ناگفتههای صالحی از پشتپرده مذاکرات
علی اکبرصالحی در مدتی که از این موضوع صحبت میکردیم چشمهایش از ذوق و خوشحالی برق می زد اما زمانی این برق چشمها نوعش عوض شد که از او درباره پشت صحنه مذاکرات پرسیدم.
خدابخواهد ازاین شماره هرباردرباره یکی ازاین گفتگوها برایتان خواهم نوشت. صالحی شخصیتی بسیار مودب، با اخلاق و همیشه خندان است که همه او را بیش از انکه به عنوان یک آدم سیاسی بشناسند به عنوان یک استاد دانشگاه و شخصیت علمی در نظر دارند، او دومین نفری بود که در شناسنامه به سراغش رفتیم آنهم در زمانی که سکان وزارت خارجه را در دست داشت، طبیعتا مهمترین بخش گفت وگوی ما از مرد اول وزارت خارجه آن زمان، موضوع پیشرفت های هسته ای بود.
علی اکبرصالحی در مدتی که از این موضوع صحبت می کردیم چشم هایش از ذوق و خوشحالی برق می زد اما زمانی این برق چشم ها نوعش عوض شد که از او درباره پشت صحنه مذاکرات پرسیدم: « آیا درمدتی که شما عضو هیات مذاکره کننده بودید شده بود به شما یا عناصری از هیات به قصد تهدید و تطمیع نزدیک شوند؟ »
وزیرخارجه احمدی نژاد با لحنی دیپلماتیک ابتدا چنین روندی و تلاشی از سوی مقابل یا صریح تر درفضای دیپلماتیک ازسوی هرهیاتی را طبیعی خواند و بعد گفت: گروه مذاکره کننده فقط ان دو یا سه نفری نیست که شما در مقابل دوربین می بینید سربازان گمنام زیادی هستند که تلاش می کنند تا تیم بتواند مذاکره کند طرف مقابل ان سربازان گمنام را می شناسد و گاهی سراغشان می رود و پیشنهادهایی می دهد چون طبیعی است که مثلا نمی توانند به سمت دبیرشورای عالی امنیت ملی یا افرادی دراین رده بروند.
آنها برخی اوقات به سراغ ما می آیند و می گویند که طرف مقابل بهشان نزدیک شده و چنین پیشنهادهایی داده است که البته چیز طبیعی است و عجیب نیست و خودمان می توانیم آن را مدیریت بکنیم.
باقی زمان مصاحبه را توی فکر بودم. فکر اینکه عرصه دیپلماتیک چه عرصه پیچیده ای است عرصه ای که بیش از آنکه به روی صحنه ها متکی باشد بر مدار پشت صحنه ها می چرخد و خدا نکند دراین پشت صحنه ها اشتباهی رقم بخورد چون درتاریخ این ملت، دیر یا زود، ثبت و ضبط می شود.
ارسال نظر