اگر مشکلات ۱۰۰ روزه حل میشد، تا به حال حل شده بود
بواسطه تغییرات گسترده در وزارت نفت و عدم آشنایی تیم جدید با پیچیدگیهای تحریم و کنار گذاشتن افراد با تجربه از تیم قبلی، صادرات نفت در دولت یازدهم نسبت به اواخر دولت دهم کاهش چشمگیری داشته است.
به گزارش پارس به نقل از مشرق، بعد از توافق ژنو و شنیده ها درباره آزاد شدن قسمتی از اموال بلوکه شده ایران، ماجرای پرونده کرسنت و حواشی مربوط به آن، نگرانی هایی را در اذهان عمومی بوجود آورد، نگرانی از اینکه ممکن است بواسطه محکوم شدن در دادگاه لاهه، چند برابر اموال بلوکه شده، غرامت و جریمه بپردازیم. بر آن شدیم تا برای روشن شدن زوایای مبهم کرسنت و دیگر مسائل مربوط به انرژی، با" مسعود میرکاظمی" رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی و وزیر نفت دولت دهم گفتگو کنیم. متن زیر حاصل گفتگوی مشرق با میرکاظمی است.
** نظر جنابعالی درباره نقاط مثبت و منفی گزارش صد روزه دولت چیست؟
بر اساس اظهاراتی که اقای روحانی در مناظره های انتخاباتی و تبلیغات انتخاباتی داشتند، مقرر گردید یک اقدام اقتصادی ظرف صد روز انجام دهند و سروسامانی به حوزه معیشتی مردم داده شود، همه می دانستند این تنها یک شعار انتخاباتی است و نمی شود در صد روز مشکل مردم حل شود؛ چرا که اگر امکان پذیر بود تا به حال، افراد دیگری آن را حل کرده بودند.
بعد از گذشت چند ماه از تشکیل دولت یازدهم، آنها اطلاعات دقیق تری بدست آوردند، با واقعیت های کشور روبرو شدند و این مبدّل شد به این که آقای روحانی در مجلس اعلام کردند که من می خواهم گزارشی از صد روز وضعیت کشور ارائه بدهم و صورت مسئله یک مقدار تغییر کرد و گزارش عملکرد تبدیل به گزارش وضعیت کشور شد! مناسب بود آقای روحانی با مردم صادقانه صحبت می کرد و می گفتند که حل مشکلات در صد روز، یک شعار تبلیغاتی بود و از مردم عذرخواهی می کردند.
در اینجا دو موضوع را باید از یکدیگر تفکیک کرد، یکی نحوه برگزاری جلسه مصاحبه رئیس جمهور در گزارش صد روزه است و دیگری، موضوعاتی که در گزارش صد روزه مطرح شد.
درباره نحوه مصاحبه و گزارش صد روزه، انتقادات بسیاری به مجریان صدا و سیما وارد است و از سوی دیگر، بر اساس اخبار موثق نحوه رفتار تیم دولت با مجریان صدا و سیما و قرنطینه کردن این افراد و درج مطالب روی اوراقی که مقابل آقای روحانی و مجریان بوده است، از نقاط قابل نقد گزارش صد روزه بود.
** درباره اصل گزارش صد روزه نظرتان چیست؟
درباره گزارش صد روزه، شایسته بود آقای روحانی درباره برنامه های خود توضیحات بیشتری ارائه می دادند و همچنین درباره اقدامات اجرایی بیشتر به مردم توضیح می دادند و مردم را توجیه می کردند که چرا در این صد روز شیب قیمت ها صعودی است و توضیح می دادند علت افزایش مواد غذایی چه بوده و چرا روند کاهش قیمت دلار، متوقف شد و سؤالات دیگری که مردم در ذهن خود داشتند و دارند. اگر آقای روحانی به این سؤالات پاسخ می دادند، برای مردم بسیار خوشایند بود ؛ بازخوردی که بنده از نمایندگان محترم مجلس گرفتم، تقریبا به برداشت بنده نزدیک بود. می شد بهتر از این، جلسه اداره شود و به نظرم مشاوران آقای روحانی باید در نوع مشاوره خود به رئیس جمهور، تجدیدنظر جدی کنند. ضرورت وحدت و دوری از سیاه نمائی امری است که دولت بایستی پیشتاز آن باشد.
یکی از نکاتی که در گزارش صد روزه وجود داشت، ارائه اطلاعاتی است که داده شد و برخی اطلاعات واقعا جای تأمل دارد به طور مثال می گویند، انبارها وقتی تحویل این دولت شد، خالی بود در حالی که بنده به خاطر دارم آقای دکتر غضنفری در روزهای منتهی به پایان دولت دهم در چندین بار مصاحبه اعلام کرد خرید و تأمین کافی کالاهای اساسی کشور انجام شده و توسط دولت و عاملان بخش خصوصی در انبارها ذخیره شده است.
اگر فرض کنید بر اساس نظر آقای روحانی انبارها خالی بوده است، چطور می شود ظرف سه ماه خرید شود و به انبارها منتقل و ذخیره شود! در سه ماه فعالیت دولت یازدهم امکان این که تأمین منابع مالی شود و خرید اقلام ضروری صورت گیرد و از کشور مبداء حمل شود و به داخل کشور و انبارها بیاید, مقدور نیست. مگر از لحاظ اجرایی ممکن است که امروز بگویند انبارها پرشده است، هر انسان مطّلع و متخصصی می داند در سه ماه میسّر نیست به این سرعت حتی در نزدیک ترین نقطه خارج از کشور هم خرید انجام شود و هم حمل شود، این مسئله معمولا به یک بازه زمانی بیش از سه ماه نیاز دارد.
به نظرم این آمار و اطلاعات مقداری جای تأمل دارد و افرادی که دست اندرکار هستند این ها را متوجه می شوند، شایسته بود دولت عملکردش در این صد روز را برای مردم و نمایندگان بازگو می کرد و اعلام می کردند بالاخره در دولت قبلی میزان موجودی انبارها این مقدار بود و این مقدار هم ما خرید کردیم.
از سوی دیگر، در زمانی که ما در حال مذاکره با طرف غربی هستیم، اظهار نظرهایی همچون خزانه خالی و خالی شدن سیلوهای گندم سبب ضعف تیم مذاکره کننده و ناامیدی مردم می شود و کار به جایی می رسد که تناقضاتی نیز در رسانه ها مطرح می گردد. درباره خزانه خالی وزیر اقتصاد در مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است که کاربرد" خزانه خالی" صحیح نیست و صد میلیارد دلار در خزانه وجود داشته، ونیز صندوق توسعه ملی بیش از سی میلیارد دلار موجودی دارد و دارایی آن بیش از پنجاه میلیارد دلار است. گزارشی که رسانه ها درباره اظهارات وزیر اقتصاد در این زمینه منتشر کردند، چگونه باید به این ضد و نقیض جواب داده شود؟ یکبار می گوییم خزانه خالی است و متعاقب آن چنین گزارشی منتشر می شود.
