فرمول تهران برای دور نهایی مذاکرات هسته ای
تهران این بار امیدوار است که طرف مقابل بپذیرد سیاسی شدن پرونده هسته ای کشورمان سودی برای هیچ یک از طرفین گفتگوکننده نداشته و باید از خیر طرح مسائل سیاسی در یک راهبرد فنی، گذشت.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مصطفی انتظاری هروی- رصد، قریب به ۶۰ سال پس از آنکه ایران و آمریکا در چارچوب برنامه «اتم برای صلح» که آیزنهاور پیشنهاد کرده بود قرارداد همکاری در زمینههای غیرنظامی اتمی امضا کردند، پرونده هسته ای کشورمان همچنان به روی ابهام آفرینی های بین المللی گشوده است و بیم آن می رود که دستمایه برنامه ریزی های غیرهسته ای دیگری قرار گیرد.
با این حال از روز چهارشنبه ایران و ۱+۵ بار دیگر چون هفت سال اخیر، رو در روی هم در اتاق مذاکره، پشت درهای بسته می نشینند تا شاید بتوانند گرهی که از ۱۰ سال قبل از سوی گروهکی تروریستی ایجاد شده را بگشایند. طنز ماجرا اینجاست که مبنای اتهامات موجود، ادعاهای تروریست هایی است که اکنون تلاش می کنند شرکایی تروریستی برای خود در منطقه پیدا کنند تا شاید از غم قربت ناشی از سقوط کمپ اشرف، بکاهند! با این حال قریب به ۹ ماه مذاکره فشرده تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان و نمایندگان شش کشور حاضر در آن سوی گفتگوها تاثیر لابی گروهک های تروریست و گروه های صهیونیستی را به اندازه قابل ملاحظه ای کاهش داده است.
مذاکرات وین۶ که از آن به دور نهایی مذاکرات یاد می شود، درحالی این هفته آغاز خواهد شد، که شباهت های تاریخی بسیاری میان این گفتگوها و وضعیت برنامه هسته ای کشورمان در سال ۲۰۰۵ وجود دارد. از میان شش کشور عضو ۱+۵، سه کشور اروپایی که ۹ سال قبل گفتگوی هسته ای با ایران را پیش می بردند، بیش از سایران به یاد دارند که اگر کارشکنی ایالات متحده نبود، این پرونده می توانست بسیار زودتر از این به فرجام مناسبی برسد.
با این حال هنوز هم فرمول ایران برای پایان دادن به مناقشه ساختگی اتمی همان فرمول سال ۲۰۰۵ است که البته پیشرفت علمی برنامه هسته ای و افزایش اقتدار سیاسی ایران بر استحکام آن افزوده است. فرمول ایران در برابر اتهامات غرب، «تضمین فنی + مقاومت سیاسی» بوده است. همان فرمولی که هنوز هم پی گرفته می شود و هرچند ایران حاضر است در صورت پیشرفت مذاکرات پروتکل الحاقی و شدیدترین بازرسی های فنی را بپذیرد، اما این به شرطی است که طرف مقابل هم از زیاده خواهی های سیاسی خود دست بردارد. ۱+۵ که می داند با نرمش تهران، دیگر بهانه ای فنی برای سنگ اندازی در مسیر مذاکرات ندارد، دست به دامان تاکتیک های سیاسی شده تا تراژدی مذاکرات سعدآباد را تکرار کند. همان گفتگوهایی که طی آن، بن بست سیاسی مانع از گره گشایی فنی شد.
با این همه در حال حاضر ایران ابزارهای محکم تری برای مقاومت سیاسی نسبت به سال ۲۰۰۵ در اختیار دارد که می تواند پشتوانه تضمین های فنی قرار گیرد. اوضاع و احوال نامساعد منطقه یکی از این ابزارهاست که واشنگتن را وادار به پذیرش نقش ایران به عنوان عامل ثبات بخش منطقه کرده است. در حال حاضر دو کشوری که آمریکا با حمله به آن ها مسئولیت برقراری ثبات شان را دارا بود، از نظر دموکراتیک در بدترین شرایط هستند. انتخابات افغانستان به دلیل افشای تقلب انتخاباتی گره خورده و انتخابات عراق هم به دلیل زیاده خواهی اقلیت، بسترساز خشونت های تروریستی شده است. همان تروریست هایی که قرار بود اسد را سرنگون کنند، حالا بلای جان متحدانی شده اند که فکرش را نمی کردند چاقوی تروریسم روزی دسته خودش را هم ببرد!
