به گزارش پارس به نقل از فارس، آگوست ۲۰۱۳، شهریور۱۳۹۲ شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی در دفتر نخست وزیری دولت صهیونیستی در کریات بن گوریون (یا کریات همیمشالا) واقع در منطقه « گیوات رام» بیت المقدس شاهد یک تغییر جدی بود. سرلشکر یعقوو عمیدرور به عنوان نخستین حاخام نظامی که توانسته بود به درجه نظامی سرلشکری برسد به عنوان مشاور امنیت ملی نخست وزیر دولت صهیونیستی و رئیس شورای امنیت ملی این رژیم، جایش را به رئیس جدید می سپرد.

  عمیدرور علاوه بر اینکه به عنوان یک خاخام اشکنازی و یک مقام مذهبی شناخته شده بود توانست خود را به عنوان یک هوش نظامی و تئوریسین امنیتی نیز جا بیاندازد. سابق بر این وی ریاست دانشکده نظامی ارتش و نیز ریاست دانشکده دفاع ملی ستاد کل نیروهای مسلح رژیم صهیونیستی را نیز از سرگذرانده بود. اما آگوست ۲۰۱۳ زمان آن رسیده بود تا عمیدرور جای خود را به رئیس جدید شورای امنیت ملی بسپارد؛ سرتیپ یوسی کوهن.

مراسم معارفه رئیس جدید شورای امنیت ملی، از راست به چپ: یوسی کوهن، نتانیاهو و عمیدرور

تمام فعالان سیستم امنیتی و اطلاعاتی دولت عبری در تل آویو  و بیت المقدس کوهن را بخوبی می شناختند. او چهره ای ناشناس و گمنام نبود اگرچه برای مردم اسرائیل و رسانه ها چهره ای ناشناخته تلقی می شد. یوسی کوهن طی ۲۰سال گذشته به عنوان سرجاسوس رژیم صهیونیستی و دستگاههای امنیتی آن شناخته می شد و در دو حوزه اطلاعات و عملیات پنهان به مثابه یک نابغه عملیاتی مطرح بوده است. افسران موساد خوب می دانستند که کوهن مغز متفکر بیشتر عملیاتهای جاسوسی و تروریستی سرویس اطلاعاتی موساد بوده است.

نام کوهن با تمام عملیاتهای کثیف پنهان و تروریستی موساد طی ۲۰ و اندی سال گذشته آمیخته است. چهره ای همیشه در تاریکی که در آگوست ۲۰۱۳ از تاریکی به روشنایی قدم نهاد. با این حال چهره وی هنوز هم چندان رسانه ای نشده است. تا پیش از اینکه کوهن به ریاست شورای امنیت ملی برسد، دوربین های شبکه های تلویزیونی اسرائیل عمیدرور را در جلسات کابینه کنار دست نتانیاهو نشان می دادند، اما اکنون از یوسی کوهن در کنار نتانیاهو چندان خبری نیست.

به راستی راز این پنهانکاری در کجاست؟ چرا با وجود آشکارگی سوابق کوهن هنوز هم وی در سایه می زید؟ راز این پنهانکاری را باید در یک تحول اساسی جستجو کرد. تحول اساسی در کارویژه شورای امنیت ملی و مشاور امنیت ملی نخست وزیر رژیم صهیونیستی. تحول در ساختار ستاد طرح ریزی و هدایت عملیات اطلاعاتی و اقدامات پنهان رژیم صهیونیستی از سرویس موساد به شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی.

این تحلیل می کوشد تا از یکسو دلایل و بسترها و ابعاد چنین تحولی را در ساختار امنیتی رژیم صهیونیستی نشان دهد و از دیگر سو، به نقش این تحول و بویژه نقش رئیس جدید شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی در جنگ کم شدت پنهان تروریستی علیه ج ا ایران از سراوان تا بیروت را به نمایش گذارده و ابعاد اطلاعاتی، عملیاتی و استراتژیک آن را بررسی و تحلیل نماید.

*شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی

شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی (המועצה לביטחון לאומי) نهادی است برای برای هماهنگی، یکپارچه سازی، تجزیه و تحلیل و نظارت در زمینه امنیت ملی و نیز نشست های عوامل فعال درحوزه امنیت ملی اسرائیل تحت نظر نخست وزیر و دولت. با این حال، تصمیمات امنیت ملی که به طور معمول در دیگر کشورها، توسط شوراهای امنیت ملی آنها اتخاذ می گردد، در رژیم صهیونیستی اما توسط کابینه امنیتی دولت انجام می پذیرد. از این رو شورای امنیت ملی در این رژیم بیشتر نهادی مشورتی و تصمیم ساز و هم چنین برنامه ریز قلمداد می شود تا نهادی تصمیم گیر و اجرائی.

لوگوی شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی

این شورا در سال ۱۹۹۹ و در دولت  بنیامین نتانیاهو و بر اساس مصوبه ۴۸۸۹ دولت و در چارچوب درس گرفتن از جنگ یوم کیپور تأسیس گردید.

مبدا شکل گیری این شورا به کمیسیون آگرانات پس از شکست جنگ یوم کیپور در نوامبر ۱۹۷۳ باز می گردد. این کمیسیون در گزارش مقدماتی خود، پیشنهاد تقیت و فعال نمودن پست مشاور ویژه نخست وزیر در امور امنیت و اطلاعات مطرح نمود. این پیشنهاد در کابینه اسرائیل به شکل گیری دو پست مشاور اطلاعاتی و مشاور ضدتروریسم نخست وزیر در کابینه منجر شد تا آنکه در سال ۱۹۹۹ نتانیاهو طی مصوبه دولت خود با ادغام این دوپست مشاوره در یک پست واحد، پست مشاور امنیت ملی را بنیاد نهاد تا ساختار جدیدی برای تدوین و اجرای یک استراتژی ملی مبتنی بر گزارش آگرانات را ممکن سازد.

با وجود این ایده تأسیس شورای امنیت ملی در این رژیم با مخالفت جدیIDF    و وزارت جنگ این رژیم مواجه شد چرا که قدرت یابی این نهاد تازه تأسیس را تهدیدی برای خود تلقی می نمودند و آنرا از دست دادن موقعیت برتر خود در امور امنیتی می دیدند. با وجود مخالفت وزارت جنگ این نهاد شکل گرفت اما اجازه یافت تا صرفاً کارکردی مشورتی و تصمیم ساز یابد و هم چنان و ظیفه تصمیم گیری در اختیار" کابینه سیاسی – امنیتی" دولت باقی ماند.

نخستین رئیس این شورا سرلشکر" دیوید ایوری" بود که به علت تداخل وظائف این شورا با دیگر نهادهای نظامی و امنیتی نهایتاً به عنوان سفیر به واشنگتن اعزام شد.

تشکیل این نهاد با تصویب قانون ماده ۷ در سال ۲۰۰۱ مبنی بر سپردن خدمات حرفه ای مشاوره در امور امنیت ملی به کارمندان دولت تثبیت شد. این شورا تا سال ۲۰۰۸ با عنوان" ستاد امنیت ملی" המטה לביטחון לאומי نامیده می شد، اما از این سال به بعد و با مصوبه دولتی به" شورای امنیت ملی" המועצה לביטחון לאומי (פירושונים) تغییر نام داد.

* وظائف و مأموریت ها

وظائف و مأموریت های این شورا بر اساس مصوبات دولت عبری عبارتند از:

۱-  برای برگزاری نشست ها و کمیته های عالی در سطح نخست وزیر و دولت در مورد مسائل مربوط به امنیت ملی.

۲-  ایجاد هماهنگی و ارزیابی یکپارچه از فرآیندها و روندها در تمام جنبه های امنیت ملی است.

۳- هدایت یکپارچه عملیات کارکنان  ادارات و مقامات ذیربط با امنیت ملی به منظور افزایش هماهنگی و یکپارچه سازی بین آنها.

۴- آماده سازی دستور مذاکرات درباره امنیت ملی برای دولت وکمیته وزرا و نخست وزیر.

۵-  تهیه و تدوین توصیه های راهبردی به دولت در سیاست های مربوط به امنیت ملی.

۶- برنامه ریزی بر اساس یک چشم انداز بلند مدت برای تحقق مؤلفه های امنیت ملی، با کمک نهادهای برنامه ریزی موجود در ادارات و سازمان های مرتبط با امنیت ملی دولت.

