روایتی از جلسه خاطره گویی سید حسن از نبرد مقدس
ایشان برگشتند و ما را مخاطب قرار دادند و فرمودند، شما به زودی به لطف الهی پیروز خواهید شد و این پیروزی را همه شما خواهید دید
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- عليرضا زاكاني- بعد از جنگ تحمیلی و وحشیانه 33 روزه رژیم اشغالگر قدس به لبنان و دفاع غیورانه و پیروزمندانه رزمندگاه حزب الله، مجاهد بزرگ سید حسن نصرالله و شهید عزیز عماد مغنیه به ایران آمده بودند و بنده نیز به همراه 7 نفر از دوستان محضرشان رسیدیم و قریب 3 ساعت با الطاف الهی و رخدادهای این نبرد مقدس آشنا شدیم.
در بین خاطرات سید حسن نصرالله بیان داشت که «اساساً ما آمادگی این هجوم را نداشتیم و بویژه این هجمه بعد از حمله پیشدستانه ما به پایگاه اسرائیلی ها و گرفتن دو اسیر رقم می خورد و قبول سنگینی این حوادث و جنایات رژیم اشغالگر قدس برشانه ما سنگینی می کرد و طعنه طعنه زنان نیز بر این سنگینی می افزود و در یک کلام وضع ما بسیار بحرانی بود تا پیام مقام معظم رهبری(مدظله العالی) رسید و دریچه ای از اطمینان و باور را در ما زنده نمود و به درستی مسیر طی شده اطمینان نمودیم.»
ایشان ذکر نمود: «ما امام رحمه الله علیه را باور داشتیم و همان اطمینان و باور را نسبت به مقام معظم رهبری داریم.»
و ادامه دادند: «در سال 2000 میلادی (1379 هجری شمسی) شرایط ما در لبنان بسیار سخت و غیر قابل تحمل بود و همه امیدها برای استمرار مقاومت قطع شده بود. با جمعی از مسوولان حزب الله به ایران آمدیم و مباحث دقیقی پیرامون شرایط لبنان و وضعیت نامطلوب حزب الله در زمان اشغال جنوب این کشور توسط رژیم اشغالگر قدس – جنوب لبنان از سال 1361 تا سال 1379 بمدت 18 سال در اشغال رژیم جعلی صهیونیستی بود. – انجام دادیم و مسوولان مربوطه در ایران هم اذعان داشتند که مقاومت غیر ممکن است و نیاز به تجدید نظر در مواضع حزب الله و عقب نشینی می باشد.
گزارش جمعبندی خودمان و مسوولان ایرانی را در جلسه ای در محضر مقام معظم رهبری ارایه نمودم و ایشان به دقت گوش می دادند تا به این نکته رسیدم که تصمیم ما بر عقب نشینی است.
در این لحظه حضرت آقا فرمودند دیگر ادامه ندهید، شما حق عقب نشینی را ندارید.
بنده ادامه دادم مسوولان ایرانی هم بعد از 3 روز بحث مفصل اذعان می دارند که ما باید عقب نشینی کنیم.
معظم له فرمودند آنها هم اشتباه می کنند، تنها راه نجات شما مقاومت است و بس.»
رهبر حزب الله لبنان ادامه داد: «بنده پیش خودم فکر کردم که شاید خوب نتوانستم شرایط را ترسیم کنم ولی از آن جایی که به رهبری معظم انقلاب باور دارم به روی دیده فرمایش ایشان را پذیرفتم ولی فکر می کردم در راه انجام این تکلیف همگی شهید خواهیم شد.
هنگاه نماز شد و صف نماز جماعت به امامت حضرت آقا تشکیل شد و همگی نماز اول را خواندیم. در هنگام برخواستن رهبری معظم انقلاب برای اقامه نماز دوم، ایشان برگشتند و ما را مخاطب قرار دادند و فرمودند، شما به زودی به لطف الهی پیروز خواهید شد و این پیروزی را همه شما خواهید دید.»
سید حسن ادامه داد: «ما خیلی خوشحال شدیم ولی تصورمان پیروزی کوچکی بود اما بعد از بازگشت به لبنان بعد از چندی مواجه با عقب نشینی خفت بار صهیونیست ها از جنوب لبنان و آزاد شدن این مناطق در سال 2000 میلادی شدیم.
برای ما اسباب شگفتی بود که ما در لبنانیم و بی اطلاع از این شرایط و مقام معظم رهبری در ایران هستند و آگاه از این رخداد بزرگ و پیروزی عظیم مقاومت حزب الله و مردم شریف لبنان»
سید گفت: «من دوستان را فراخواندم و گفتم حضرت آقا دو وعده به ما داد یکی پیروزی که به لطف الهی محقق شد و دیگری زنده بودن جمعی که خدمتشان رسیدیم لذا از دوستان خواستم لیست افرادی را که خدمت ایشان در ایران رسیدیم را مرور کنند که آیا همه ما زنده ایم، جواب مثبت بود یعنی بعد از بررسی معلوم شد همانگونه که حضرت آقا فرمودند پیروزی محقق شد و همه ما در زمان پیروزی آن را به چشم دیدیم.»
ارسال نظر