در چنین شرایطی است که ایران یک دهه پس از آنکه از سوی رئیس جمهور وقت آمریکا «محور شرارت» خوانده شد، حالا در جایگاهی قرار گرفته است که واشنگتن احساس می کند نمی تواند مشارکت کشورمان، برنامه های منطقه ای خود را پیش ببرد. بازی زیبای ایران با برگ اختلافات مسکو و واشنگتن، حالا جایگاه منطقه ای تهران را آن قدر تثبیت کرده که همه کشورها از انگلستان گرفته تا قطر، برای ثبات منطقه چشم انتظار تدبیر ایران هستند. همین موقعیت، تاثیر خود را بر مذاکرات هسته ای نیز خواهد گذاشت. مذاکراتی که همه می دانند بیش از آنکه فنی و علمی باشد، سیاسی است و چنین است که تهران اکنون می داند چگونه موازنه تضمین های فنی برای تایید صلح آمیز بودن فرآیند برنامه هسته ای کشورمان را با ایستادگی سیاسی در برابر امتیازهایی که طرف مقابل مطالبه می کند، برقرار کند.
بر همین اساس اکنون تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان درحالی به منظور مذاکراتی دو هفته ای که شاید دور نهایی گفتگوها باشد، راهی وین می شود که طرف مقابل خوب می داند آنچه تهران بار دیگر بر آن تاکید می کند، همان گزاره هایی است که ۹ سال قبل هم بر آن پای می فشرد؛ یعنی تداوم برنامه هسته ای با وجود اعمال بازرسی های فنی. با این حال تهران این بار امیدوار است که طرف مقابل بپذیرد سیاسی شدن پرونده هسته ای کشورمان سودی برای هیچ یک از طرفین گفتگوکننده نداشته و باید از خیر طرح مسائل سیاسی در یک راهبرد فنی، گذشت.
هرچند ۱+۵ بدش نمی آید که همچنان از اهرم تحریم ها به عنوان یک چماق سیاسی در مواجهه با تهران همچنان بهره گیرد، اما دیپلمات های غربی می دانند که این چماق نه تنها تاثیر خود را از دست داده، بلکه شرکت های تجاری غربی هم دل خوشی از آن ندارند. برای همین است که به نظر می رسد غرب در جریان مذاکرات وین ۶ ابزارهای فشار خود را از دست داده و نه فقط پس از گزارش های تایید آمیز پیاپی آژانس، از نظر فنی خلع سلاح شده، بلکه به لحاظ سیاسی نیز خود را نیازمند تهران برای برقراری ثبات در منطقه می بیند. همین واقعیت، احتمال حل مساله هسته ای کشورمان با فرمول ۲۰۰۵ را بیشتر کرده و امیدها برای آنکه فرمول «تضمین فنی + مقاومت سیاسی» به نتیجه دلخواه «پیشرفت هسته ای + هزینه پایین سیاسی + افزایش همکاری های اقتصادی» منتهی شود را مضاعف کرده است.
هرچند نباید از یاد برد که هنوز هم جنگ طلبان در این سو و آن سوی جهان برای شکست مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ تلاش می کنند، اما به نظر می رسد سیاستمداران دوراندیش در شرق و غرب جهان دریافته اند که غده سرطانی تروریسم که در قرن بیست و یکم همه جهان را تهدید می کند، حاصل تضعیف موقعیت دولت هایی است که می توانند عامل ثبات باشند و درک همین واقعیت ساده، موقعیت تهران را در نگاه استراتژیست های کاخ سفید از «محور شرارت» به «محور شراکت» ارتقا داده است.
ارسال نظر