به نظر من، استفاده از چنین ادبیات و اظهاراتی، فضا را برای دولت مهیّا نمی کند، بلکه سبب پیدایش مشکلات عدیده برای مردم می شود زیرا کسانی که خواص هستند و مطالب را می دانند، احساس می کنند حقایق با مردم مطرح نمی شود و دولت در صدد اقدامات سیاسی است تا رفع مشکلات مردم.
ما می دانیم مشکلات فراوانی وجود دارد و باید برای آنها راه حل پیدا شود ولی مناسب این است که دولت رویکرد و مسیرهای کارشناسی که می خواهد دنبال کند را مطرح کند و با مجلس مشورت کنند و مجلس هم کمک شان کند.
انصافا در این مدت، بهترین کمک را مجلس با دولت یازدهم داشته، هم در ماجرای رأی اعتماد وزیران و هم در اصلاح بودجه و هم در مواردی که دولت یازدهم، خواسته های دولت قبلی را مطرح کرد و علیرغم اینکه مجلس در دولت دهم با آن خواسته ها مخالفت می کرد ولی در این دولت پذیرفته شد. فضای خوبی بین مجلس و دولت وجود دارد و دولت باید از این فضا استفاده کند. و نیز تلاش نماید که تعامل موجود را حفظ کند.
** به نظر جنابعالی گزارش صد روزه نکته مثبتی هم داشت؟
این که ما به مردم امید بدهیم بسیار خوب است، اینکه بگوییم چرخ اقتصاد باید در گردش باشد و باید موانع از سر راه برداشته شود خیلی خوب است، البته این مسائل باید در عمل اتفاق بیفتد و صرف شعار دادن برای مردم خوشایند نیست. دولت باید موانعی که سبب بی ثباتی بازار و نرخ ارز می شود را از میان بردارد و مجلس هم باید در کنار دولت، راه را هموار کند ولی اگر دولت بخواهد به حواشی بپردازد، نمایندگان، نخبگان و مردم هم مقابله خواهند کرد و این به ضرر دولت است.
** در اظهارت خود اشاره به درخواست هایی داشتید که در دولت دهم توسط مجلس مخالفت می شد ولی در دولت فعلی پذیرفته شده است، یعنی تعامل میان مجلس و دولت در حالت خوبی قرار دارد؟
تعامل فعلی خوب است ولی این نگرانی وجود دارد که در حال تضعیف شدن است، بالأخره این مجلس، مجلس اصول گرایی است و غالب نمایندگان محترم مجلس از جمع اصول گراها هستند ولی انتصابات و بعضی حرکت هایی که در حال انجام شدن است قابل قبول نیست.
بعضی از افرادی که در استانداری ها و وزارتخانه ها قرار می گیرند، نه تنها شایستگی لازم را ندارند بلکه نگاه تک حزبی حاکم است و هیچ نشانه هایی از دولت فراجناحی دیده نمی شود، همین انتقادات تندی که در حال حاضر به دولت قبل وارد می شود دقیقا مشابه زمانی است که در دوره موسوم به اصلاحات, اصلاح طلب ها سرکار آمدند و تا چندین ماه انتقادات تند و تخریب سنگین نسبت به کارگزاران وجود داشت و آن روزنامه های خاص شکل گرفت ولی در باطن و در عمل همان سیاست اقتصادی کارگزاران ادامه پیدا کرد.
مبادا امروز تداعی شود که یک فعالیت حزبی دارد صورت می گیرد، حمایت مجلس اگر تضعیف شود دولت نمی تواند تحمل کند همانطور که آقای احمدی نژاد این تعامل خوب را برقرار نکرد و از این جهت آسیب دید به نظر می رسد، بحث هایی که اواخر دولت دهم اتفاق افتاد، از ابتدای دولت یازدهم شروع شده است و نشان می دهد که مدیریت خوبی صورت نگرفته و برخی از آقایان کاملا حزبی حرکت می کنند و اصلا هیچ اهتمامی به تعامل بیشتر با مجلس ندارند و مشاورین آقای روحانی باید درباره این مسئله فکری اساسی کنند.
** بحث داغی که امروز در جامعه مطرح است، صحبت درباره توافق هسته ای ژنو ۳ یا ژنو ۶ است نظر کلی مجلس در مورد توافق چیست؟
نمی توان گفت نظر کلی مجلس چیست.
به نظرم مجلس با توجه به بیاناتی که مقام معظم رهبری فرمودند همان مسیر و سیاق را دنبال می کنند و منتظر هستند که نتایج کار بیشتر روشن شود، البته حرف و حدیث هایی هست و انتقادهای تندی هم به توافقی که صورت گرفته وجود دارد و بسیاری از نمایندگان روی این ها بحث دارند روی جمله به جمله ای که تصویب کرده اند بحث دارند روی مطالب نانوشته ای که گفته شده امروز بحث وجود دارد. بحث های زیادی در مورد اینکه چرا این طرف یک اظهاراتی را بیان می کند و آن طرف اظهارات دیگری را در مورد توافقنامه مطرح می کند.
هم چنین موضوعی است راجع به ضمائم اجرایی توافق نامه. ضمائم اجرایی چیست؟ باید درباره این ها صحبت شود و این که اگر ما بیست درصد غنی سازی را که برگ برنده ما بوده متوقف کردیم، چرا هنوز تحریم نفت و بانک آزاد نشده است؟ این توافق چقدر می تواند از مشکلات کشور را حل کند؟ چقدر از مسائل و مشکلات ما به تحریم برمی گردد؟ ظرف سه ماه نمی شود چرخش ۱۸۰ درجه ای ایجاد شود و تمام مشکلات اقتصادی به گردن تحریم ها بیافتد، این امکان ندارد. در سه ماه گذشته اتفاق خاصی نیفتاده و همان نسبتی که سوء مدیریت ها در وضعیت اقتصادی گذشته داشته اکنون نیزوجود دارد. هنوز همان نسبت ها برقرار است باید واقعیت ها خوب تر دیده شود تا تحلیل درستی داشته باشیم و بتوانیم راه درستی را انتخاب کنیم و مشکل مردم را حل کنیم.
** مجلس از صحبت های آقای ظریف قانع شد؟
جلسه علنی بود و خیلی از نمایندگان به دلیل حفظ منافع ملی نتوانستند به صورت علنی صحبت کنند ولی انتقادات و نکاتی وجود داشت که بیان نشد.
** قرار نیست جلسه دیگری برگزار شود؟
در آن روز قرار بود جلسه غیرعلنی برگزار شودو نمایندگان بتوانندصحبت کنند، بالاخره سؤال است و ممکن است پاسخ داده شود و ممکن هم هست پاسخ داده نشود ولی اگر به صورت علنی برگزار شود آن طرف مقابل از این مسائل علیه ایران استفاده می کنند، برای این که این ابزار در اختیار آن ها قرار نگیرد نمایندگان معمولا مراعات می کنند و اگر نکاتی هم دارند سعی می کنند در کمیسیون ها و جلساتی که در سطح محدودتر با اعضای دولت است مطرح کنند ولی به هر شکل انتقاداتی وجود دارد ما هم در کمیسیون انرژی یک کمیته هسته ای داریم آن ها مطالعاتی را انجام داده اند و نکات و نظراتی دارند که اگر جلسه غیرعلنی باشد حتما کمیته ما گزارش خود را از لحاظ فنی خواهد داد که این توافق نامه چه نکات مثبت یا منفی ای را در حوزه فنی و فناوری هسته ای برای کشور به همراه داشته است.
