همه چیز از یک تیتر ساده شروع شد. یک روزنامه ورزشی نخبه گرا با تیتر« موتور گازی به جای مرسدس بنز» به استقبال فشارهای ارگانی برای فسخ قرارداد با کارلوس کروش رفت.

هنوز روزنامه توزیع نشده بود که توفانی به پا شد. تلفن مجید جلالی شروع به زنگ زدن می کند. زنگ ، اس ام اس ، انتقاد ، گلایه و کم کم ناسزا. او رئیس کانون مربیان ایران است. جایی که باید موضعی می گرفت در برابر این تیتر. تیتری که چند مربی جنجالی و خانه نشین مدعی خون خواهی اش شده بودند. بیانیه اول و دوم تنها پاسخی بودند به این خواست های صنفی . این گفت و گو با مجید جلالی اما کمی فاصله دارد از فضای اجساسی و دو قطبی «با کروش ها » و بر کروش ها ، خبرآنلاین به عنوان رسانه ای که حمایت از سرمربی تیم ملی را از 3 سال قبل رسالت خود دانسته و در همه روزهای سخت تیم ملی از بازی با لبنان گرفته تا ازبکستان و دعواهای میان مربی و فدراسیونی ها ، این بار با مجید جلالی هم کلام شده است تا او در فضایی بدون تنش نکاتی را بگوید که خارج از گارد دو سویه دعوا ، بی شک اثرگذار است برای پوست اندازی فوتبال ایران. نکاتی که شاید از جنس همان تحلیل هایی باشند که باید فدراسیون فوتبال پیگیرشان می شد و بر اساسش پیشنهاد تمدید قرارداد به سرمربی را نگارش می کرد نه تنها بر اساس اینکه قدرت را از دست گروهی بگیرد و به دست گروه دیگری از مدیران فدراسیون نشین واگذار کند.

*حسابی خبر ساز شدید. کانون مربیان و بیانیه های اخیرش حاشیه های زیادی درست کرده و همه چیز هم به اسم شما نوشته شده؟

راستش یک بخشی از این انتقادها غیر منصفانه است این چیزی که می گویند خیلی به من بر نمی گردد. من به واسطه مسئولیتی که دارم باید پاسخگوی همکارانم هم باشم. آنها حرف دارند. فکر می کنند به مقام مربی ایرانی توهین شده و البته بیراه هم نمی گویند. من باید در برابر افکار جریحه دار شده همکارانم هم مسئولیت بپذیرم و نمی توانم بی تفاوت باشم.به هر حال روزی که تصمیم گرفتم وارد کار اجرایی بشوم باید فکر این روز را هم می کردم و به آب زدن خیس شدن هم دارد.

*شاید یک بخشی از بیانیه های احساسی ناشی از فضایی بود که همکاران تان نسبت به یک تیتر داشتند.

دقیقا. من اصلا آن ماجرا و آن تیتر را بی تاثیر نمی دانم. از صبح روزی که روزنامه دولت این تیتر را زد من با هجمه تماس های تند همکارانم مواجه بودم. حتی کار به جایی رسید که به خود من هم تند شده بودند و می گفتند ما در کانون مربیان منفعل هستیم. حتی مسیر پیام های شان به سمت توهین رفته بود.

*آقای مایلی کهن و دوستان حسابی توپ شان پر بود دیگر!

تقریبا همه همین فضا را داشتند. آقای مایلی کهن هم خیلی دلخور بودند در تماس هایی که با هم داشتیم با گلایه می گفتند پس کانون مربیان برای چه تشکیل شده. می گفتند اگر نمی توانید از حق مربیان ایرانی دفاع کنید خب تعطیلش کنید. در ان شرایط نهاد صنفی ما باید تصمیم می گرفت و واکنش نشان می داد و در ان فضای احساسی ما بیانیه اول را منتشر کردیم.

*ولی شما در ماه های قبل از این و حتی بعد از بازی با ازبکستان یکی از طرفداران کارلوس کروش بودید.

 من جا هم هنوز هم اعتقاد ویژه ای به آقای کروش دارم و اعتقاد شخصی ام این است که ایشان کسی است که می تواند فوتبال ایران را متحول کند و به همه خواسته هایش برساند.

*ولی بیانیه کانون با این اعتقاد شما متفاوت است.

ما داریم درباره یک نهاد صنفی حرف می زنیم که جایگاه حقوقی دارد و آنجا ما اعضای زیادی داریم که سهم مجید جلالی در تصمیم گیری هایش یک رای است. البته من نمی خواهم بگویم خودم را از بیانیه کنار می کشم. من پای این بیانیه را امضا کردم .

*همین کانون وقتی مثلا همکاران شما مربی تیم ملی را متهم به دلالی کردند و می گفتند او برای آوردن ایرانی های مقیم خارج از کشور ، پول می گیرد ، سکوت کرده بود.