۷- برای دنبال کردن و ارائه به روز رسانی در مورد فعالیت ها و اجرای قطعنامه های مربوط به امنیت ملی.

۸-حفظ هماهنگی و همکاری با مقامات امنیت ملی موازی در کشورهای دوست و نزدیک.

از دیگر وظائف شورا می توان به مشورت استراتژیک به نخست وزیر، ارائه توصیه های امنیتی به دولت، جهت بهره برداری مشترک و هماهنگ از سلاح های امنیتی و همچنین بازرسی و نظارت بر تصمیم گیری های مربوط به نهادهای امنیتی است. توابع دیگر، شامل برنامه ریزی بلند مدت از روش های امنیتی، و حفظ روابط همکاری و هماهنگ با عناصر امنیت ملی کشورهای دوست می باشد. با این توضیحات به نظر می رسد شورای امنیت ملی این رژیم بیشتر نقش یک ستاد هماهنگی و برنامه ریزی امنیت ملی را عهده دار است.

*ساختار شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی

ساختار این شورا در قالب ۴ بخش اصلی ساماندهی شده است ؛

۱. دپارتمان سیاست های امنیتی

۲. دپارتمان سیاست خارجی

۳. دفتر مبارزه با تروریسم

۴. گروه امور استراتژیک

دپارتمان سیاست خارجی شورای امنیت ملی مسئول برنامه ریزی، ادغام و هماهنگی سیاست خارجی مبتنی بر مسائل عمده امنیت ملی است. وظیفه دپارتمان سیاست های امنیتی عبارتند از ؛ ارائه ارزیابی از اوضاع اجتماعی و سیاسی، برنامه ریزی توصیه های سیاست های امنیتی اسرائیل و انجام تبادل نظر استراتژیک با شوراهای امنیت ملی کشورهای پیشرو.   علاوه بر اینها این شورا دو پست مشاوره حقوقی و اقتصادی را نیز دربر می گیرد.

در پایان دسامبر ۲۰۰۶، دفتر رئیس شورای امنیت ملی و کارکنان بخش سیاست خارجی، بخش امنیتی و مشاور حقوقی، در ساختمان نخست وزیر در اورشلیم واقع شده است. کارکنان باقی مانده از شورای امنیت ملی و دفتر مرکزی مبارزه با تروریسم در مرکز شورای امنیت ملی واقع در Ramat Hasharonرامات هاشرون در جنب کمپ موشه دایان (مجتمع دانشکده دفاع ملی و دانشکده اطلاعات ارتش و… ) قرار دارد.

کار شورا به صورت مخفی و خارج از چشم مردم انجام می شود. اگر چه قدرت آن مبهم است ولی نخست وزیر موظف است که توصیه های آنرا قبول کندولو آنکه بر خلاف نظر کسانی مانند دادستان کل باشد.

*روسای شورای امنیت ملی

۱. دیوید ایوری مارس ۱۹۹۹ - فوریه ۲۰۰۰

۲.   یوزی دایان سپتامبر ۲۰۰۰ - جولای۲۰۰۲

۳. افرائیم هالوی اکتبر ۲۰۰۲ - آگوست ۲۰۰۳

۴.   گیورا ایلاند ژانویه ۲۰۰۴ - ژوئن ۲۰۰۶

۵.   ایلان میزراخی ژوئن ۲۰۰۶ - دسامبر ۲۰۰۷

۶.   دنی آردیتی    دسامبر ۲۰۰۷ - آوریل ۲۰۰۹

۷.   یوزی آراد  مارس ۲۰۰۹ - فوریه ۲۰۱۱

۸.   یعکوو عمیدرور مارس۲۰۱۱ – آگوست ۲۰۱۳

۹.   یوسی کوهن آگوست ۲۰۱۳

رئیس شورای امنیت ملی به طور مستقیم به نخست وزیر در مورد آنچه که اتفاق می افتد در زمینه امنیت ملی اتفاق می افتد گزارش می دهد.

