آیا کارشناسان و رسانه‌های آمریکایی این شهامت را دارند که بگویند هواپیمای ایرانی پرواز ۶۵۵ که حامل انسانهای بیگناه بود، به راحتی توسط ناو آمریکایی قابل تشخیص بود؟


به گزارش پارس به نقل از تسنیم، عصر روز پنجشنبه بود که رسانه‌های خبری مشغول پوشش اخبار مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 و همچنین آتش بس بین اسرائیل و حماس بودند. در این حین، خبرگزاری اینترفکس روسیه خبری را مخابره کرد که توجه تمام رسانه‌های خبری را به خود جلب کرد. ماجرا از این قرار بود که یک هواپیمای مسافربری خطوط هوایی مالزی با شماره پرواز ام 17 در اوکراین و در نزدیکی مرزهای این کشور با روسیه سقوط کرده است.

این هواپیمای مسافربری خطوط مالزی یک بوئینگ 777 بود که با 295 مسافر از آمستردام پایتخت هلند به مقصد کوالالامپور پایتخت مالزی در حرکت بوده است. هواپیمای مالزیایی در ارتفاع 10 هزار متری از سطح زمین و در شرق اوکراین سرنگون شده است. آنتون هراشچنکو مشاور وزارت کشور اوکراین اعلام کرد که این هواپیمای حامل 280 مسافر و 15 خدمه بود که همگی سرنشینان آن در این سانحه کشته شده‌اند.

مشاور وزارت کشور اوکراین نیز گفت که این هواپیما توسط سامانه‌های دفاعی سرنگون شده است. خبرنگار بی‌بی‌سی در مسکو گزارش داد منطقه‌ای که هواپیمای مذکور سقوط کرده در مرکز منطقه تحت کنترل استقلال طلبان اوکراین قرار دارد.

مشاور وزارت کشور اوکراین در صفحه فیس بوک خود نوشت هواپیمای مالزیایی توسط مخالفان اوکراینی سرنگون شده است. رویترز نیز به نقل از منابعی اعلام کرد هواپیمای فوق در حال سوختن پیدا شده است.

خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس اعلام کرد یکی از خبرنگاران این رسانه سامانه پدافندی «بوک» را که احتمال می‌رود توسط آن به هواپیمای فوق شلیک شده باشد، در نزدیک شهر «اسنیژه» در شرق اوکراین دیده‌ است. اسنیژه تحت کنترل مخالفان اوکراینی است.

تقریبا کمتر از اینکه چند ساعت از این ماجرا بگذرد، رسانه‌های غربی به پوشش گسترده این موضوع پرداختند به نحوی که جهت‌گیری‌ها روسیه و مخالفان طرفدار روسیه را هدف قرار داده بودند. اما نکته‌ای که در این میان قابل تامل است گزارش شبکه خبری سی‌ان‌ان است. این شبکه در گزارشی به نقل از «ریچارد کوئست»، کارشناس امور هوانوردی این شبکه گفت: سرنگون شدن یک هواپیما در ارتفاع 23 هزار پایی (10 هزار متری) امری «بسیار عجیب» است. یک نفر با نگاه از زمین به سمت بالا تشخیص دهد که یک هواپیما مسافربری است.

وی افزود: این هواپیما شبیه هواپیمای مسافربری است، این هواپیما داد می‌زند (به راحتی قابل تشخیص است) که یک هواپیمای مسافربری است. بنابراین اتفاق وحشتناکی است که تا این جا کشیده شده است.

به نظر می‌رسد که این شبکه آمریکایی و کارشناسش به نکته خوب و ظریفی اشاره کرده‌اند. این اقدام کارشناس آمریکایی و شبکه سی‌ان‌ان زمانی ارزشمندتر و بهتر از این خواهد بود که آنها به یک سوال نسبتا مشابه در این زمینه نیز پاسخ دهند. شاید پاسخ به این سوال برای آنها چندان سخت نباشد، البته اگر بخواهند پاسخ دهند و واقعیت را بگویند.

صفحات کتاب تاریخ را ورق زده و به گذشته برمی‌گردیم. در صفحه 12 تیر سال 1367 می‌ایستیم تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است. ماجرا از این قرار است که در روز یکشنبه 12 تیر 1367 هواپیمای ایرباس آ-300 متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیش‌بینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ پرواز 655 به همراه 274 مسافر (با ملیت‌های ایرانی، اماراتی، یوگسلاوی، پاکستانی، هندی و ایتالیایی) و 16 خدمهٔ پرواز که در مجموع 290 نفر می‌شدند در ساعت 10 صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی پرواز کند. ضمنا 66 نفر از مسافران این هواپیما کودک بودند.

کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز 655 هواپیمای ایرباس آ-300 بود که بیش از 7،000 ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت. هواپیما ایرباس آ-300 با 15 دقیقه تأخیر، در ساعت 10:17 صبح به وقت ساعت رسمی ایران، از فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بین‌المللی دبی برخاست. مدت پرواز تا دبی 28 دقیقه و حداکثر ارتفاع تا 14 هزار پا (4،300 متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوج‌گیری تا ارتفاع 12 هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به‌طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راه‌های هوایی ایران و امارات متحده تماس داشت.

چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-300 به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع 14 هزار پایی صعود کند.

ناو جنگی وینسنس آمریکا در تاریخ هفتم خرداد از بندر سن دییگو وارد خلیج فارس شده بود. ایچنرمارک قلب این رزم‌ناو به شمار می‌رفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور هم‌زمان و کنترل آتش آنها بود، هم‌چنین این رزم‌ناو به موشک زمین‌به‌هوا با برد 408 کیلومتر نیز مجهز بود.

در ساعت 10:22 ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم آب‌های ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد 2 را به سوی پرواز 655 شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در آب‌های خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز 655 شده ولی آن‌ها اظهار بی‌اطلاعی کردند. بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت 26 و 42 عرض شمالی و 56 درجه و 3 دقیقه طول شرقی منتقل شدند.

بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده‌اند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده‌اند، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد.

حال باید دید آقای کوئست و شبکه سی‌ان‌ان در خصوص پرواز 655 چه نظری دارند؛ جنایتی که از نظر میزان تلفات انسانی، هفتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ است. آیا آقای کوئست و شبکه آمریکایی این شهامت را نیز دارند که بگویند هواپیمای ایرانی که حامل انسانهای بیگناه بود، به راحتی توسط ناو آمریکایی قابل تشخیص بود؟

هر چند که رسانه‌های آمریکایی آن زمان به این جنایت تاریخی آمریکا پاسخ دادند؛ پاسخی که نتوانست وجدان‌های بیدار را به خواب ببرد. رسانه‌های آمریکایی در مقالات خبری خود با گفتن اینکه ساقط کردن یک هواپیمای ایرانی یک مشکل فنی بوده و با انتخاب مناسب عکس و توصیف، سعی کردند عامل و قربانیان این حادثه را کم اهمیت جلوه دادند. جالب است که در گذشته ساقط کردن یک هواپیمای کره‌ای به وسیله شوروی توسط همین رسانه‌های غربی به ویژه آمریکایی به عنوان یک عمل شنیع به تصویر کشیده شد.

مرور صفحات تاریخ، سکانس‌های مشابهی را از عملکرد غربی‌ها و رسانه‌های آنها در قبال تحولات مختلف به نمایش می‌گذارد. راه دوری نرویم. همین جنگ غزه که در آن جنگنده‌های ارتش اسرائیل مردم بیگناه و بی‌دفاع غزه را بمباران کردند، مورد حمایت متحدان غربی‌ها خود بودند. رسانه‌ها و مقامات غربی مانند آقای "استفان هارپر"، نخست وزیر کانادا اسرائیل مهاجم را قربانی معرفی کردند و راه حل این بحران را همبستگی با اسرائیل عنوان کردند! آمریکا هم مانند همیشه برای ارتش رژیم صهیونیستی که سه‌شنبه شب حتی به یک کودک 5 ماهه هم رحم نکردند، حق دفاع! (بخوانیم یورش) قائل شدند.

حکایت، حکایت قدیمی «استاندارد دوگانه» غرب است که هواپیمای مسافربری آمستردام به کوالالامپور را قابل تشخیص می‌داند، اما چشم دیدن هواپیمای مسافربری ایرانی را ندارد و سرنگونی آن را نقص فنی عنوان می‌کند. ظاهرا منفعت آمریکا در این بود که در صفحه 12 تیر 1367 کتاب تاریخ، چشمانش کور شوند. این قصه هر چند در نگاه اول به مانند طنزی تلخ می‌ماند، اما در نگاهی عمیق‌تر حکایت از منش و اصول غربی دارد که خون خودی را رنگین‌تر از خون غیرخودی می‌بیند.