پیشنهادهایی به آقای ظریف برای پاسخ به کری
دولت یازدهم با «لبخند» به میدان دیپلماسی آمد گرچه در مواقعی این لبخند باید با اخم و تندی بیشتری همراه می شد اما در هر صورت اکنون این لبخند فرصت خوبی برای شنیده شدن حرف های منطقی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است.
به گزارش پارس، خراسان نوشت: هرچه به روزهای پایانی مهلت ۶ ماهه توافقنامه ژنو نزدیک تر می شویم اهمیت دیپلماسی عمومی بیش از گذشته نمایان تر می شود چرا که با بالاتر رفتن احتمال شکست در مذاکرات این مسئله که چه کسی مقصر این شکست احتمالی است بیشتر می شود. یادداشت وزیرامور خارجه آمریکا را می توان در همین زمینه تحلیل کرد. وی در این یادداشت با دقت تمام و انتخاب ادبیاتی دقیق و کلیدواژه هایی حساب شده، تلاش کرده است تمام مسئولیت شکست احتمالی مذاکرات را با ادبیاتی به ظاهر نرم ولی سراسر خلاف واقع به دوش ایران بیندازد. همانطور که چندی پیش آقای عراقچی مذاکره کننده ارشد هسته ای تصریح کرد خیلی مهم است که برای جامعه بین الملل روشن شود که مقصر اصلی شکست مذاکرات کیست، لذا منطق حکم می کند که باید منتظر واکنش هوشمندانه و تاثیرگذار آقای ظریف به همتای خویش باشیم. حساسیت و دقت در انتخاب عبارات و واژه ها و مستدل و قانع کننده بودن این واکنش به قدری اهمیت دارد که در حد توان خود پیشنهادهایی در این باره به آقای ظریف ارائه می دهیم:
۱. اگر تا امروز برخی چنین احتمال می دادند که این قبیل اظهارات برای قانع کردن افکارعمومی داخل آمریکاست امروز باید مطمئن باشیم که این ادبیات بخشی از اجرای سناریوی از پیش تعیین شده آمریکا برای «بعد از شکست احتمالی مذاکرات» است لذا واکنش به این موضع گیری و اقدامات بعدی مسئولان آمریکایی نباید مقطعی و از روی انفعال باشد، بلکه باید مطابق با سیاست و استراتژی از پیش تعیین شده باشد استراتژی که هم رویکرد، هم ادبیات و حتی کلیدواژه ها در آن مشخص شده باشد.
۲.دولت یازدهم با «لبخند» به میدان دیپلماسی آمد گرچه در مواقعی این لبخند باید با اخم و تندی بیشتری همراه می شد اما در هر صورت اکنون این لبخند فرصت خوبی برای شنیده شدن حرف های منطقی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است، لذا دولت یازدهم باید ازفرصتی که خود ایجاد کرده است به خوبی استفاده کند. برخلاف بسیاری از منتقدان تاکنون موافق بودم که برای لطمه نخوردن مذاکرات، بخش زیادی از محتوای مذاکرات محرمانه بماند اما حالا دیگر زمان آن رسیده است که همراه با «لبخند»، «منطق» ما هم از پشت درهای بسته مذاکرات به عرصه جهانی ارائه شود تا همگان مخصوصا کشورها و نخبگان مستقل و منصف دنیا بدانند ما برای حل و فصل منطقی ماجرا تا چه میزان حاضر به همراهی شده ایم و وقتی آقای کری در پاسخ وزیرخارجه ما می گوید «ما زیاده خواهی نکرده ایم» تا چه حد این ادعا خلاف واقع است.
۳. این نکته باید مورد توجه باشد که تمام ادعای آمریکایی ها این است که ایران حاضر نیست اقداماتی برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیت هایش انجام دهد، کسانی که اطلاع اندکی از روند مذاکرات یازده ساله دارند می دانند این ادعا تا چه حد خلاف واقع است اما مسئولین ایرانی باید بدانند که واقعیت این است که نه تنها بسیاری از مردم دنیا بلکه اکثر مسئولان کشورهای دنیا از این سابقه اطلاع چندانی ندارند و ایران به دلیل ضعف دیپلماسی عمومی در دوره آقای جلیلی و پرده پوشی های تا حدی لازم آقای ظریف، این اطلاعات اعتمادآور را به آن ها منتقل نکرده است.