*سرلشکر یعقوو عمیدرور

پیش از سرتیپ یوسی کوهن، سرلشکر" یعقوو عمیدرور" ریاست این شورا بر عهده داشته است. عمیدور متولد ۱۵ مه ۱۹۴۵، و دارای سوابقی چون؛ ریاست بخش تحقیقات Aman، مشاور نظامی وزیر جنگ و نیز ریاست دانشکده نظامی ارتش را بر عهده داشته است.

سرلشکر یعقوو عمیدرور و سپهبد بنی گانتز رئیس ستاد کل ارتش صهیونیستی

دیگر سوابق وی عبارتند از:

۱. مسئول بخش ارزیابی Aman  از ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶

۲. معاون اطلاعات فرماندهی شمالی ۱۹۸۹ – ۱۹۸۶

۳. فرمانده پروژه فناوری اطلاعات  Amanاز ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲

۴. رئیس بخش تحقیقات Aman از ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴

۵. مشاور نظامی وزیر وقت جنگ، ژنرال اسحاق مردخای ۱۹۹۸ – ۲۰۰۲

۶. رئیس دانشکده دفاع ملی ۲۰۰۲ - ۲۰۰۴

دانشکده دفاع ملی המכללה לביטחון לאומי (מב" ל) به عنوان بالاترین نهاد دولتی برای آموزش و مسائل مربوط به تحقیقات امنیت ملی رژیم اسرائیل است و برنامه های موازی مطالعه برای تحصیلات تکمیلی در علوم سیاسی تأثیرگذار بر امنیت ملی را پیگیری می نماید.

این دانشکده به گونه ای طراحی شده است تا با ارائه آموزش های  لازم با مقولات امنیت ملی اسرائیل و در حوزه مسائل سیاسی، اجتماعی امنیتی دولت اسرائیل را در سطح علمی عالی پیش ببرد. دانشجویان آن عبارتند از ؛ افسران IDF، سرویس امنیت عمومی" شاباک"   (GSS) ، پلیس اسرائیل، سرویس زندان IPS) ، IMI) ، وزارت امور خارجه، وزارت مالیه و نخست وزیری. افسران ارتش که به امنیت ملی کالج می آیند باید ارشد بوده و در رده ی ارشد مانند طراحی فرمانده ستاد، فرمانده لشکر، فرمانده سپاه و دیگر مقامات ارشدی باشند که حائز شرائط پیشرفته امنیتی متناسب با یک کالج دانشگاهی در ردیف IDF می باشد.

عمیدرور،   دارای مدرک کارشناسی علوم اجتماعی از دانشگاه تل آویو و کارشناسی ارشد از دانشگاه حیفا می باشد. وی همچنین فارغ التحصیل از" دانشکده دفاع ملی" و فارغ التحصیل" دانشکده فرماندهی و ستاد" نیروی زمینی IDF است. وی نخستین حاخام نظامی است که توانسته به درجه سرلشکری و ریاست دانشکده دفاع ملی برسد. از وی به عنوان عنصری هوشمند و طراح در امور امنیتی و نظامی و همچنین امور بین الملل و دیپلماتیک یاد می شود. در واقع عمیدرور یک مغز متفکر طرح ریزی و یک تحلیل گر ارشد تلقی می گردد.

شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی پس از کابینه سیاسی – امنیتی دولت (که نهاد اصلی تصمیم گیری امنیتی است) ، کانون اصلی مباحثه و مجادلات پیرامون سیاست امنیت ملی و استراتژی ها و تصمیمات است. تصمیمات تولیدی این نهاد که به امضاء نخست وزیر برسد لازم الاجرا است. این شورا، چهارچوب استراتژی ملی و اهداف سیاسی را ارائه می دهد. این شورا گزینه های استراتژیک را مطرح ساخته، پیامدها را بررسی نموده، هماهنگی لازم را در خصوص آن دسته از مشکلات عملیاتی و اقداماتی را که مستلزم بررسی های میان سازمانی می باشد را انجام می دهد، توصیه های لازم را به نخست وزیر ارائه می دهد و برحسب حسن اجرای سیاست های مورد تأئید نظارت می کند.

