودشان قدرت تشخیص هواپیمای مسافربری ایرانی از هواپیمای نظامی را نداشتهاند و دهها مسافر بیگناه را به شهادت رساندهاند و در جریان جنگ افغانستان به جای کاروان نظامی، کاروان عروسی را به خاک و خون کشیدهاند و یا اشتباهاً ارتش عراق را به جای تروریستها مورد هدف قرار میدهند و جای خالی تروریستها در سوریه را منهدم میکنند و مدعی هستند که هیچیک از این جنایات و سایر موارد مشابه آنها عمدی نبوده، چرا فکر میکنند، با انهدام چند مقر از داعش میتوانند، این گروه تروریستی را به طور کامل نابود کنند، در حالیکه قطع حمایت آنها برای نابودی داعش کفایت میکند؟
بی شک یا تمام اعترافات و اظهارات آنها در اینگونه موارد در جهت فریب افکار عمومی و کذب محض است که اگر چنین باشد باید به عنوان جنایتکار جنگی مؤاخذه و مجازات شوند و یا واقعاً تمام رجزخوانیهای آنها در مورد قابلیتهای قدرت نظامی غرب، پوچ و توخالی است که نتیجه آن ناتوانی در نابودی تروریست خودساخته و فروپاشی باقیمانده ابهت خیالی نظام سلطه خواهد بود.
اما راهکار چیست؟
۱. بیداری، ائتلاف و اتحاد مسلمین و مستضعف جهان در برابر نظام سلطه و استکبار و همچنین اعتماد به نفس و باور مسلمین و مستضعفین به ظرفیتها و توانمندیهایی که برای مبارزه با ظلم در اختیار دارند.
۲. مخالفت کشورهای منطقه با مداخله خارجی و اجتناب از پذیرش آنها در کشور متبوع خود و نیز بستن مرزها به روی تروریستها از سوی کشورهای مبدأ و همسایه با کشورهای هدف (مقصد).
۳. پرهیز کشورهای اسلامی و حامیان غربی از هرگونه حمایت سیاسی، تجهیزاتی، اطلاعاتی، مالی و سایر خدمات آموزشی و مشاورهای به تروریستها.
۴. بلوکه کردن اموال و داراییهای تروریستها و عودت آن به صاحبان اصلی آنها و همچنین اجتناب از هرگونه داد و ستد با آنها.
۵. واگذاری کار مبارزه به خود ملتها و دولتهای درگیر و تقویت ارتش آنها به جای دخالت مستقیم.
کلام آخر اینکه؛ تاریخ مصرف داعش نیز همانند، رژیم غاصب صهیونیستی و سایر گروههای تروریستی به پایان رسیده و دیگر هیچ جایگاهی در افکار عمومی جهان ندارد، چرا که این گروه نیز مانند سایر همپالگیهای خود، با رفتار وحشیانه، کردار جاهلانه و عملکرد سبوعانه دوران حیاتش، از همان ابتدا نیت شیطانی خود را آشکار و تیشه بر ریشه خود زد و لذا حتی تداوم احتمالی حمایتها نیز راه به جایی نخواهد برد.
ارسال نظر