** یکی از تعهدات گروه شش یا ۱+۵ این است که" توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران در حد فعلی" است، معنای این تعهد چیست؟
ببینیم که ما اصلا در حال حاضر روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت و میعانات گازی می فروشیم و غرب تلاش می کند که این کاهش پیدا نکند یعنی علنا از ما تحریمی برداشته نشده و غرب یک چیز انجام نداده را به ما فروخته این را یک مقدار باز کنید.
از آن جاییکه من از ابتدا در دولت نهم و هم در دولت دهم در ستادی که با تحریم مقابله می کرد حضور داشتم نکته ای که خیلی جای تأمل و تاکید دارد این است که روال و رویّه آمریکا معمولا این طور بوده است که اگر یک مصوبه ای یا قطعنامه ای را (مصوبه می گویم به این خاطر است که بعضی از این قطعنامه سازمان ملل نیست مصوبه اتحادیه اروپا یا خود آمریکاست) اگر علیه ایران می گرفته سعی می کرده اجماع روی آن ها داشته باشد بنابراین فرض کنید یک تحریم به میزان دو درجه پیچیدگی را مطرح می کرده روی آن توافق واجماع می گرفته و در پی آن به میزان درجه پنج اجرا می کرده و این همیشه مرسوم بوده است.
شما اگر مراجعه کنید به قطعنامه ها و مصوباتی که تحریم علیه ایران تدوین و ابلاغ کرده اند چیزی که اجرا شده فراتر از قطعنامه و مصوبه بوده و این مبدل شده به یک اصل. و کسانی که در آن ستادهای تحریم تجربه کاری دارند می دانند که اگر امروز آمریکا اعلام کرد این مقدار مصوبه، ولی عملا بیش از آن میزان را اجرا می کند.
همان طور که به کشور چین گفته شما می توانید پانصدهزار بشکه یا ششصدهزار بشکه نفت از ایران خریداری کنید. ولی عملا کمتر خریداری می کند این همان سیاستی است که دنبال می کند و این که امروز اعلام میکند همین عدد را که الان متوسط صادرات است بایستی در همین میزان ایران صادر کند اولا کمتر از مجوز صادر شده برای این کشورهاست، ثانیا متوسط صادرات سال به دلیل کاهش صادرات سه ماهه گذشته کمتر از آن میزان است که امروز ذر بودجه سال ۱۳۹۲ مد نظر قرار گرفته شده است.
نکته دیگری که حائز اهمیت است به این موضوع می توان اشاره کرد که تا به حال تحریم نفتی ایران را ما غیر قانونی می دانستیم به دلیل اینکه مورد تصویب مجامع و سازمانهای بین المللی نبود ولی در ژنو با امضای ایران رسمیت پیدا کرد و امروز اعلام چهار میلیون بشکه عملا تخلف ایران محسوب می گردد. در واقع به این مفهوم است که ما تا این حد تحریم را پذیرفته ایم. این موضوع یکی از مسائلی است که پیرامون آن باید یک اقدام حقوقی انجام شود. زیرا به نظرم از لحاظ حقوقی خیلی تحلیل نشده است و باید در جلسات خصوصی بحث شود و قصد ندارم آن را تشریح کنم ولی بسیار جای تأمل دارد.
اگر مجموع صادرات نفت خام و میعات گازی را در نظر بگیریم باید یک میلیون و سیصد و اندی هزار بشکه در بودجه ۱۳۹۲ را ملاک قرار دهیم. این که توان ما امروز در نفت چهارمیلیون بشکه تولید است و در میعات گازی هم می توانیم تا چهارصد هزار بشکه تولید داشته باشیم این ها بحث هایی است که نشانگر توان تولید کشور است ولی در بودجه سال نود و دو، یک میلیون و حدود سیصدهزار بشکه مجموعه صادرات نفت خام و میعات گازی منظور شده که بر اساس آن هم بودجه تنظیم شده است ولی چیزی که در این دو سه ماهه اتفاق افتاده مویّد آن است که صادرات کاهش پیدا کرده است.
یعنی نسبت به دولت دهم کاهش پیدا کرده است؟
بله، متوسط صادرات روزانه پنج ماهه بیش از متوسط صادرات روزانه در طول ۸ ماهه گذشته است. این نشان می دهد که اینها حتی در همین شرایط هم که دولت آقای روحانی با شعار اعتدال و مذاکره آمده آن ها تحریم خود را می توانیم بگوییم کاهش نداده اند، چون کاهش صادرات بخشی به مدیریت داخلی و بخشی هم به پیچیدگی های تحریم و شدت آن برمی گردد.
شما وقتی افراد تیمی که تجربه مقابله با تحریم را دارند به یک باره کنار می گذارید این اتفاق رخ می دهد. در همه دستگاه ها مشهود است تقریبا همه را دارند تغییر می دهند و افرادی را منصوب می کنند که با تحریم آشنایی ندارند این تغییرات زمان می برد تا آنها بیایند آشنا شوند و توجیه شوند که پیچیدگی تحریم و راه های مقابله با آن چیست؟
این واقعا ضعف است کاش دولت از افرادی که در مقابله با تحریم صاحب نظر بودند استفاده می کرد. بالاخره مقابله با تحریم به راحتی به دست نیامده است. این پیچیدگی هایی که وجود دارد با راه حل هایی که در پیش گرفته اند چه در حوزه های نفتی و چه خارج از آن در حوزه بانکی و پولی و… راه های مختلفی را به کار برده اند که نمی توان آن ها را مطرح کرد چراکه جلوی آن ها را هم مسدود می کنند، ای کاش از این تجارب قبلی استفاده کنند تا بتوان با تحریم مقابله جدّی کرد که این اتفاق ها رخ ندهد و ما دیگر شاهد کاهش صادرات نفتی کشور نباشیم.
** پس عملا تحریم را از ما برنداشته اند؟
در مورد نفت خیر. من به خاطر سوابق و پیشینه گذشته آمریکا احتمال این را می دهم که چیزی که می نویسد با چیزی که اجرا می کند بسیار فاصله دارد.