راستش ما ده سال است که این کانون را داریم اما هیچ وقت به مسائلی از این دست ورود نمی کردیم. همیشه هم در جلسات مان اعضاء می گفتند اعلام موضع کنیم. اما ما همیشه می گفتیم این کانون باید به فکر توسعه دانش مربیان باشد. همیشه سعی می کردیم از ورود به مسائل تنش زا دوری کنیم چون به نظرمان کار این نهاد صنفی ورود به دعوا های رسانه ای نیست. این بار اما این قدر فضا تند شد و اعضاء در عرض چند ساعت چنان هجمه ای راه انداختند و این قدر فضا بر همکاران من در هیات رئیسه تند شده بود که چاره ای نداشتیم. این دوره اعضای هیات رئیسه ما از سرشناس ترین مربیان کشور هستند و وزن سنگینی دارند کاش در جلسه دوم ما و قبل از بیانیه دوم در جلسه ما حضور داشتید. این قدر اعضا تند بودند که پیش نویس بیانیه دوم حتی از بیانیه اول هم تند تر بود. دیگر با کدخدامنشی توانستیم این بیانیه را تعدیل کنیم. فضا کلا احساسی شده در دو طرف و چیزی که از یاد همه مان  کاش در جلسه ما بودید و جو را می دیدید . من خیلی این بیانیه را تعدیل کردم. به هر حال حرف دوستان این بود که ما تخصصی ترین انجمن فوتبالی ایران هستیم که باید درباره یک مسئله سوء تفاهم ساز موضع داشته باشیم. به هر حال اگر یک حرف تندی به خبرنگاران زده شود ، انجمن روزنامه نگاران هم وارد عمل می شود و واکنش نشان خواهد داد.

*پس چرا پیشتر ورود نمی کردید؟

نظر شخصی من هنوز هم همان رویکرد دوری از افترا است. هر کدام از ما نظرات مختلفی داریم. مگر با هم دعوا داریم؟ همه باید نظرهای شان را بگویند. هر کسی نظر خودش را دارد.من از  این 300 نفری که در حمایت از کروش بیانیه امضا کردن 270 تای شان را می شناسم . همه انسان های شریف و خبرنگارانی زحمتکش هستند. این نظرشان است که کروش باید بماند و این نظر هم محترم است. حالا دعوا کنیم که چرا نظرات مان را گفتیم؟ نظر ما در آخر جلسه کانون هم این شد که نه دعوای فرد داریم نه شخصی. ما خواهان این هستیم که شان و جایگاه و حرمت مربی ایران هم حفظ شود. ما می گوییم عملکرد تیم ملی در جام جهانی فارغ از کم گل خوردن با شاخص های روز فوتبال دنیا فاصله دارد و این حرف بدی نیست. حداقل بد نیست که اگر حرف های ماهم شنیده شود.

*به هر حال بازی های تیم ملی حس خوبی را به مردم داده است.

بله من هم با شما موافقم اما برایت یک مثال می زنم.در همه جای دنیا سنجیدن اقتصاد بر اساس یکسری شاخصه مشخص است. شاخصه های اقتصادی می گوید داریم رو به پیشرفت می رویم یا بدتر می شویم.فوتبال هم همین طور است. شاخصه هایی چون سرعت انتقال ، دوندگی ، پاس ، تعداد پاس ، سرعت پاس ، جایگیری ، مالکیت توپ و ... ما قصد تخریب تیم ملی یا ایراد گرفتن الکی را نداریم. بر اساس داشته های امروز فوتبال مان ، آنچه در برزیل دیدیم ، بهترین شیوه ای بود که تیم ملی می توانست بازی کند و کار سرمربی و بچه ها قابل تحسین است اما ما از امروز برای 4 سال پیش رو حرف می زنیم . برای سال هایی که می شود کیفیت فوتبال مان را کمی بالاتر برد. کارلوس کروش یک مربی مولد و صاحب سبک در فوتبال دنیاست که همه جای دنیا برایش احترام قائلند. او کسی است قبلا تغییر را در فوتبال کشورها و تیم های مختلف ایجاد کرده. ما حرف مان این است که از او بخواهیم این تغییر را در فوتبال مان ایجاد کند.حرف ما این است که امروز فوتبال ایران در مسیر پیشرفت نیست. می گوییم بیایید این همه حاشیه را بگذاریم کنار و در مسیر پیشرفت برویم. نه دعوا داریم و نه اصلا قصد تخریب داریم.

*پس حرف تان حذف کروش نیست . بیانیه تان و حسی که امروز مردم از حرف های شما و همکاران تان دارند ، این است.

نه ، معلم است که ما به بزرگی کروش ایمان داریم. مطمئنیم که او می تواند تغییر را به فوتبال ایران هدیه دهد. من به عنوان کسی که سال ها عمرش را در فوتبال گذرانده به شما می گویم که اگر کارلوس کروش در این 3 سال غیر از 3 بازی جام جهانی تغییر شگرفی در فوتبال مان به جا نگذاشته ، معنایش این است که ما از او چیز بیشتری نخواسته بودیم. این را حتی خودش هم گفت که رئیس فدراسیون فوتبال ما زمان بستن قرارداد فقط از او صعود به جام جهانی را خواسته که انجام شده است. ما این روزها مدام از بستن قرارداد بزرگ با کروش حرف می زنیم ولی انتظارمان  از او همان چیزی است که از قطبی یا برانکو خواسته بودیم. درحالی که فوتبال ایران نیازمند استفاده از تمام توانایی های مربی بزرگی مثل کروش است. اگر می خواهیم همه فوتبال مان از او استفاده کند ، باید بگوییم دو برابر این مبلغ را بگیر و فوتبال ایران را متحول کن. کاری که امروز از او خواستیم یعنی رفتن به جام جهانی را که مربیان متوسط مثل برانکو هم برای فوتبال مان انجام داده بودند.

