پرسپولیس، تیشه به ریشه فوتبال میزند!
پرسپولیس، تیشه به ریشه فوتبال میزند حکایت پرسپولیسیهای امروزی – که به تعبیری، بلای جان پرسپولیسند و امالمصائب این تیمند – حکایت آن اعرابی است که به گفته سعدی، بر سر شاخ نشسته است و همان شاخه را از بیخ، با تبر قطع میکند.
به گزارش پارس به نقل از سایت رسمی باشگاه استقلال، باید « پاس» دار فوتبال بود، یا باید به بهانه های مختلف، تیشه زد به ریشه فوتبال؟
حکایت پرسپولیسی های تازه پا – که حساب شان از پرسپولیس جداست- به کسانی می ماند که چون خود را در حال غرق شدن می بینند، سعی شان که نامشکور است و نامشکور هم خواهد ماند حول، این محور ویرانگرانه شکل می گیرد.
… همه را با خود غرق می کنیم.
حکایت پرسپولیسی های امروزی – که به تعبیری، بلای جان پرسپولیسند و ام المصائب این تیمند – حکایت آن اعرابی است که به گفته سعدی، بر سر شاخ نشسته است و همان شاخه را از بیخ، با تبر قطع می کند، غافل از آنکه، سر و دست و دنده و پای خودش، قبل از همه خواهد شکست.
اتفاقاتی که برای پرسپولیس، هم اینک رخ داده:
دچار شدن به دوستی خاله خرسه دوستان نادان که بدترین دشمنانند. درب و داغان شدن، ناکارآمد شدن و بساط خنده همگانی بر سر هر بازاری شدن.
دو تن از جوانان پرسپولیس کاری کرده اند که نباید کرد، کاری که با اصول ورزشکاری و زندگی ورزشی منافات دارد. به جای پاک کردن گندی که بالا آورده اند و بویش بلند شده، مشغول شده اند به لجن پراکنی، به « تعفن زایی» در عوض تعفن زدایی.
عین خیال شان هم نیست که تکلیف و وظیفه، نهی از منکر است، نه امر به منکر. باید از اشاعه فحش و فاحش و فحشا جلوگیری کرد نه اینکه همه را به صفت خویش متصف کرد. نمی دانند که اشاعه فحشا، بدتر از فحشا است، فوتبال در این میان چه می شود؟ اخلاق در این وسط کجا قرار دارد؟ شما معلمی را شغل خود می دانید، یا میرغضبی را؟
دیگی که برای شما – به واسطه بی عرضگی و نالایقی تان- نمی جوشد، چرا باید سر سگ را در آن به جوش انداخت. این چه مرامی است؟ این چه معرفت بی معرفتانه ای است؟
گیریم که توانستید ثابت کنید، همه کار بد کرده اند، این چه ربطی دارد به « قبح بدکاره گی» که می خواهید قباحتش را بریزید.
بدکارگان، هرگز نگفته اند و نمی گویند « ما خوب کاره ایم» . اینان به دفاع از بدکاره گی خود برنمی خیزند، بلکه برای خود، شریک جرم درست می کنند: … همه مثل مایند! همه آن کار دیگر می کنند!
در تاریخ فراوانند آنها که به خاطر یک دستمال، قیصریه ها را به آتش کشیده اند… این حرکت هم در همین راستا قرار می گیرد: کوشش برای اینکه به همه بقبولانند:
… نه فقط ما، که همه بدند! نه فقط ما، که در شهر، هر آنکه هست، باید گرفته شود.
کشاکشی را آغاز کرده اند که باید همه را متهم کرد، در این وارونه کاری، گور پدر فوتبال، گور پدر اخلاق، گور پدر علائق مردم، گور پدر باورها و اعتقادات شریف و لطیف هواداران.
بجای اینکه بدکردن خود را با معذرت، با پوزش، با قبول عدم مدیریت جبران کنند شمشیر از غلاف درآورده و همه را می زنند. به خیال خودشان می زنند که در اصل آبروی خود را می برند که نشان می دهند به جای تهذیب در کنار ورزش به کدام کارهای سخیف پرداخته اند.
مدارک مستند، عکس های غیرقابل انکار از بد کردن و عادت به بد کردن ره گم کردگان پرسپولیس فراوان است. امروز به این شکل و از باب تذکر، در همین حد اشاره ای داریم. خدا کند، نیازی به برداشتن ماسک های شطرنجی نیفتد. خدا کند، حریم حرمت فوتبال « پاس» داشته شود.
ارسال نظر