** یکی دیگر از تحریم هایی که از ما برداشته اند تعلیق تحریم های آمریکا و اروپا بر صادرات پتروشیمی ایران و" تعلیق تحریمی خدمات مرتبط" است. این تعلیق خدمات مرتبط یعنی چه؟ سؤال بعدی این که ما در بخش صادرات پتروشیمی واقعا مشکل داشتیم؟
گزارشی که من از اتحادیه مرتبط با پتروشیمی ها دیدم و در خبرگزاری ها هم آمد اعلام کرده اند ما مشکلی برای صادرات پتروشیمی نداشته ایم البته برای نقل و انتقال پول در همه جا مشکل است ولی بخش های خصوصی و پتروشیمی ما راهکارش را پیدا کرده بودند، بخش های خصوصی که در این یک سال گذشته به ما مراجعه می کردند بحث شان این بود که ما راهکار پیدا کردیم شما فقط تثبیت اقتصادی را برای ما دنبال کنید که مثلا اگر دلار شد ۳۰۰۰ تومان. در این سطح بماند و تغییر نکند ما می دانیم چطوری صادر کنیم و چطور پول را بیاوریم و چطور کالا را وارد کنیم.
ما از این جهت راه کارها را پیدا کرده بودیم واقعا هم همین طور است شما ببینید واردات کشور ما ممکن است با مشکل روبرو شده باشد ولی متوقف نشده است. در بازار ایران توقف کسب و کار به این شکلی که کالا در دسترس مردم نباشد, نیست. ممکن است قیمت ها تغییر کرده باشد ولی در دسترس قرار دارد. چون این تحریم به قول آن ها باید ما را فلج می کرد.
در پتروشیمی ایران به عنوان یک عرضه کننده در فضای بین المللی است و اگر ایران عرضه نکند حتما در قیمت های بین المللی تأثیر خواهد گذاشت و آن ها از این بابت نگران هستند و نیاز هم به مجموعه پتروشیمی ما دارند همان طور که در نفت هم به گونه ای این ها تحریم ها را انجام می دهند که قیمت جهانی دستخوش التهابات زیاد نگردد. شما مشاهده می کنید در این مدتی که ایران تحریم نفتی بوده قیمت های جهانی نفت افزایش پیدا نکرده است.
این همان مطالعاتی است که اداره اطلاعاتی انرژی آمریکا انجام می دهد و دولت امریکا موظف کرده این اداره را که هر سه ماه یک گزارش از وضعیت عرضه و تقاضای جهانی نفت به کنگره و به اوباما بدهد که میزان تحریم ایران روی نفت را چقدر اعمال کند که قیمت جهانی نفت تغییرفاحش نکند و بر اساس آن تحلیل برنامه خود را پیش می برند و اگر به یاد داشته باشید اتفاقا بعد از اعلام انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران بلافاصله بحث تحریم یک میلیون بشکه دیگر را زمانی مطرح کردند که نتایج انتخابات ایران اعلام شده بود که آقای روحانی رئیس جمهور ایران شده است ولی تنفیذ انجام نشده بود در همان موقع اوباما بحث تحریم یک میلیون بشکه نفت ایران را مطرح کرد و فرایند اداری تحریم مجدد صادرات نفت ایران را برای سیر مراحل تصویب انجام داد. که این نشان می دهد آن ها خیلی دنبال این که چه اتفاقی درا یران می افتد نیستند و سناریوی تحریم را با همان جدیت کماکان دنبال می کنند.
آن ها دقیق رصد می کنند اگر ببینند قیمت جهانی را می توانند مدیریت کنند که افزایش فاحش پیدا نکند ابعاد تحریم را جدی تر دنبال می کنند این عددی هم که با ما توافق کرده اند تجربه نشان می دهد که ادعای مکتوب این ها با اعمال واقعی محدودیت های آنها بسیار فاصله دارد و چیزی که انجام می دهند شدیدتر از چیزی است که می نویسند و اگر این را در دو دهه اخیر دنبال کنید می بینید در همه حوزه ها این اتفاق رخ داده است.
** یعنی شما می فرمایید در توافق نامه ژنو عملا در بحث پتروشیمی و تحریم نفت سودی عاید کشور نشده است؟
در موضوع پتروشیمی اگر صادر کنندگان بتوانند از سیستم بانکی پول شان را برگردانند کمک خوبی است، اما این که صادر کنندگان مشکل فروش داشته اند این طور نبوده است اتفاقا بسیاری از کشورهای متقاضی خارجی دنبال این هستند که سهمیه ای برای کشورشان از ایران بگیرند و این که ما مشکل بازاریابی و فروش محصولات پتروشیمی نداشته ایم بلکه مشکل اصلی برگرداندن پول است.
** فرمودید یکی از مشکلات دولت یازدهم عدم بهره گیری از افراد مجرّبی است که بواسطه مقابله با تحریم ها، تجربه و تخصصی برای آن ها ایجاد شده است، پس حکمی که آقای جهانگیری برای آقای رستم قاسمی زدند، مربوط به استفاده از تجربه ایشان در موضوع نفت و تحریم نبود؟
نه اصلا ربطی ندارد، با آقای قاسمی صحبتی داشتم ایشان می گفت من هیچ کاری با مسائل نفتی ندارم و بحث عراق و کمک به ارتباطات باخود عراق بوده است و ظاهرا تا همین حد بوده است. اطلاعات دقیق تر را از خودشان بپرسید. این که بالاخره در همه دستگاه ها افرادی بودند که مقابله با تحریم را انجام می دادند وستادهای مقابله با تحریم را داشته اند این افراد تجربه خوبی دارند که نباید آنان را از دست داد.
در زمانی که شما در مسیری دارید می روید و پیچ و خم دارد بالاخره راننده ماهر این موانع را رد می کند، یک موقعیتی هم است که یک عده عادت کرده اند که فقط در اتوبان رانندگی کنند و این که ماشین را متوقف می کنند تا اتوبانی برای آن ها ساخته شود این فرصت سوزی است.
** هیچ تعاملی میان دولتمردان با تجربه قبلی با مسوولان فعلی در باب دور زدن تحریم به وجود نیامده است؟
با تغییرات و انتصابات که دارد تا پایین ترین سطح اعمال می شود به نظرم همه دارند حذف می شوند و افرادی می آیند با کهولت سن بالا که قدرت ریسک کمتری دارند. هرچه سن بالا می رود احتیاط بیشتر می شود. بالاخره در مقابله با تحریم یک مقدار ریسک پذیری هم باید فرد داشته باشد، جوانان بالاخره ریسک پذیری بیشتری دارند و اگر در شکل گیری انقلاب و دولت های بعد از آن و به خصوص هشت سال دفاع مقدس جوانان نبودند شما فکر می کنید می شد با افراد مسن کشور را اداره کرد؟ بله، در حوزه های مشاورتی و سیاستگذاری و قانونگذاری اشکالی ندارد ولی در حوزه اجرایی افرادی را می خواهد که شانزده هفده ساعت کار مداوم کنند تا بتوانند با تحریم هایی که به قول آن ها هوشمند و فلج کننده است مقابله کنند.
