FBI منتقدان ۱۱ سپتامبر را حذف میکند
آرت الیویر؛ فعال رسانهای و تهیهکننده فیلم «عملیات ترور» از منتقدان جدی سیاستهای رسانهای غرب است. او چندی پیش بعد از بازگشت از سفر ایران، در آمریکا دستگیر شد. او منتقد ماجرای ۱۱ سپتامبر است.
چندی پیش تسنیم مصاحبهای با آرت الیویر تهیه کننده فیلم عملیات ترور ( Operation Terror) در محل هتل محل اسکان وی در ایران داشت. در این مصاحبه موضوعاتی مانند فیلم جدید او با موضوع راشل کوری، بحث رسانههای جریان اصلی و رسانههای مستقل، تأثیر زبان فرهنگ و هنر برای بیان بهتر واقعیتهای جهان و بحثهای سیاسی و فرهنگی دیگری مطرح شد.
او یک منتقد آمریکایی است که بهدلیل مواضعش تاکنون مشکلات و هزینههای زیادی از جانب دستگاههای دولتی و امنیتی آمریکا متوجه او شده است. متن این مصاحبه که در آن الیویر به تحلیل واقعه ۱۱ سپتامبر پرداخته است را در ذیل میخوانید:
سالهای گذشته جنبشهای مختلفی در کشور آمریکا روی داده است، مانند جنبش ۹۹ درصدی مردم آمریکا و دیگر جنبشها، اکنون وضعیت این جنبشها چگونه است و چرا اکنون ما نمیتوانیم صدای اینگونه افراد را بشنویم؟
تصور عموم این است که وقتی یک رئیس جمهور دموکرات مانند اوباما به روی کار میآید توقع داریم که کارها به شکل دموکرات و جمعی پیگیری شود. اما شاهد هستیم همانطور که حرکتهای ضد جنگ در آمریکا با اجبار ساکت شدند اکنون هم بسیاری از این جنبشها و حرکتها نیز کنار گذاشته میشود. برای مثال جنبش «تی پارتی» هم کنار گذاشته میشود در حالی که این جنبش نه دموکرات بود و نه جمهوریخواه. درحالی که بسیاری از عموم مردم اکنون تصور میکنند که این حرکت از طرف جمهوریخواهها بوده است همانطور که برخی نیز به جنبش ۹۹ درصدی لقب دموکرات میدادند.
شما نقش رسانههای مستقل و رسانههای جریان اصلی را در آمریکا چگونه میدانید؟ این شبکهها مانند سی ان ان، فاکس و ... ذهن مردم را دست دارند. رسانههای مستقل در تاثیرگذاری برای این جریانها و حرکتها چه قدر اثرگذارند؟
دسترسی رسانههای مستقل به مردم دنیا محدود است
این رسانههای مستقل کاری کردهاند که واقعیتهای دنیا مشخص شود. اکنون شکلی بوجود آمده است که همه از اطلاعات غلطی که رسانههای جریان اصلی ارائه میدهند مطلع شوند. اکنون در دنیا تعدادی از روزنامهنگاران مستقل وجود دارند اما این روزنامهنگاران و خبرنگاران دسترسیهای محدودی به مردم دنیا دارند.
اینکه مردم بتوانند در قدرت باقی بمانند مسئله بسیار مهمی است، در این راستا مردم تلاشهای بسیاری را انجام میدهند. آنها هرچه را که در توان دارند انجام میدهند برخی از این مردم نیز رسانههایی را بوجود میآورند، این رسانهها به آرامی جایگاه خود را در بین مردم باز میکنند و پس از آن است که اطلاعات مهم و بسیار خوبی را هم منتشر میکنند. این اطلاعات میتواند از مجموعه اطلاعاتی باشد که هیچگاه منتشر نشده است.
موفقیت اینگونه رسانهها برای بسیاری از سرمایهداران و مقامات سنگین تمام میشود و برخی از آنها تلاشهایی را برای ساکت کردن اینگونه رسانهها دنبال میکنند. برای ساکت کردن آنها نیز دست به هر کاری میزنند. گاهی روسای آن رسانهها را مخفیانه میکشند و یا شرکت و موسسه آنها را با ورشکستی و زیر بار قرض رفتن مواجه میکنند در هر صورت تلاش میکنند با یک اتفاق آنها را از ادامه کار بازدارند.