و این تغییر در چه سطحی اتفاق می افتد؟

ببین آنچه کروش در دو ماه انجام داد ، سبک بازی بدنی ما را تا حد تیم های بزرگ در دو بازی اول رساند. این ظرفیت بالبای بچه های ما را هم نشان می دهد . ببینید اگر یک فن خال می تواند تیمش را آن طور از گره کاستاریکا خلاص کند ، کروش هم می تواند برای فوتبال ما گره گشا باشد. قطعا خود کارلوس کروش هم از کیفیت تیمش در جام جهانی راضی نیست و این را خودش هم می گوید. ما شاخصه های بازی مان در پاس ، ضربه دروازه، نسبت پاس صحیح به غلط، ضربات گل شده به کل ضربات، تعداد پاس در دقیقه در جام جهانی بدتر از همه رقیبان بوده اما او با شاخصه دوندگی تیمش را به نمایشی که می خواسته رسانده است و الانمردم از این نمایش راضی هستند. ولی اگر مجید جلالی با این سطح دانش شاخص های روز فوتبال دنیا را می داند ، یکی مثل کارلوس کروش این شاخصه ها را خیلی بهتر از جلالی بلد است. کل پاس های ما در جام جهانی 920 پاس بوده بر اساس اعلام نرم افزار فیفا درحالی که این تعداد بر اساس آنالیز بازی ها با نرم افزار پروزون می شود 620 پاس چون 300 پاس ما ضربه های دفع توپ دفاع های مان بودند که هدفی پشت شان نبوده است. این ها ضعف فوتبال امروز ماست که باید حل شود.

الان یک نگاه منتقد این است که کروش اساسا به فوتبال دفاعی و بسته علاقه دارد و حتی اگر زمان داشته باشد هم این گارد بسته فوتبالی اش را عوض نمی کند.

این طور نیست . او با داشته هایش این کار را می کند. مثلا ببین وقتی بستر مناسب باشد یک مربی مثل پکرمن چه انقلابی در نمایش فوتبالی کلمبیا ایجاد کرده. الان فوتبال نسل بعد ما می تواند نگرش فوتبالی اش را عوض کند . بچه های پشت سر این نسل مان در تیم های پایه و در لیگ نشان دادند فوتبال را مدرسه ای تر یاد گرفتند و با اصول جدید آشنا هستند. حالا ما باید از کارلوس کروش بخواهیم این نسل را بسازد و جایگزین نسل امروزمان کند. سخت ترین خواسته از یک مربی این است که بخواهی تغییر نسل بدهی چون تغییر نسل یعنی قمار روی جایگاه شغلی خودت. ولی همین کروش جایی که می خواست دیدید آمد و بهترین بازی را از پست هایی گرفت که خودش روی شان قمار کرد. کی فکر می کرد او به حقیقی یا جهانبخش بازی بدهد یا حاج صفی در آن پست. دیدی که همه این بازیکنانی که گفتم بهترین نمایش ها را داشتند. پس او در مقام مربی کارش را خیلی خوب بلد است اما ما باید قانعش کنیم و از او بخواهیم تا این تغییرات را ایجاد کند. ما دو نوع تغییر نیاز داریم. تغییر سبک بازی و تغییر نسل.

این خواسته را چطور باید مطرح کرد؟ از فدراسیون که خیلی نمی شود انتظاری داشت. بدنه کارشناسی هم که فقط فکر دعوا است.

حق با شماست. اگر فدراسیون این کار را بلد نیست باید از بخش کارشناسی و تخصصی بخواهد تا آنها اجماع کنند . باید این را از مربی بخواهند. کارشناسان و رسانه ها باید این دو اصل را به عنوان یک خواست ملی مطرح کنند. باید به او بگوییم که ما می خواهیم بعد از تو تا سال ها سبک بازی و  نسل فوتبالی ساخت کروش در فوتبال ایران ادامه داشته باشد. درست است که ما با برانکو خوب نتیجه گرفتیم اما بعد از او چه اتفاقی افتاد؟ فوتبال مان به چالش رفت. برانکو فقط برای همان روزی که بود ، کار می کرد. اگر دوباره هم سبک خواسته های ما از مربی همین باشد که فوتبال مان نابود می شود. خود کروش هم می داند آنچه تا به امروز از او خواسته شده ، غیر از روحیه حرفه ای که خودش سوای از خواست فدراسیون به بازیکنانش هدیه داده ، برای آینده فوتبال مان نیست. این خواسته ای است که باید ما و شما در کنار هم از سرمربی تیم ملی داشته باشیم.