** وارد بحث تخصصی انرژی و وزارت نفت بشویم، نظرتان در مورد عملکرد اقای زنگنه در این چند ماهی که از دولت گذشته، چیست؟
نکته ای که در مورد وزارت نفت و بقیه دستگاه ها در اولین موضوع می توان به آن پرداخت این است که منتظر گشایش اساسی برای شروع کار نباشند، چون بعضی منتظرند که این جاده اتوبان شود تا بتوانند کار کنند. به نظرم این یک مقدار زمان از دست دادن است و ما باید بپذیریم در عین اینکه مذاکرات هست ولی دشمنی آن ها سرجایش است، در عین حال در مذاکره ممکن است گشایشی بشود ولی گشایشی که تحریم ها را کاملا حذف کند به نظر ما زمان می برد و آن ها شاید ما را با همین زمان گیری ها متوقف کنند.
نتانیاهو همیشه می گوید ایران شش ماه دیگر بمب اتم می سازد، یک سال دیگر بمب اتم می سازد و این را دارد تبدیل به مسئله می کند در سطح بین الملل که اگر ایران را شش ماه متوقف کنید شش ماه دیرتر بمب می سازد و متأسفانه این موضوع در ذهن آن ها شکل گرفته است.
آقای زنگنه که روز اول در کمیسیون انرژی آمد با ایشان صحبت کردم که شما سناریوی تحریم را هم کار کنید چون در ذهن وزرایی که آمدند کمیسیون، این طور بود که با آمدن اقای روحانی مسائل ایران و جهان تغییر خواهد کرد، ما به آنها می گفتیم که شما فرض کنید که تغییری حاصل نشود، آنوقت چه کار می خواهید بکنید؟ این که فکر کنیم اروپایی ها می آیند و مسائل را حل میکنند قطعی نیست و نباید معطل شد و ما سابقه برخی از این شرکت های اروپایی را در قبل داریم.
در بهترین نقاط مرزی ما در پارس جنوبی و در خط مرزی ما همین شرکت های اروپایی هشت سال بهترین فازهای ما را قرارداد بسته بودند که راه اندازی کنند که متأسفانه دست نزده بودند که وقتی من به وزارت نفت رفتم به دلیل فرصت سوزی آنان لغو کردم و پروژه ها را به شرکت های ایرانی دادم. یعنی خط مرزی جایی است که اگر ما فازهای آنجا را راه اندازی کنیم جلوی حرکت منابع هیدروکربنی را به سمت قطر می توانیم بگیریم و این از نکاتی است که ما باید بالاخره رفتار شرکت های اروپایی که در آن طرف قطری مالک و سهیم هستند با این که این طرف ایران بیایند به شکل پیمان کار و حداکثر به شکل بیع متقابل عمل کنند خیلی رفتارشان متفاوت است.
در میدان های مشترک هم همین طور است در عراق آن ها سرمایه گذاری کرده اند آن طرف PS است شبه اشتراک گذاشتن میدان است تا ۲۵ سال تولید و صادرات را آن ها می توانند مدیریت کنند ولی در ایران ما حداکثر می توانیم بگوییم بیع متقابل و احتمال این که آن ها به آن سمت بروند بیشتر است، حتی اگر تحریم ها را هم بردارند.
ما نباید معطل شویم بالاخره وظیفه ما این است که این خواسته مردم و مسئولین بوده است. من یادم است زمانی که به عنوان وزیر نفت می رفتم مجلس، نمایندگان می گفتند شما چطور می توانید از قطر جلو بزنید می گفتم در کوتاه ترین زمان باید تمام فازهای پارس جنوبی شروع به کار کنند و با این روال که هشت سال و ده سال دو فاز راه اندازی شود ما هیچ وقت به قطر نمی رسیم یک کار جهادی می خواهد و همان کاری که در ابتدای دولت دهم اتفاق افتاد و تمام فازها تعیین تکلیف شدند و کار شروع شد و باید به سرعت جلو برود.
کار جهادی باید ادامه پیدا کند و تحت هیچ شرایطی نباید متوقف شود و حتی اگر تحریم جدی تر شد ما باید جدی تر حرکت کنیم و بتوانیم گاز مورد نیاز کشور و هم صادرات را تأمین کنیم و هم این که میدان مشترک است امروز می بینیم برخی از این منابع برداشت از این گاز علیه منافع ما دارد مصرف می شود.
مقابله با سوریه با چه منابعی انجام می شود، مقاومت در منطقه را چه کسی می شکند این نکته ای است که باید به نظرم به آن توجه و کارشود. در حوزه های صادرات نفت امیدواریم بعد از این دو سه ماه گشایشی شود و صادرات بیشتری صورت بگیرد فعلا که گزارشات موجود کاهش را اعلام می کنند در پارس جنوبی بعضی از فازها کند شده است.
حالا به دلیل این که می گویند به فازهای دیگر اولویت دادیم و از یک طرف دیگر آقای زنگنه مصاحبه کرده بود که ما مشکل مالی نداریم. اگر مشکل مالی نداریم به نظر من هیچ فازی نباید کند شود گزارش مردادماه دولت دهم را ما داریم در پارس جنوبی هفتگی گزارش پیشرفت فازها داده می شود و این ها ثبت می شود و کاری هم ندارند که چه کسی وزیر و چه کسی مدیرعامل است؟
گزارشات ماهانه و شش ماهه و سالانه تهیه می شود و ما در کمیسیون این ها را داریم و مشخص است در چه مرحله ای تحویل شده است. امیدواریم با سرعتی بیشتر از دولت قبل این فازها تمام شود و تفاوتی هم قائل نشوند در خصوص اینکه این فازدر زمان اقای احمدی نژاد قرار داد آن بسته شده است و این فازی است که قراردادش در زمان احمدی نژاد بسته نشده است و از قبل بوده است! ما باید همه فازها را راه اندازی کنیم و به آنها سرعت دهیم و تنها راه مقابله و جلو افتادن از قطر این است که تحت هیچ شرایطی تعطیل نشوند و همه باید تأمین منابع شوند و مدیریت خوبی ارائه شود چون در مصاحبه ای آقای زنگنه گفته مشکل مالی نداریم بنابراین توقف یا کند کردن این ها به مدیریت برمی گردد. اگر مشکلات با مجلس در میان گذاشته شود کمیسیون انرژی مجلس همچون گذشته وظیفه خود میداند از حوزه انرژی کشور حمایت کند تا آسیبی نبیند.
** به نظر شما با توجه به فرمایش جنابعالی که فرمودید قطر خیلی از منابع برداشت کرده است، الان صرفه اقتصادی دارد که روی پارس جنوبی سرمایه گذاری شود؟
اگر ما بخواهیم فازها را راه اندازی کنیم طول عمرش جوابگو است ولی اگر تأخیر داشته باشیم و ده سالی زمان بخواهیم دو یا چهار فاز راه بیندازیم خیر صرف ندارد.
