متن یادداشت محسن پیرهادی عضو شورای اسلامی شهر و روستای تهران به مناسبت روز شوراها به شرح ذیل است:

« و شاوِرهُم فِی الأمرِ فَإذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَی اللَّهِ»
« ای پیامبر! در کارها با ایشان مشورت کن، و آن‏ گاه که تصمیم گرفتی بر خدا توکّل کن»
(آیه ۱۵۹ سوره آل عمران)

انسان موجودی اجتماعی است که نیازها و اهدافش جز از طریق  همفکری و تبادل آرا و اندیشه ها با همنوعانش جامه ی عمل نمی پوشد. نگاهی گذرا به تاریخ بشر نشان می دهد که تمامی نوآوری ها و دستاوردهای ارزشمند جامعه بشری در زمینه های مختلف تکنولوؤیک، اقتصادی، سیاسی، نظامی و… مرهون تضارب اندیشه ها و تجمیع توانمندیهای افراد می باشد.
اصل شورا به عنوان یکی از ارکان مهم حیات اجتماعی با نفی خودمحوری و تک روی های فردگرایانه سلامت تصمیم گیری را در حوزه های مختلف سیاسی اجتماعی تضمین می کند. این اصل در فرهنگ سنتی و دینی ایرانیان قدمت بسیار و اهمیت خاص دارد؛ به گونه ای که حتی در دوره های طولانی حکمرانی پادشاهی های مطلقه و اقتدارگرا بر این کشور نیز اصل شورا دستکم در ساختار و باور فرهنگی اجتماعی جامعه ایرانی جایگاه برجسته ای داشت. این مسأله بیش از هرچیز ریشه در اهمیت اصل شورا در اصول و آموزهای اسلامی و به ویژه فرهنگ سیاسی اسلام دارد. اصل شورا در منابع اسلامی؛ قرآن، احادیث و روایات و نیز در سیره ی پیامبر، معصومین و پیشوایان بزرگ اسلام جایگاه خاص دارد. اهمیت این مسأله در منابع دین اسلام به قدری است که در قرآن سوره ای با نام شورا وجود دارد. بر این اساس می توان نهاد شورا را ستون فقرات نظام اسلامی و شیوه ای اجتناب ناپذیر در اداره امور جامعه اسلامی دانست.   از این روی شایسته است که پیروان این مکتب نیز به این سنت نیکو پایدار بمانند.
علاوه بر پایه ها و مبانی دینی، اصل شورا به لحاظ عقلی و منطقی نیز موجب رشد تفکر، شناخت ظرفیت ها، برقراری عدالت اجتماعی و موازنه معقول میان آرای مختلف و متعارض، چرخش افکار و اندیشه های خلاق و کاهش اشتباهات، دوباره کاری ها و پشیمانی ها می گردد. به لحاظ سیاسی اجتماعی تجسم یافتن و نهادینه شدن اصل شورا در قالب یک نهاد جمعی و مشارکتیِ مبتنی بر حق مردم در تعیین سرنوشت خود، باعث قوام، تعادل و تقویت جنبه های مردم سالارانه و نخبه سالارانه ی نظام سیاسی می شود. شوراها می توانند از طریق افزایش سطح مشارکت مردمی در اداره امور جامعه و از میان بردن روحیه بی تفاوتی و انزواطلبی، به تقویت پایه های اجتماعی نظام سیاسی و ایجاد یک شبکه تعاملی کارآمد میان مردم، مسوولین و رهبران کمک کنند.
رشد و توسعه توانمندی های شوراها بی تردید نقش مهمی در جلوگیری از انسداد اندیشه و اتلاف استعدادها و توانمندی ها، استحکام پیوندهای اجتماعی، کاهش تنش ها و عدم تعادل ها، افزایش حس مسوولیت پذیری و احساس تعلق در شهروندان و قوام پایه های مشارکت شهروندی در جامعه خواهد داشت و این همه سرانجام زمینه تحقق توسعه پایدار شهری و نیل به اهداف والای انقلاب اسلامی که فی النفسه با هدف مبارزه با استبداد و حاکم ساختن مردم بر سرنوشت خود در چارچوب احکام و آموزه های اسلامی محقق گردید را فراهم می سازد.        
