به گزارش پارس به نقل از رصد، البته درست است که مخاطب این حرف صاحبان سرمایه از مردم هستند اما در این میان باید توجه کرد که آیا دستگاه های دولتی اولاً اولویت اصلی و توجه و اهتمام ویژه خود را در به این زمینه معطوف داشته اند و ثانیاً آیا زمینه ها و تسهیلات لازم را برای ورود سرمایهگذاران و صاحبان سرمایه به عرصه تولید فراهم می سازند؟ امری که اگر با صاحبان سرمایه صحبت کنیم پاسخ منفی خواهد بود. چرا که متأسفانه با وضعیت فعلی بانک ها که سود سپردههای خود را افزایش داده و نیز فرصت مشارکت در معاملات بورس و نیز سود بالای تجارت و بازرگانی، افراد صاحب سرمایه ترجیح می دهند که در چنین فعالیت هایی سرمایه گذاری کنند. مگر افراد خاصی که به فرموده رهبری می توانستند سرمایه خود را در راه هایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ و گفتند می خواهیم تولید کشور تقویت بشود. این افراد آنچنان معتقد به مبانی اسلامی و علاقهمند به تعالی کشورند که حتی با سود اندکِ فعالیت تولیدی و هزینه و خطرات بالای آن کنار آمده و رشد تولید و اقتصاد ملی را بر منافع فردی و راحتی و آسودگی خویش ترجیح می دهند.

سایر سرمایه گذاران با توجه به فرصت های سودآورتر دیگر و نبود حمایت های لازم از سوی دولت و فقدان سیاست های تشویقی و تبلیغی خاص توسط رسانه های ملی و فرهنگسازی برای آن به سمت کسب وکارهای غیرتولیدی و عمدتاً دلالی و واسطهگری روی می آورند و در بهترین حالت تجارت کشور را رونق بیشتری می بخشند (البته در یکی دو سال اخیر شاهد تأکید بر مسائل کارآفرینی و حمایت و معرفی کارآفرینان برتر در برخی برنامه های صداوسیما هستیم که مایه امیدواری و خوشحالی است) . اما در اقتصاد تا محصول قابل اطمینانی در داخل تولید نشود چگونه می توان انتظار شکوفایی و رونق تولید ملی را داشت. آیا تجارت به تنهایی می تواند بار شکوفایی اقتصاد داخلی را بر دوش کشد؟ قطعاً پاسخ منفی است. کشوری همچون ایران با سرمایه های عظیم انسانی و ظرفیتهای بی نظیر خدادادی و منابع کمیاب زیرزمینی و روزمینی و استعدادهای جغرافیایی و محیطی به طور قطع می تواند قطب اقتصادی و تولیدی منطقه باشد. این امر همان طور که رهبری معظم انقلاب فرمودند دور از دسترس نخواهد بود و نیاز به عزم ملی و مدیریت جهادی مسئولان دارد.

آیا دولت نمی تواند بر امور بانکها و نحوه تخصیص سپردهها به طرح های مولد نظارت نماید تا شاهد رکود تولید و رونق واسطه گری و دلالی در کشور نباشیم که به طور قطع یکی از عوامل اصلی آن همین نحوه عملکرد بانک ها و مؤسسات مالی کشور است. اخیراً نیز شاهد سرمایه گذاری هایی از سوی برخی بانک ها در فعالیت های دلالی ارز بوده ایم که گزارشی از آن در رسانه ملی نیز پخش شد و مایه تأسف بود. دولت در این زمینه می تواند با نظارت بر عملکرد مؤسسات پولی و مالی که تسهیلاتی را برای سپرده گذاران و سرمایه گذاران فراهم میآورد، این تسهیلات را با انواع بسته های سیاستی و نظارتی به سمت فعالیت های تولیدی اعم از صنعتی و کشاورزی و در جهت توسعه صادرات خدمات فنی و مهندسی و محصولات و کالاهای تولیدی ایرانی سوق دهد.

چندی پیش برای افتتاح حساب در یکی از بانک ها به شعبه مراجعه کردم کارمند بانک فرمی را به بنده داد که برای حساب سرمایه گذاری کوتاه مدت طراحی شده بود. من از ایشان خواستم تا فرم حساب قرض الحسنه پس انداز را بدهد و ایشان اعتنایی نکرد و گفت فرق چندانی ندارد و بلکه این یکی سود اندکی هم دارد. به کارمند گفتم من از خیر سودش گذشته و می خواهم قرض الحسنه باشد. وی که مقصود مرا از تأکید بر قرض الحسنه و عدم دریافت فرم حساب سرمایه گذاری کوتاه مدت فهمیده بود شروع کرد از طرح های اقتصادی بانک مربوطه گفت و اینکه این بانک از عوامل اصلی سرمایه گذاری در جهت خودکفایی بنزین بوده است و هکذا. در این میان نکته ای به ذهنم رسید به ایشان گفتم چرا بانک نمی آید برای مردم شفاف سازی کند که واقعاً سپرده های سرمایه گذاری که بانک با مشتریان می بندد در چه طرح ها و پروژه هایی سرمایه گذاری می شود تا مردم هم با اطمینان و اعتماد بیشتری هم از حیث اقتصادی و هم از حیث حلیت و مسائل شرعی با بانک وارد معامله شوند و شبهات موجود در فضای ذهنی و روانی مردم برطرف شود. بعد با خود اندیشیدم که اگر بانک ها در همین یک مورد با مشتری صادقانه تعامل می کردند و مشتری دقیقاً می دانست که سرمایه مالی اش کجا دارد هزینه می شود چقدر این سیستم بانکی و مالی ما رشد و شکوفایی پیدا می کرد. الآن متأسفانه مردم نگاهشان به بانک ها به دید مؤسسات ربوی و نزول خواری است که عدهای که واقعاً نیازمند هستند و یا اینکه کاملاً بینیاز بوده و خواستار سود اقتصادی بیشتر از پول های راکد خود هستند به بانک مراجعه کرده و از تسهیلات و سود سپرده هایشان بهره مند میشوند بی آنکه بدانند حقیقتاً بانک از چه منبع درآمدی به آن ها سود میدهد و میزان واقعی سود و زیان بانکها چقدر هست؟

حتی با وجود خصوصی شدن بانک ها باز هم در این زمینه تحول و تغییر خاصی پدید نیامد و فقط ظاهر بانکها شیک و تازه شد و تا حدی از معطلی و اتلاف وقت مردم در بانکها جلوگیری به عمل آمد. بنابراین انتظار از دولتمردان و به ویژه بانک مرکزی در زمینه دریافت سپرده های مردم و یا پرداخت تسهیلات به ایشان این است که مکانیسم و سازوکاری را طراحی و تنظیم کند که اولاً بانک ها تبدیل به جایگاهی مطمئن جهت شناسایی فرصت های خوب و سازنده سرمایهگذاری در کشور شوند که از یک سو منافع ملی و از سویی دیگر منافع اقتصادی سپرده گذاران را تأمین نماید و ثانیاً پایگاهی مطمئن برای سرمایه داران در جهت تأمین سرمایه مورد نیاز ایشان برای سرمایه گذاری در طرح های مولد و سودده در سطح محلی همچون کسب وکارهای کوچک، و نیز پروژههای ملی همچون ساخت نیروگاه، آزادراه، سد، بیمارستان، پالایشگاه و امثال آن و در نهایت برای طرح های بین المللی همچون ساخت و تجهیز نیروگاه های هسته ای در کشورهای دیگر، احداث سد در کشورهای همسایه، ساخت و برقراری خطوط انتقال گاز به کشورهای اروپایی و مانند آن باشد.