شما و دوستانتان فیلمی مستند به نام operation terror ساختهاید که در دنیا دیده شده و از طریق این چنین فیلمی و فیلمهای دیگر به این سبک، واقعیتهای ۱۱ سپتامبر به مردم دنیا نمایش داده شده است. چرا به ساخت این مستند روی آوردید؟
آثار و مستندهای مردمی بهترین دفاع ملتِ همواره تهدیدشدهِ آمریکا از خود است
ساخت اینگونه اثرات مردمی بهترین دفاع برای هر ملتی است که مورد تهدید بسیاری واقع شده است. ما این کار را به این خاطر انجام دادیم که مردم متوجه شوند که در دنیا و آمریکا چه میگذرد. با این نتیجه مردم آمریکا دیگر از دولت خود حمایت نمیکنند. ما در مورد مردمی صحبت نمیکنیم که در جایگاه بالای جامعه قرار دارند بلکه در مورد مردمی صحبت میکنیم که در میانه جامعه قرار دارند و اکثریت این جامعه را هم تشکیل میدهند.
اغلب این مردم اکنون در مقابل سیاستهای دولتی ایستاده دادهاند. میزان و درصد مشارکت مردم در انتخابات نیز این مطلب را نشان میدهد. اینگونه کارها و مستندهای انسانی تنها و تمام امید ما است که به مردم دنیا اقدامات مخرب دولت آمریکا را معرفی کنیم.
چرا مردم آمریکا با وجود آنکه این بیعدالتیهای دولتی را مشاهده میکنند اما باز هم بسیاری از آنها سکوت کردهاند و اقدامات دولت آمریکا را دنبال میکنند؟
حقیقت این است که بسیاری از آنها حقیقتهایی میبینند اما بدلیل مشکلات زیادی که دارند توانایی برخورد با این مشکلات را ندارند. همچنین همانطور که شاهد بودید نحوه برخورد پلیس در آمریکا با هرگونه اقدام اعتراضی بسیار سرکوبگرانه است و این مسئله برای مردم ترس بزرگی را ایجاد کرده است.
ما شنیدهایم که شما در حال آمادهسازی و ساخت فیلمی درباره راشل کوری هستید. چرا در مورد راشل کوری؟ شخصیت او چه ویژگی داشت که به سراغ او رفتید؟
در کشور آمریکا بسیاری از مردم از اتفاقاتی که برای راشل کوری رخ داده است اطلاعی ندارند. هیچ اطلاعاتی در مورد نحوه کشتن شدن او، کاری که در حال انجام آن برای مردم فلسطین بود، ندارند. پس هدفی که برای این فیلم در نظر گرفتهایم این است که مردم دنیا و کشور آمریکا از وضعیت گذشته و اتفاقاتی که بر مردم گذشته است اطلاع داشته باشند.
اگر این مسئله شکل بگیرد و بسیاری از مردم آمریکا واقعیتها فلسطین و دنیا را درک کنند، هیچگاه در مقابل این فشارهای رسانهای اقدامات بی اثر اجتماعی نخواهند داشت. چرا که از جیب آنها روزانه ۸ میلیون دلار به نیروهای نظامی اسرائیل کمک میشود. در حالی که ما در آمریکا مشکلات فراوانی را داریم که میتواند با این پولها حل شود چرا باید این پولها روزانه به اسرائیل تزریق شود.
این فیلم با راشل کوری آغاز میشود که در کالج با دوستانش متوجه اتفاقات فلسطین میشوند و تلاش میکنند که با برگزاری تظاهرات علیه نیروهای نظامی اسرائیل به نابودی خانهها و چاههای آب مردم فلسطین و اشغال آن سرزمین اعتراض کنند. او تصمیم میگیرد که به فلسطین برود در این بین در مقابل سربازان اسرائیلی که قصد نابودی خانهها داشتهاند، میایستد. او تلاش میکند که مقابل یک بولدوزر بایستد اما راننده دستوری را دریافت کرده است که روی هرچه که مقابل او ایستاده است عبور کند و اینگونه میشود که از روی او هم عبور میکند و او را به قتل میرساند.
در نقطهای از فیلم خانواده او وارد میشوند که مسئله او را دنبال کنند اما با مشکلات فراوانی مواجه میشوند تا این حد که از طرف دولت از سفر آنها به اسرائیل جلوگیری میشود. این فیلم به مسائل احساسیای میپردازد که برای آنها اتفاق میافتد، اتفاقاتی از جنس چرایی پشتیبانی دولت آمریکا از اسرائیل و همچنین حواشی و مشکلاتی که برای خانواده راشل اتفاق میافتد.
با این شرایطی که گفتید و اطلاعاتی که ما داریم پس میتوان گفت رسانههای عظیم دنیا ذهن مردم را در دستان خودشان گرفتهاند و واقعیاتی دروغین را میسازند. پرچمهای غلط این رسانهها ذهن مردم را در دستان خود گرفته است. ما در مقابل اینها چه کاری را میتوانیم انجام دهیم؟ چگونه کاری کنیم که مردم دنیا به ما باور پیدا کنند و با ما همراهی کنند.