** تا چهار سال آینده باید چند فاز به بهره برداری برسد؟
به نظرمن ظرف دو سال آینده تمام فازها باید به بهره برداری برسند. چون الان حتی فازهایی که در دولت دهم قرار داد آنها بسته شده گزارشی که ما داریم آخر ماه پنجم از ۵۲ و ۵۳ درصد تا بالای هفتاد درصد این ها پیشرفت فیزیکی دارند که خود شرکت نفت و گاز پارس گزارش کرده و ما اسناد آن را داریم بنابراین توقع این است که ظرف یکی دو سال آینده این ها به بهره برداری برسند و اگر متوقف شود باید سؤال شود که علتش چیست؟
** هفته گذشته در اخبار، خبری از جلسه نمایندگان مجلس با آقای شمخانی درباره پرونده کرسنت منتشر شد، نتیجه جلسه چه بود؟
نمایندگان مجلس نبودند، گروهی از نمایندگان مجلس تحت عنوان ماده ۲۳۶ می توانند راجع به موضوع خاصی رسیدگی کنند، شبیه تحقیق و تفحص است ولی سرعت آن بیشتر است ولی نتیجه اش را بعد از این که درصحن مطرح شد می توانند به قوه قضائیه بفرستند برای پیگیری. احتمالا اعضای کمیته ۲۳۶ با آقای شمخانی جلسه داشتند و هنوز خبری درباره محتوای جلسه به بنده نرسیده است.
** اعضای کمیته را می توانید نام ببرید؟
از کمیسیون انرژی برخی هستند و از بیرون کمیسیون هم افرادی هستند. از بیرون کمیسیون انرژی آقای زاکانی در کنار چند نفر دیگر، مسئول این موضوع بوده و پیگیری می کنند و از کمیسیون انرژی هم اقای آقاجری، و آقای نجابت عضو این کمیته هستند و فکر می کنم آقای کارخانه هم عضو کمیته هستند.
** اصل ماجرای کرسنت چه بوده و چه اتفاقی افتاده است؟
یک قرارداد گازی بسته شده در زمان دوران اصلاحات.
در شروع قرارداد مثل استات اویل و توتال، یکی از این آقایان دست اندر کار بوده که با گرفتن وجوهی تحت عنوان این که من این پروژه شما را پیگیری می کنم، این پروژه را رقم زده. پروژه انتقال گاز ایران، (میدان سلمان به امارات) توسط شرکت کرسنت (الهلال امارات) که شرکت بسیار ضعیفی هم بوده، انجام شده است.
اگر می خواستند این شرکت اماراتی را رجیستر کنند، توانایی آوردن یک ضمانت نامه ای که عدد بالایی هم نبوده است را، در موعد مقرر نداشته و ما می توانستیم همان موقع، قرارداد را بر اساس مفاد قرارداد که بعدا در الحاقیه شش حذف شده است، فسخ کنیم. (در الحاقیه ششم حق فسخ را هم از ایران گرفتند) در مجموع این شرکت قوی نبود، با زد و بندهایی که داشته و رشوه هایی که در داخل داده و اسناد آن هم موجود است که چقدر بوده، چطور گردش کرده، در کدام صرافی و بانک بوده و هر کدام از آقایان چقدر رشوه گرفتند، توانسته این قرارداد را ببندد.
ما نمی خواهیم وارد این بحث ها شویم که چه کسی چه میزان تخلف قضایی داشته و اصلا به مجلس ربطی ندارد، بحث ما در کرسنت این است که این پروژه منافع ملی را دنبال نمی کرده و اگر امروز اشخاصی بخواهند این قرارداد را احیا کنند، این را مجلس نمی پذیرد زیرا به صلاح کشور نیست.
** نفر واسطه ای که گفته من این قرارداد را به سرانجام می رسانم، ایرانی بوده؟
بله. با همین آقای حمید ضیاء جعفر جلساتی را داشتند، توافق کردند و عباس یزدان پناه یزدی واسطه اول بوده یعنی کسی که مذاکره می کرده شخص دیگری بوده ولی آنجایی که می خواستند پولی جا به جا بشود یا سندی امضا شود، همه چیز به نام یزدان پناه تمام می شده است؛ دقیقا همین روش در استات اویل و توتال هم انجام گرفته است.
نکته دوم این است که این قرارداد بسته شد و فرمول گازی که دادند همه کارشناسان شرکت نفت و نیز تمام ارگانها و سازمانهای نظارتی کشور به اتفاق در چندین نوبت تحلیل کردند که این فرمول، منافع ما را حفظ نمی کند، چون با افزایش قیمت نفت افزایش آن کند است، یعنی اگر زمانی هیجده دلار قیمت نفت بوده این قیمت حتی در مقایسه نه تنها با قیمت صادراتی ان زمان به ترکیه حتی نسبت به خط دلفین قطر نیز پایین بوده است و وقتی قیمت نفت، صد دلار می شود، این فرمول دیگر پاسخگو نیست.
** می توانید قیمت را بگویید؟
تفاوت خیلی زیاد است اجازه دهید وارد جزئیات نشویم. حتی جدول دارد اگر بیست دلار شد این طور، اگر شصت دلار و هشتاد دلار شد، چگونه محاسبه شود، سازمان بازرسی وقت هم درباره این فرمول و قرارداد، گزارش داده و اعلام کرده است که کرسنت، منافع ملی ما را به همراه ندارد.
در همان زمان، وزارت اطلاعات هم گزارش داده، دیوان محاسبات، مرکز پژوهش های مجلس و مراکز مختلفی گزارش داده اند که این فرمول، فرمولی است که منافع ملی ما را حفظ نمی کند.
اطلاعات دیگری هم وجود دارد که من صلاح نمی دانم درباره آنها بحث کنم، درباره کسی که ده تا جلسه خصوصی با حمید ضیاء جعفر داشته و پرونده را جلو می برده و افراد کارشناس معترض را خلع می کرده؛ این ها بحث هایی است که ما نمی خواهیم وارد آن شویم و قوه قضائیه می داند با این افراد چگونه برخورد کند، الان چهار پرونده به نام کرسنت در قوه قضائیه مفتوح است.
پس یک مرحله در ابتدای شروع کار این قرارداد بسته شده و در همان زمان، ما به ترکیه گاز می فروختیم و قیمتش مشخص بوده آن زمان با این قیمت تفاوت داشته است.
** اگر همان زمان، ترکیه متوجه تفاوت قیمت می شد، می توانست از ما شکایت کند؟
بله، حتی همان موقع هم کسانی که دست اندرکار این امر بودند، مطرح می کنند که ما باید مسئولین را راضی کنیم چون قیمت خیلی با قیمت های دیگر مثل قیمت گاز به ترکیه، فاصله دارد، همان زمان هم بین خودشان این بحث ها بوده و اسنادش موجود است ولی من نمی خواهم وارد این جزئیات بشوم
نوبت دیگری که در قرارداد دخل و تصرف شده است، زمانی است که موضوع رفع الحاقیه بوده که آقای ترقی جاه واسط و دلال این مسئله بوده اند. که در یکی از پرونده های قضایی علیه او حکم صادر شده است.
