تحلیلی از ماشالله شمس الواعظین
درباره سیاست منطقه ای ایران
سیاستهای ایران در قبال بحرانهای پیوسته عراق سیاستی مبتنی بر عقلانیت همراه با دوراندیشی ارزیابی میشود.این قضاوت من تنها نیست.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- ماشالله شمس الواعظین- اوضاع عراق به گونه ای پیش میرود که اگر سیاست هوشمندانه در قبال آن ازسوی بازیگران داخلی وبازیگران منطقه ای نظیر ایران اتخاذ نشود احتمال وقوع جنگهای فرقه ای افزایش می یابد.
من هنگامیکه پاره ای از اظهارات داخلی عراق را مطالعه میکنم در مورد افزایش خطر جنگ فرقه ای ومذهبی نگران میشوم همچنین برخی از اظهار نظرهای موجود در کشورمان را برای کاهش تنشهای فرقه ای مفید نمیدانم، اما دیروز با مطالعه اظهارات آیت الله خامنه ای فرمانده کل قوا اطمینان پیدا کردم که هوشمندی در کشورمان در بالاترین سطوح کشور وجود دارد. اصولا سیاستهای ایران در قبال بحرانهای پیوسته عراق سیاستی مبتنی بر عقلانیت همراه با دوراندیشی ارزیابی میشود.این قضاوت من تنها نیست. بسیاری از ناظران بین المللی این ارزیابی را تایید میکنند.
از یاد نمیبرم که هنگامیکه ائتلاف بین المللی برای بیرون راندن نیروهای عراق از کویت بسیاری از کشورهای منطقه واز جمله سوریه در این ائتلاف عضویت داشتند، فقط کشورمان بود که دراین جنگ اعلام بیطرفی کرد. در کشورمان نیز بسیاری از شخصیتهای با نفوذ صدام حسین را خالدابن ولید زمان توصیف کردند واز رهبران کشور خواستند که در جنگ با آمریکا با عراق متحد شویم.
درسال 2003 ودر جنگ دامنه دار آمریکا برای اشغال عراق نیز وسوسه انضمام واتحاد با عراق در جنگ با آمریکا برخی از مقامات کشورمان را تحریک کرد، اما فرمانده کل قوا آیت الله خامنه ای موضع بیطرفی ایران را مورد تاکید قرار داد. نتیجه این سیاست هوشمندانه ایران این بود که پس از فرونشستن گردوغبار جنگها کشورمان به مثابه یک قدرت بزرگ منطقه ای ظهور کرد.
اکنون نیز آنهاکه سناریو جنگ فرقه ای را برای عراق چیده اند برای ورود ایران به این معادله لحظه شماری میکنند. به این جمله رهبری توجه کنید: خود عراقیها میتوانند به این آتش افروزی پایان دهند وآنها که این فتنه را به راه انداختند با اهل سنت با ایمان عراق به همان اندازه خصومت دارند که با شیعه عراق دشمن هستند(نقل به مضمون)؛خوشبختانه این سیاست ایران چنانکه در یادداشت قبلی ام اشاره کردم کشورمان را به عنصری از سازوکارهای برون رفت از بحران تبدیل خواهد کرد.
داعش و پشتیبانان منطقه ای وجهانی اش تمایل بسیاری برای ورود ایران به این معادله دارند، زیرا آنها میدانند که سناریو جنگ فرقه ای عراق یک حلقه مفقوده به نام ایران دارد که با ورود آن همه چیز برای یک کشمکش بی پایان مذهبی وفرقه ای مهیا خواهد شد. در صورتی که کشورهای حامی اهل سنت عراق با نگاهی استراتژیک به ابعاد وپیامدهای این چالش بزرگ بنگرند و چتر حمایتی خودرا از روی داعش بردارند نیروهای داعش به انزوا خواهد رفت واین موضوع میتواند کمک شایانی به پایان سریع بحران بکند. البته این سخن واین توصیه هرگز به معنای چشم پوشی وبی تفاوتی در قبال آنچه در قلمرو حیاتی ایران جریان دارد نیست بلکه بدین معناست که ایران باید با هوشمندی شناخته شده اش در طول دو دهه گذشته مراقب اوضاع و نحوه تاثیر آن بر قلمرو حیاتی کشور باشد و جریان داعش را در چارچوب یک نیروی مهاجم تروریستی ارزیابی کند که بالقوه میتواند در گسلهای فرقه ای ومذهبی آشیانه کند وسپس امنیت ملی کشورهای دارای مختصاتی شبیه عراق را به خطر بیندازد.
اگر بخواهیم طالبان افغانستان وسرنوشت آنرا در همپیمانیهای گذشته اش با امریکا وپاکستان به عنوان یک نمونه کهنه نشده ملاک بگیریم باید به کشورهای طرفدار وپشتیبان داعش در منطقه بگوییم که نیروی زیر چتر امروز شما به خصم فردای شما تبدیل خواهد شد.
ارسال نظر