مردم بسیاری در آمریکا از این حملات رسانهای ترس دارند. برای مثال در شلیکهایی که در مدارس در چند سال گذشته رخ داده است و از همه آنها مهمتر در مدرسه سندی هوک ما شاهد این مسئله بودیم که رسانهها حرفهای متناقضی را ارائه کردند و اطلاعات مختلفی را به مردم دادند در حالی که بسیاری از آن اطلاعات ارائه شده غلط بود. من فیلمی را در یوتیوب قرار دادم که دختری که در این واقعه کشته شده بود را نمایش میداد و پس از آن خندههای رئیس جمهور را گذشته بودم این ویدئو به سرعت در این شبکه بارها دیده شد و پس از آن بود که اگر شما واژه سندی هوک را در این شبکه جستجو میکردید این فیلم در جستجوها بالاتر از فیلمهای شبکههای رسمی قرار میگرفت. بعد از مدتی البته این ویدئو نیز مانند بسیاری از فیلمهای این چنینی از شبکه یوتیوب با بهانه وجود تصاویر خشن در آن حذف شد.
ولی این مسیر متوقف نشد و کسانی دیگری نیز بودند که این فیلم و فیلمهای دیگر را با هم ترکیب کردند تا این واقعیتها میلیونها بار در این شبکه و شبکههای دیگر دیده شود. نتیجه این اقدامات مستقل این بود که مردم فهمیدند واقعیتهایی نیز ورای گفتههای رسانههای جریان اصلی وجود دارد و برای این حملات رسانهای آمادگی بیشتری داشته باشند.
رهبر انقلاب ایران، آیت الله خامنهای، چند سال پیش فتوایی را برای حرام بودن ساخت و استفاده از بمب اتمی اعلام کردند. این حسن نیت که از دین ما سرچشمه میگیرد و این گفتارها را چگونه میتوانیم به دنیا نمایش دهیم و چرا رسانههای جریان اصلی به اینگونه سخنان اشارهای نمیکنند؟
رسانهها تلاش میکنند که به نوعی و به شکلی این مطلبها را بیان نکنند. آنها هیچگاه به میزان غنیسازی ایران در عرصه هستهای اشاره نمیکنند بلکه فقط میگویند که ایران قصد دارد با غنیسازی اورانیوم به سمت ساخت بمب اتمی روی بیاورد. آنها فقط به دنبال سود خود هستند چرا که میدانند اگر ایران به تکنولوژی و توانایی غنی سازی روی بیاورد قطعا دیگر از آنها خرید نخواهد کرد.
از نظر آنها اگر این اتفاق برای ایران بیافتد دیگر کشورهای دنیا نیز از بازار آنها خرید نمیکنند. این یک مسئله تماما اقتصادی است. اقتصاد است که بر سیاستها حکمرانی میکند.
همانطور که به یاد دارید بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر رسانههای آمریکا تلاش کردند که این حملات را به القاعده مرتبط کنند. البته بعدا اطلاعاتی منتشر شد که این حملات توسط دولت آمریکا ایجاد شده است. در آن زمانها این یک خبر باورپذیر بود که دولت آمریکا آن را بوجود آورد تا اقدامات مدنظر خود را دنبال کند. البته این گفته را برگرفته از تحلیل افرادی همچون خود شما بیان میکنم. اما سوال اینجاست که بر مردم دنیا و آمریکا چه گذشت که این خبرهای رسانهها باور کردند؟
بسیاری از مردم آمریکا دیگر به سیانان و فاکس اعتماد ندارند / اطلاعات مردم از شبکههای اجتماعی به دست میآید
این یک مسئله بسیار ساده است و تعجبی هم ندارد که آنها بدنبال این هستند که مردم در مسیری فکر کنند که آنها میخواهند. اما امروز تفاوتهایی بوجود آمده است؛ تفاوتهایی در ذهن و فکر مردم. آنها دیگر در این زمان سی ان ان و فاکس نیوز و دیگر رسانههای اینچنینی را تماشا نمیکنند و به آنها اعتماد ندارند. آنها دیگر اطلاعات خودشان را از دوستانشان و در شبکههای اجتماعی بدست میآورند. مردم دنیا دیگر مانند گذشته به راحتی شستشوی مغزی نمیشوند.