** ترقی جاه کنار یزدان پناه دلالی می کرده است؟
نخیر، در قسمت دوم آقای ترقی جاه دلال و واسط بوده است که تفاهم نامه ای را هم با آقای حمید ضیاء جعفر امضاء می کند و بر اساس پولی که دریافت کرده، کارهایی را در ایران انجام داده و دنبال می کرده است که یکی از این اقدامات، حذف حق فسخ از ایران بوده و دیگری اینکه، انحصار فروش گاز را هم به کرسنت دادند.
** این اتفاقات از سوی وزارت نفت انجام می شده است یا خارج وزارت نفت؟
خارج وزارت نفت که نبوده، بالاخره این ها توافقاتی است که در وزارت نفت پیگیری می شده است.
** آیا گزارشی از وزارت نفت آن زمان، علیه و یا له این قرارداد وجود دارد؟
سؤال همین است. برخی از دوستان می گویند چرا دولت های بعدی نیامدند علیه این قرارداد عمل کنند، سؤال ما این است که چرا در همان دولت اصلاحات انجام نشده است؟
** چه چیزی انجام نشده است؟
اجرا شدن قرارداد، باید اجرا می شده است ولی اجرا نشده، سؤال این است که چرا اجرا نشده است؟ چرا در دولت نهم اجرا نشد؟ من شنیدم بعضی از آقایان در دولت نهم مثل آقای وزیری هامانه و آقای نوذری گفته اند دولت باید اجرا می کرد، خب دولت ها چرا اجازه نمی دادند؟ از جمله خود انها که وزیر بودند چرا اجرا نکردند؟ !
بواسطه گزارش هایی که نهادهای نظارتی درباره این قرارداد، داده بودند، نهادهای اجرایی اجازه نمی دادند اجرا شود زیرا به صلاح نمی دانستند که این قرارداد اجرا شود چون مشخص بوده ایران ضرر می کند.
این قرارداد نباید اجرا می شده است به چند دلیل، اول اینکه که قیمت نامناسبی بوده است.
دوم این که ما قراردادهایی را با کشورهای دیگر مثل ترکیه و پاکستان و قراردادی با عراق داریم که قیمت بیش از قیمت توافق شده در کرسنت است و همین مسئله سبب مشکل برای ایران می شود.
مثل نفت است، شما وقتی نفت را به قیمت فوب در مجموع می دهید بعد یک دفعه شروع به تخفیف به یک عده ای نمائید، بلافاصله کسانی که طولانی مدت با شما قرارداد بسته اند می گویند به ما هم تخفیف دهید همین اتفاقی که افتاد در یک مورد بخش خصوصی ما در مصاحبه ای که در تلویزیون کرد درخواست تخفیف کرد بلافاصله برخی از کشورها گفتند تخفیف ما چه می شود؟ شما به بخش خصوصی خودتان می خواهید تخفیف دهید به ما هم بدهید. این ها مسائلی است که در صحنه بین الملل ضوابط و مقرراتی است که پشتیبانی می کند از قراردادهای بین المللی.
** الان پرونده کرسنت در کجا پیگیری می شود؟
در اواخر دولت نهم، از طرف ریاست جمهوری ابلاغ شد که این پرونده برود در مرکز حقوقی ریاست جمهوری، یعنی از وزرات نفت خارج شد و من هم که دردولت دهم وارد وزارت نفت شدم، این پرونده در مرکز حقوقی ریاست جمهوری دنبال می شد و اگر کمکی از ما می خواستند، ما کمک می کردیم؛ بنابراین این که صحبت می کنند که دکتر میرکاظمی خودش در نفت بود چه کار کرد, ؟ ما هم مدعی بودیم که این قرارداد به نفع کشور نیست و در مرکز حقوقی ریاست جمهوری داشت پرونده قضایی پاسخ داده می شد چون شرکت کرسنت به لاهه شکایت کرده بود و ایران هم داشت اسناد خودش را ارائه می کرد.
در یکی دو سال گذشته، ایران اسناد خوبی را در سطح بین الملل تهیه کرده است، تأییدیه های بانک استاندارد چارتر را گرفته اند، تأیید سازمان مبارزه با فساد انگلستان را گرفتند و سایر اسنادی که نشان می داد فساد در این پرونده محرز است و همه این اسناد را به دیوان داوری داده اند و مراحل خوبی را طی کرده ایم و بحث فعلی این است که اجازه ندهیم این روند متوقف شود.
** چرا از توقف این روند نگرانی دارید؟
همین که با تغییر مدیریت ها، احساس کنند که دیگر نمی خواهیم این پرونده را دنبال کنیم. این به نفع کشور نیست و آن چیزی که صلاح کشور است، این است که همان روال شکایتی که در دیوان شده اسناد و مدارک را ببریم و مذاکره را انجام دهیم و فساد را ثابت کنیم چون اگر اثبات کنیم فساد یا تقلبی صورت گرفته در مجامع بین المللی می تواند به نفع ایران حکم را صادر شود کما اینکه واقعا فساد بوده و اسنادش هم موجود است. و به کاربردن عباراتی چون مصالحه یعنی مساله دار شدن سایر قراردادهای صادراتی گاز به کشورهای دیگر است. در هر صورت دولت مکلف است مصالح کشور را حفظ و مجلس در این مورد هشدارهای خود را داده است و منتظر عملکرد دولت است.
** به نظر شما با رأی اعتماد مجلس به آقای زنگنه، این گمانه به وجود نمی آید که در کرسنت فسادی وجود نداشته است؟
بحث های زیادی وجود دارد ولی دولت خودش باید پاسخ دهد و هم باید جواب دیوان داوری را بدهد و هم جواب مجلس را.
** سؤال من این است که چرا مجلس به آقای زنگنه که در زمان کرسنت وزیر نفت بوده، رأی اعتماد داده است؟
اگر وزیر هم آمده، بالاخره شعار مبارزه با فساد سرداده است و آنها نمی توانند ادعایی علیه ما داشته باشند ما باید مسیر قبلی را دنبال کنیم تا به نتیجه برسیم؛ حالا ممکن است نقطه نظر دیگری هم وجود داشته باشد که بنده در این باره حرفی نمی زنم، بعضی از آقایان ممکن است نقطه نظرات دیگری را به دولت مطرح کنند ولی مهم این است، کسانی که می خواهند تصمیم بگیرند، باید همه اطلاعات را بشنوند و کانالیزه شده اطلاعات نگیرند و از اطلاعات کسانی که در این چند سال روی پرونده کار می کرده اند، استفاده شود.
ما وکیلی در خارج از کشور داریم که می توانند نظراتش را جویا شوند و تیم هایی را بفرستند و پرونده را از نزدیک مطالعه کنند و تصمیمی بگیرند که منافع ملی را پشتیبانی کند.
** شنیده شده است، دولت یازدهم لایحه ای را از دادگاه لاهه گرفته و گفته ما شکایتی درباره این پرونده نداریم، آیا این شنیده صحت دارد؟
نه من نشنیدم. اگر چنین کاری هم اتفاق بیفتد به نظرم کار درستی نیست.