۴. از نقایص مهمی که می توان در تیم هسته ای فعلی برشمرد خط کشیدن بر کلیت آنچه تا پیش از این در پرونده هسته ای ایران وجود داشته است و استفاده نکردن از دستاوردهای فعالیت های آنان از انتقادات مهمی است که می توان به تیم فعلی وارد دانست در این زمینه نیز تیم هسته ای ایران در بازگشت به گذشته دستی پر برای اثبات حقانیت ایران و زیاده خواهی آمریکا دارد. آقای ظریف باید به دقت و حتی با ذکر جزئیات لیستی از اعتمادسازی های ایران و عدم همکاری های آمریکا را ارائه کند و به این دلیل که این موارد مربوط به رفتارهای عملی گذشته بوده، برای هر کارشناس منصفی روشنگر و قانع کننده است. مجال زیادی برای برشمردن و بازکردن همه مصادیق این موضوع وجود ندارد اما اجازه دهید چند تا ازآن ها را ارائه کنیم اهمیت و تاثیرگذاری این مصادیق در آن است که همگی توافقنامه هایی رسمی هستند که ایران آن ها را امضا کرده است و طرف مقابل یا با آن ها مخالفت کرده است یا درباره آن ها بدعهدی .
۵• بعد از بیانیه تهران و بروکسل که ایران پذیرفت غنی سازی را به طور کامل تعلیق کند و اجرای پروتکل الحاقی را نیز داوطلبانه اجرا کند، با بدعهدی سه کشور اروپایی روبرو شد و تصمیم ایران مبنی بر رفع تعلیق ها باعث امضای توافقنامه ای شد که به توافقنامه پاریس معروف شد. ایران بازهم به تعهدات خود در این باره عمل کرد اما سه کشور اروپایی حاضر نشدند حتی طرحی برای این که خواسته هایشان از ایران چیست ارائه کنند و در جلسات خصوصی برتعطیلی کامل هرگونه فعالیت هسته ای ایران تاکید کردند. این بدعهدی به گونه ای بود که اخیرا جک استرا و وزیرخارجه وقت انگلیس از آن انتقاد کرد.
۶• چند سال بعد بین ایران و سولانا به نمایندگی از کشورهای اروپایی توافقنامه ای یازده ماده ای امضا شد اما آمریکایی ها با آن مخالفت کردند و نشان دادند مسئله آنها اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیت های ایران نیست.
۷• از همه این موارد مهمتر توافقنامه بین ایران و آژانس بود که بین آقایان لاریجانی و البرادعی بسته شد و نکته مهم آن بود که البرادعی تنها زمانی آن را امضا کرد که سولانا به نمایندگی از کشورهای ۱+۵ آن را تایید کرد. این توافقنامه که به مدالیته معروف شد به صراحت تاکید کرده است که اگر به چهار سوال درباره فعالیت هایش پاسخ دهد و علاوه برآن مجموعه ای از همکاری ها را با آژانس انجام دهد، آژانس (بخوانید ۱+۵) متعهد می شود که پرونده ایران را به روال عادی برگرداند و جالب اینجاست که البرادعی به صورت رسمی پاسخ ایران را قانع کننده اعلام کرد اما در مقابل با اثبات حقانیت ایران به صورت رسمی فشارها به ایران به جای کاهش، افزایش پیدا کرد. این توافقنامه علاوه برآنکه همچنان از ظرفیت کافی حقوقی برای اینکه در جلسات مذاکره استفاده شود برخوردار است به خوبی گواهی است محکمه پسند بر زیاده خواهی طرف مقابل.
۸• آخرین مورد توافقنامه ای است که بین ایران از یک طرف و برزیل و ترکیه از طرف دیگر به عنوان میانجی صورت گرفت روسای دولت این دوکشور که مستقیم از شخص اوباما تضمین گرفته بودند توافق کردند که ایران اورانیوم های ۲۰ درصد غنی شده خود را به خارج از ایران منتقل و طی یک فرآیندی که بیشتر وعده محسوب می شد میله های سوخت مورد نیاز راکتور دانشگاه تهران را که مخصوص تحقیقات و امور پزشکی است تامین کنند. بعد از عقب نشینی های فاحش ایران، توافق قطعی بین این کشورها صورت گرفت اما در نهایت آمریکایی ها بدعهدی کردند و این توافقنامه نیز بعد از امضا به نتیجه نرسید به گونه ای که رئیس جمهور برزیل به صراحت از رفتار دوگانه اوباما انتقاد کرد.
موارد فوق فقط مثال هایی است که به دلیل سندیت حقوقی آن قابل کتمان توسط طرف آمریکایی نیست فقط باید با برنامه ای حساب شده و به گونه ای موثر متناسب با نوع مخاطب به افکار عمومی عرضه شود.آقای روحانی و ظریف باید بدانند تا هنوز حرف آن ها شنیده می شود باید به صورت فعالانه با دنیا سخن بگویند والا بنگاه عظیم رسانه ای غرب برای همیشه درِ خود را به روی آن ها بازنگه نمی دارد حتی اگر آن ها همچنان لبخند بزنند.
ارسال نظر