تصویب و تشکیل نهاد شورا به منزله یک نهاد مدیریت شهری یا حکمرانیِ محلی در ایران، نخستین بار در چهارچوب نهضت مشروطیت تخقق یافت. این اقدام بر اندیشه ضرورت تقسیم قدرت سیاسی میان حکومت مرکزی و حکومت های محلی استوار بود. و هدف اصلی آن فراهم ساختن زمینه مشارکت مردم در امور محلی خود بود. اما بررسی تاریخ ۷۲ ساله و پر فراز و نشیب دوران مشروطیت نشان می دهد که این هدف به دلیل مداخله حکومت مرکزی و افراد متنفذ  هرگز در معنای واقعی کلمه تأمین نشد. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که اساساً در پاسخ به خواست و اراده مردم برای حاکمیت بر سرنشت خود محقق گردید، فرایند تشکیل شوراهای محلی با صدور فرمانی از جانب شخص امام خمینی (ره) خطاب به شورای انقلاب آغاز گردید و در قالب اصول ششم، هفتم و یکصدم الی یکصد و ششم قانون اساسی به یکی از ارکان و دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و مظهر مردم سالاری دینی در کشور تبدیل شد. هدف از تشکیل این نهاد مشارکت دادن مردم در تمامی سطوح جامعه، افزایش علاقه مندی و احساس مسئولیت، شخصیت و هویت جمعی در میان افراد و گروه ها، تشویق آنها به اتخاذ رویکردی انتقادی و سازنده در حل مسائل و مشکلات محلی و ایجاد رابطه دوستانه و نزدیک میان مردم، مسئولین و رهبری بوده و هست.
قانون تشکیل شوراهای اسلامی نخستین بار در تاریخ ۱/۹/۱۳۶۱ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، اما با توجه به مشکلات کشور در دوران جنگ تحمیلی امکان اجرای قانون انتخابات تا سال ۱۳۷۷ فراهم نشد و سرانجام در تاریخ ۹ اردیبهشت سال ۱۳۷۸ همزمان با پیام تاریخی حضرت امام و پیام ویژه مقام معظم رهبری، کار شوراهای اسلامی آغاز گردید و امروز شاهد فعالیت گسترده و مجدانه این نهاد مردمی در اقصی نقاط کشور در حوزه های مختلف ؛ فرهنگی اجتماعی، اقتصادی و… هستیم.
درنتیجه می توان گفت که ضرورت تأسیس شوراها  ریشه در مبانی عقلی، دینی و قانونی دارد. همانگونه که مقام معظم رهبری اشاره کرده اند: « بنیان این نهاد اجتماعی بر حل عمل گرایانه ی مشکلات عینی و مشخص مردم در شهر و روستا است و هدف آن راحت تر و اخلاقی تر کردن زندگی شهروندی است. » . اهم وظایف شوراها که به بیان مقام معظم رهبری عمل کردن صادقانه به آنها عمل به تکلیف اللهی و موجب تقرب به خداوند متعال است عبارتند از:
• آسان سازی خدمت رسانی و فراگیر ساختن خدمات شهری
• توجه به سلامت و پایداری شهروندان و محیط زیست آنان
• حفظ هویت و اصالت شهرها
• پایبندی به فرهنگ ایرانی اسلامی و گسترش نمادهای دینی و اخلاقی
• افزایش سرمایه گذاری های مادی و معنوی و ارتقای سطح فایده مندی شوراها
• بررسی و شناخت کمبودها و نارسایی های فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و رفاهی در سطح شهر
• ارائه طرح ها و راهکارهای عملی و منطقی و پیگیری و نظارت بر آنها
• تمرکز زدایی از ساختار مدیریت شهری و ارتقای فرهنگ کار گروهی
• پرهیز از سیاست زدگی، جناحی گری و حزبی گری

امید است تا در پرتو عزم و اراده استوار ملت ایران و با تمسک به آموزه ها و اخلاقیات متعین شرع مقدس اسلام و رهنمودهای رهبر فرزانه ی انقلاب و با تکیه بر هوش اجتماعی و سرمایه ی معنوی شهروندان محترم و مسوولیت پذیر بتوانیم حماسه ای را که در انتخابات شوراها آفریدند، جبران نموده، سرمایه ارزشمند اعتماد عمومی را قدر نهیم.