البته دولت هم تلاش میکند باز هم بتواند بر این شبکهها تاثیر بگذارد. آنها پولهای فراوانی را خرج میکنند تا بتوانند در این شبکهها تاثیر بگذارند تا اخباری که آنها میخواهند منتشر شود. اخباری که پس از انتشار با سرعت در این شبکهها میچرخد و مردم را مطلع میکند. آنها سعی در مبارزه با این اطلاعات دارند.
در همین مسئله ۱۱ سپتامبر مصاحبه کننده فاکس نیوز با یک نفر در کنار خیابانهای نیویورک مصاحبه میکند و آن را همانطور که خود میخواهد به مردم دنیا نشان میدهد و پس از آن هم با فرد دیگری مصاحبه میکند؛ این باعث میشود که برخی از مردم دنیا به اشتباه بیافتند و واقعیتها را نبینند. مصاحبههایی که ساخته میشود نه مصاحبههایی که از افراد مطلع گرفته میشود اینها با هم بسیار تفاوت دارد.
همه شبکههای تلویزیونی جریان اصلی دنیا از بی بی سی تا سی بی اس همه در آن روز در یک زاویه حضور پیدا میکنند که بتواند تصویری دقیق از لحظه برخورد هواپیما با ساختمان ثبت کنند. تصویری که حتی جهت دوربین نیز در آن بسیار دقت شده بود و همه شبکهها همزمان در لحظه برخورد به شکل زنده آن برخورد را نمایش دادند و این نشان از اطلاع همه آنها از این اتفاق بود. آنها حتی هیچ تاخیری هم برای پخش این تصویر نداشتند. و روزهای بعد هم بارها و بارها این تصاویر را نمایش دادند. و این شد که بسیاری از مردم این اتفاق که از طرف تروریستها تصویر شده بود را باور کردند.
جایگاه کنونی جریانهای سیاسی اکنون در آمریکا چگونه است؟ مردم کجای ماجرا هستند؟ دموکراتها و جمهوریخواهها در این بین چه جایگاهی دارند.
بسیاری از مردم آمریکا اکنون نقشی مستقل را بازی میکنند و اغلب مردم خودشان را در این چارچوبها معرفی نمیکنند در حالی که وقتی ما به انتخاباتها میرسیم، رسانهها فقط از این دو حزب دموکرات و جمهوریخواه صحبت میکنند. رسانهها حتی در انتخاباتها نیز به دیدگاه عموم مردم نگاه نمیکنند.
در این شرایط و مشکلات تاثیر رسانههای مستقل بر انتخابات آمریکا تا چه حد است؟
تعداد کمی از اعضای کنگره هستند که از این رسانهها تاثیر کمی میگیرند وقتی هم که بخواهند کاری را انجام دهند به سرعت با آنها برخورد میشود. برای مثال بعد از۱۱ سپتامبر برخی از اعضای کنگره تلاشهایی را برای تغییر دنبال کردند اما در انتخاباتهای بعدی به شکلهای مختلف از عرصه حذف شدند.
برای مثال یکی از اعضای کنگره چند سند امنیتی را در مسئله ۱۱ سپتامبر پیدا کرده بود و باعث شد که سوالهایی را در این عرصه بپرسد و مطرح کند. اما او هم به عاقبت بقیه دچار شد و در انتخابات بعدی شکست خورد و حتی FBI پروندههایی را نیز برای او تشکیل داد.
یا در مثال دیگری کاندیدای مطرح ایالت مینسودا که ۶ سال در قدرت بود، پیش از انتخابات بعدی در یک حادثه سقوط هواپیمای شخصی خود، کشته میشود. باز هم در یک اتفاق و تصادف. بعد از این اتفاق FBI که انگار از قبل منتظر این اتفاق بودهاند قبل از اینکه پلیس بتواند به صحنه وارد شود خودشان آثار این سقوط را کنترل میکنند و تمام اخبار از طرف آنها منتقل میشود. و اینگونه بود که او کشته شد. بسیاری از افرادی که وارد کنگره میشوند این مسئله را میدانند که ممکن است جان آنها در خطر باشد.
برای من هم اتفاقات مختلفی افتاده است، وقتی که در مراسمی شرکت میکنم از قبل به عدهای از حاضران گفته شده است که نباید با الیویر صحبت کنید.
تلاش خود شما در شبکههای اجتماعی و دیگر امکانات به این شکل چگونه است؟
فعالیتهای من بدلیل اینکه توجهات بسیاری بر رویم وجود دارد بسیار محدود شده است چرا که ممکن است مشکلات فراوانی برایم ایجاد شود. اما برای مثال به فرزندم اشاره میکنم که مانند بسیاری از جوانان تلاش میکند تا از ظرفیت این رسانهها استفاده کند و خبرهای حقیقی را به دوستان و دنبالکنندگان خودش برساند.
ارسال نظر