با روی کارآمدن کوهن در شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی پرسشی که در محافل تحلیلی صهیونیستی مطرح شد این بود که چرا نتانیاهو امید آینده امنیتی اسرائیل و کسی که قرار بود پس از پاردو رئیس فعلی موساد بر صندلی وی تکیه بزند؟ و چرا باید نتانیاهو پستی که بطور سنتی جزو مایملک شبکه نظامی اسرائیل و نهاد نظامی آن (ارتش) بود را در اختیار نهاد امنیتی موساد قرار داد؟ پرسش دیگر این بود که ریاست شورای امنیت ملی همیشه در اختیار استراتژیست های نظامی – امنیتی و مغزهای استراتژیک امنیتی قرار می گرفت چگونه در اختیار یک مغز عملیاتی امنیتی قرار گرفته است؟ پاسخ محافل تحلیلی اسرائیلی البته به طرح کلان نتانیاهو برای محدودسازی و کنترل قدرت سیستم نظامی اسرائیل و ایجاد توازن با نهادهای امنیتی از یکسو و ارتقاء سطح شورای امنیت ملی در سیستم تصمیم سازی و برنامه ریزی امنیتی به انضمام ارتقاء سطح نهاد امنیتی موساد در این روند می باشد.

*مغز امنیتی رژیم صهیونیستی

سرتیپ یوسی کوهن וסי כהן ۵۲ ساله، متولد ۱۹۶۱ در شهر بیت المقدس است. پدر وی عضو سازمان تروریستی ایرگون بوده است. کوهن در سال ۱۹۸۲ ازدواج کرده و حاصل آن ۴ فرزند است. ۳ پسر و یک دختر. پسر ارشد وی یوناتان کوهن فارغ التحصیل فلسفه و اقتصاد از آمریکا و افسر واحد ۸۲۰۰ سازمان اطلاعات ارتش Aman می باشد. همسر وی، " لیا کوهن" سر پرستار بخش انکولوژی در بیمارستان HADASSE شهرک" عین کرم" بیت المقدس است.

یوسی کوهن معروف به Spyman موساد

یوسی کوهن فارغ التحصیل کالج" یشیوا اتزیون" تحت مدیریت حاخام حییم دراکمن بود. کوهن در جوانی در جامعه جوانان بنی آکیوا نیز عضویت داشته است و تحت تعالیم این جمعیت بوده است. بنی آکیوا، شاخه جوانان سازمان جهانی میزراخی (یهودیان شرقی) می باشد و این نشانگر آن است که کوهن خود، از یهودیان شرقی با اصالت خاورمیانه ای می باشد. وی در سال ۱۹۷۹ به خدمت ارتش اعزام شد و پس از آن برای استخدام در موساد داوطلب و پس از طی مراحل آن در سال ۱۹۸۳ به عضویت رسمی موساد درآمد.

در طول دهه ۱۹۸۰ در" بخش جمع آوری اطلاعات در اروپا" YARID مشغول گردید. در اوائل دهه نود در رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه" بار ایلان فارغ" التحصیل شد. در نیمه نخست دهه ۱۹۹۰، وی ریاست ایستگاه پاریس، فرماندهی منطقه ای اروپا YARID را بر عهده داشت. این ایستگاه ۱۵۰ خانه امن Safe House در پاریس برای عملیات پنهان خود در اختیار داشت. این همان مقطع تاریخی است که بنابر سخنرانی معروف سعید امامی معاون امنیت داخلی وزارت اطلاعات در مهر ۱۳۷۵ در دانشگاه بوعلی همدان، سرویس موساد برخی از کالاهای اساسی مورد نیاز برای پیشرفت های صنعتی و علمی  خریداری شده توسط ج ا ایران در گمرک فرانسه را منفجر کرده و از بین برد.  

وی طی دو دهه بعد مراحل رشد خود را به سرعت پیمود و در ابتدا به مدیریتYARID  در زیر مجموعه" تصومت" رسید سپس در این مدیریت نیز رشد نمود و به رده  KATSAקצ" א  ترقی یافت. کاتسا یا" افسران اطلاعاتی" هسته اصلی مدیریت تصومت تلقی می گردند که نیروهای اصلی شناسایی و جذب دیگر عناصر اطلاعاتی و نیز افسران اصلی گردآوری اطلاعات می باشند. تعداد این افسران در مقایسه با CIA و دیگر سرویس های غربی که هزارا نفر راشامل می شود بنابر روایت استروفسکی افسر سابق موساد، تنها ۳۵ نفرند. باز بنابر روایت استروفسکی، این افسران هدایت ۳۵۰۰۰ Agent را در سرتاسر جهان بر عهده دارند. یعنی هر افسر کاتسا وظیفه هدایت حدوداً ۱۰۰۰ عامل را بر عهده دارد. هدایت نزدیک به ۱۰۰۰ عامل اطلاعاتی مستلزم توانمندی فوق العاده در شبکه سازی و هدایت شبکه می باشد.