** در حال حاضر، پرونده مثل سابق در حال پیگیری است؟
الان بیشتر کسانی که دست اندر کار این امر هستند اصرارشان بر این است که همان مسیر شکایتی که کرسنت کرده و ما پاسخ می دادیم را ادامه دهیم تا نتیجه بگیریم.
** مگر همان مسیر پیگیری نمی شود؟
ممکن است با تغییر دولت، مسیر دیگر یا همین مسیر مقداری کند شود که همین کند شدن هم به ضرر ماست.
** هنوز هم مرکز حقوقی ریاست جمهوری مسئول پرونده است؟
بله.
** پرونده جای دیگری نرفته است؟
خیر تا جایی که من اطلاع دارم همان جاست و حتی در شورای امنیت هم مطرح شده.
** آخرین اطلاعات درباره یزدان پناه چیست؟
ایشان مفقود است ولی در قید حیات هستند، اینکه کجا رفته یا کجا بردنش را من نمی دانم.
** پس این که گفتند کشته شده درست نیست؟
خیر به نظرم این خبری است که خودشان منتشر کرده بودند که شاهد پرونده فساد ایران را بگویند از بین رفته.
** با توجه به اظهارات جنابعالی درباره پرونده کرسنت، در حال حاضر حرفی از مصالحه با حمید جعفر و یا شرکت اماراتی نیست؟
نه. پرونده های مفتوح و گزارشات دستگاههای نظارتی قائل به فساد در این پرونده هستند و باید این قرارداد فسخ شود، ممکن است بعضی دوستان، نقطه نظرات دیگری داشته باشند ولی ما صلاح می دانیم که روال سابق در شکایت و پاسخگویی پیش برود.
** آقای نادران در مورد ماجرای کرسنت گفت احتمال استیضاح وزیر نفت وجود دارد، این احتمال چقدر جدی است؟
امیدواریم این اتفاق نیفتد و به موقع پاسخ سئوال دیوان داوری داده شود.
** یعنی استیضاح، در احتمال های آتی مجلس وجود دارد؟
گروهی که ماده ۲۳۶ را امضاء کرده اند، در حال پیگری پرونده هستند که این موضوع دیوان هم به نحوی که منافع ملی به خطر نیفتد حل شود، امیدواریم از داخل ایران درباره این پرونده صدای واحد شنیده شود، زیرا بعضی از دوستان مصاحبه هایی انجام داده اند که به ضرر کشور تمام شده است و آنجا اعلام کرده اند این قرارداد هیچ مشکلی ندارد.
** از افراد اجرایی دولت فعلی بوده اند؟
هم افراد فعلی و هم از وزرای سابق.
** می توانید نام ببرید؟
آقای زنگنه و آقایان نوذری و وزیری هامانه و برخی افراد دیگر در مطالبی جداگانه به این مسئله اشاره کرده اند.
** در ابتدای شروع به کار دولت یازدهم، بحث بابک زنجانی هم مطرح شد، دلیل مطرح شدن اسم این شخص چه بود؟ آیا اختلاف منافع مافیای نفت در میان بود یا موضوع دیگری است؟
در کمیسیون مجلس معمولا یکسری اطلاعاتی از دستگاه ها می رسد و مجلس هم وظیفه نظارت بر دستگاه ها را دارد، گاهی اوقات اطلاعاتی خارج از کانال رسمی نهادها و دستگاه های نظارتی به مجلس می رسد که در کمیسیون مربوطه بررسی می شود.
یکسال پیش خبری آمد که فردی میعانات گازی و نفت کوره گرفته ولی پولش را نداده و ممکن است ندهد و حتی در ادامه مسیر پول هم گرفته تا برای پیمانکاران جا به جا کند ولی اعلام کرده است به دلیل تحریم نتوانسته این کار را بکند، به هر جهت در مجموع این شخص ۸/۲ میلیارد دلار (دو میلیاردو هشتصد میلیون دلار) به کشور مقروض بود و باید بررسی می شد که چرا پول میعانات به کشور برنگشته است؟
آن موقع بنده پیگیری می کردم و بعد از صحبت کردن با نهادهای نظارتی، به نتیجه نرسیدم و نتوانستم از مجموعه گزارشات قانع بشوم، مجبور شدم به شکل تحقیق و تفحص موضوع را دنبال کنم چون می گفتند این افراد راحت رفت و آمد می کنند و خارج می روند و کسب و کار دارند و کسی هم متعرض آنها نیست. و دلیل آنرا می گفتند کسی شاکی ندارد.
از این جا تحقیق و تفحص شروع شد و می تواند همین تحقیق و تفحص به شاکی تبدیل شود و پرونده به به قوه قضائیه ارجاع شود، تلاش ما در کمیسیون انرژی این بود که پول خارج شده از کشور، به داخل برگردد و تخلفات صورت گرفته توسط قوه قضائیه بررسی شود.
آنها مطرح می کردند که هنگام جا به جایی پول از بانک" اف آی بی" (First Islamic Bank) FIB مالزی با مشکل تحریم برخورد کردند، بانکی که آقای زنجانی گفته بود متعلق به اوست و جای دیگری گفته بود برای من نیست.
بعضی ها می گفتند سهامداران این بانک از کشور اندونزی هستند و بعضی ها می گفتند ایرانی است بالاخره کمیته ای تشکیل شد در کمیسیون انرژی که این موضوع را پیگیری کند که واقعیت را مشخص کند، گزارشات اولیه که آمد به این نتیجه رسیدیم قبل از تحریم بانک، پول ها سررسید شده و اینکه چرا پول ها منتقل نشده، جای سؤال بود که تحقیق و تفحص از آنجا جدی تر پیگیری شد.
گزارش دیگری رسید که برخی از این محموله ها، به قیمت ارزان تری در کشور دیگری فروخته شده! خب سؤال این است که اگر کسی به قیمت فوب خریده و می خواسته پول را برگرداند، چرا ارزان تر فروخته؟ ! این که بخشی از پول مربوط به شرکت های نفتی بوده و می خواستند جابه جا کنند این چرا مانده؟ بخشی ممکن است به علت تحریم باشد ولی آیا همه این مربوط به تحریم بوده یا مشکلات دیگری وجود دارد؟ این بحثی است که دارد دنبال می شود و آخرین صحبتی هم که از آقای دکتر دهدشتی که مسئولیت این کمیته را در کمیسیون انرژی دارند سؤال کردم، هنوز ایشان موفق نشده آخرین جزئیات را جمع آوری کند که به کمیسیون گزارش دهد، امیدواریم به زودی اعلام شود.
** گزارش جمع بندی در صحن علنی مطرح می شود؟
اگر پول برگردد که منتفی است چون مجلس به دنبال مچ گیری نیست و بحث این است که این پول به بیت المال برگردد ولی اگر برنگردد کمیسیون تصمیم گیری می کند که چه بخشی مربوط به تحریم است و چه بخشی عوامل تأثیرگذار دیگر است و این حتما در صحن قرائت خواهد شد.
ارسال نظر