به گزارش پارس به نقل از فارس در آمریکای لاتین، آمریکای لاتین همواره در طول تاریخ مورد توجه سیاستمداران و بازرگانان قرار داشته است؛ کشف قاره آمریکا در اواخر قرن پانزده توسط امپراتوری بحران زده اسپانیا باعث رشد و شکوفایی این امپراتوری شد و در قرن‌های پس از آن سایر قدرت‌های استعمارگر نظیر پرتغال، انگلیس، فرانسه و برخی کشورهای دیگر، هرکدام با تلاش برای افزایش نفوذ در قاره آمریکا و کسب مستعمره‌های بیشتر در پی چپاول ثروت‌های بکر این منطقه بودند.

در زمان فعلی و در قرن بیست و یکم نیز آمریکای لاتین از اهمیت فراوانی برخوردار است و چه بسا این اهمیت از قرن‌های قبل بیشتر نیز باشد.

* غفلت ایالات متحده آمریکا از آمریکای لاتین

بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی، غفلت از آمریکای لاتین و درگیر شدن در نبردهای خاورمیانه را یک اشتباه راهبردی دولت «جرج بوش» رئیس جمهور سابق آمریکا می‌دانند.

پس از جرج بوش، «اوباما» از زمان به قدرت رسیدن هموراه در تلاش بوده تا از روند کاهش نفوذ آمریکا در آمریکای لاتین جلوگیری کند و به خوبی دریافته که آمریکا می‌بایست بر اساس دکترین مونروئه ابتدا باید نفوذ خود را در قاره آمریکا حفظ و تقویت کند و سپس به مناطق دیگر جهان بپردازد.

* ورود جمهوری اسلامی ایران به آمریکای لاتین

جمهوری اسلامی ایران نیز در چارچوب منافع ملی خود از اواخر دوره دولت اصلاحات به تقویت روابط خود با آمریکای لاتین پرداخت و در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد این روابط بیش از پیش گسترش یافت و به عنوان دستاوردهای دستگاه دیپلماسی در رسانه‌های سراسر جهان انعکاس یافت تا جایی که دولت آمریکا را به تدوین طرحی برای مقابله با نفوذ ایران در نیمکره غربی وا داشت که چنین اقدامی در تاریخ روابط ایران و آمریکا سابقه نداشته است.

* بی‌توجهی دولت یازدهم به آمریکای لاتین

اما به دلیل وجود نداشتن یک راهبرد کلی در سیاست خارجی، با تغییر دولت، روابط ایران و آمریکای لاتین به طور جدی تحت تاثیر قرار گرفته است؛ توسعه روابط با کشورهای آمریکای لاتین که در دولت قبلی جزء اولویت‌های اصلی بود به یک امر حاشیه‌ای تبدیل شده تا جایی که از زمان روی کار آمدن آقای روحانی هیچ یک از روسای جمهور آمریکای لاتین به ایران سفر نکرده و آقای روحانی نیز هیچ سفری به آمریکای لاتین انجام نداده است؛ این مطلب نشان دهنده رویگردانی دولت یازدهم از فرصت‌های عظیم روابط با آمریکای لاتین است.

درحالی که تمام قدرت‌های نو ظهور و در راس آن‌ها اتحادیه «بریکس» شامل چین، روسیه، هند، و آفریقای جنوبی سیاست گسترش روابط با آمریکای لاتین را به عنوان راهی برای افزایش نفوذ در جهان انتخاب کرده‌اند، دولت یازدهم در جهت نزدیکی به دولت‌های اروپایی حرکت می‌کند که خود دست به گریبان مشکلات عدیده‌ای هستند؛ نتایج انتخابات پارلمانی اخیر اتحادیه اروپا به خوبی نشان داد که این اتحادیه به آرامی به سوی تجزیه در حرکت است.

روابط آمریکای لاتین برای کشور های در حال توسعه و قدرت‌های نوظهور به جهات ذیل حائز اهمیت است:

• رابطه با آمریکای لاتین تبدیل به پل گذر از جهان یک قطبی به رهبری آمریکا به یک جهان چند قطبی است.

• به لحاظ غنای بالای منابع طبیعی در آمریکای لاتین، برقراری روابط با کشورهای این منطقه به سایر کشورها کمک می‌کند تا تحریم‌های آمریکا را دور بزنند.

• به جهت دسترسی این منطقه به ۲ اقیانوس آرام و اطلس و نزدیکی آن به مرزهای آمریکا، کشورهایی نظیر روسیه می‌توانند با حضور در این منطقه به حضور نظامی ایالات متحده در نزدیکی مرزهایشان پاسخ بدهند.

• آمریکای لاتین عرصه خوبی برای به معرض نمایش گذاشتن دیپلماسی عمومی کشورها در خلاف جهت القائات آمریکایی است.

طی چند سال اخیر قدرت‌های بزرگ و در حال توسعه جهانی سرمایه‌گذاری ویژه‌ای برای گسترش حضور و نفوذ خود در منطقه آمریکای لاتین انجام دادند؛ همانطور که در ماه‌های اخیر مشاهده شد، در زمان به اوج رسیدن تنش‌ها بین آمریکا و روسیه بر سر مسأله اوکراین و شبه جزیره کریمه، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با سفری به چند کشور آمریکای لاتین قدرت دیپلماسی روسیه را در حیاط خلوت سابق آمریکا به رخ این کشور کشاند.

مضاف بر موارد فوق کشورهای آمریکای لاتین در بسیاری از عرصه‌های سیاسی مواضع بسیار نزدیکی به جمهوری اسلامی ایران دارند، برای مثال در موضوع تهاجم ۵۰ روزه رژیم صهیونیستی علیه غزه، آمریکای لاتین تنها منطقه‌ای از جهان بود که به طور یکپارچه و متحد علیه جنایات رژیم صهیونیستی موضع‌گیری کرد.

این منطقه یکی از حامیان سیاسی اصلی فلسطین بوده و در طول جنگ اخیر با وجود بعد جغرافیایی چندین محموله کمک‌های بشر‌دوستانه برای مردم نوار غزه ارسال کرده است.

به همین جهت و با عنایت به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان در خصوص اهمیت راهبردی آمریکای لاتین برای جمهوری اسلامی ایران، دولت محترم می‌بایست توجه به آمریکای لاتین را در اولویت‌های سیاست خارجی لحاظ کند تا از این طریق نظام جمهوری اسلامی ایران بتواند در نظم نوین جهانی نقش‌آفرینی کند.