کوهن پله های ترقی را یک به یک پیمود تا در این مسیر ابتدا به مدیریت کایساروت و سپس تصومت رسید. در نهایت در سال ۲۰۱۱ به" مدیریت جمع آوری اطلاعات" (تصومت) צומת و هم چنین معاونت ریاست موساد نائل آمد. تصومت فرماندهی، هدایت و کنترل افسران و عوامل شبکه جهانی سرویس موساد را بر عهده دارد و به" موسادی در درون موساد" معروف است. وی در این مدیریت نیز به خوبی درخشید. مدیر تصومت در نبود مدیر موساد حکم معاون ارشد و جانشین او را برعهده دارد.  

  کارت شناسایی یوسی کوهن

*کوهن و یگان کیدون

پست دیگر وی در موساد که از آن نام برده می شود، " مدیریت عملیات ویژه" (کایساروت) קיסריה می باشد. این مدیریت، فرماندهی ارشد تمام عملیات ها و اقدامات پنهان سرویس موساد را در سرتاسر جهان و نیز فرماندهی ارشد جوخه های ترور" کیدون" יחידת כידון (بازوی عملیاتی کایساروت) را بر عهده دارد. به نوشته یوسی ملمان نویسنده اسرائیلی در حوزه سرویس های امنیتی این رژیم در کتاب « Spies against Armageddon: Inside Israel۳۹; s wars» (جاسوسان مبارزه با جدال نهایی خیر وشر: عمق جنگ های پنهان اسرائیل)

واحد « کیدون» به حدی تخصصی است که حتی اداره مربوط به این واحد نیز برخلاف دیگر بخش های موساد در مقر مرکزی سازمان قرار ندارد. جنگجویان « کیدون» که نام « تیم» را برای خود برگزیده اند، به ندرت به ساختمان مرکزی موساد مراجعه می کنند. کارکنان یگان « کیدون» در صورت نیاز به برقراری تماس با یگان های دیگر از نام های مستعار استفاده می کنند و در طول عملیات نیز از نام سوم و گاه چهارم و حتی پنجم. آموزش این مأموران ویژه موساد تقریباً شامل تمام دوره هایی می شود که برای انجام یک عملیات اطلاعاتی لازم است: رصد، فرار از رصد، زیر نظر گرفتن سوژه و سپردن کل اطلاعات به حافظه. این اشخاص در حفظ کردن رمز و ایجاد ارتباط امن بدون برانگیختن هیچ گونه شکی مهارت بالایی پیدا می کنند.

از آنجایی که اعضای واحد « کیدون» نور چشم موساد هستند، مردان و زنان این یگان کسانی هستند که رئیس موساد برای انجام مأموریت های خطرناک انتخاب می کند. مأموریت هایی که شامل عملیات پیچیده جمع آوری اطلاعات نیز می شوند که برای انجام شان سطح بالایی از تخصص و مهارت های مختلف مورد نیاز است. "

" بروس ریدل" در گفت وگو با هفته نامه آمریکائی" نیشن" با اشاره به یگان ترور موساد موسوم به" کیدون" می گوید: " عناصر این یگان واقعا حرفه ای هستند و از لحاظ بدنی قوی و اراده قوی برای اجرای ماموریت دارند تاریخی مملو از موفقیت در عملیات سری دارند. "

" گیورا وایس تصخور" גיורא וייס-צחור، مؤسس واحد کیدون در ۱۵ جولای ۲۰۱۲ در سن ۷۰ سالگی در منطقه شارون شهر الخضیره به علت تصادف در حین رانندگی با دوچرخه به هلاکت رسید. وی یکی از افسران ارشد سابق موساد بود که عملیات های بزرگ و خطرناکی را رهبری و از این عملیات ها جان سالم به در برده بود. پس از جنگ سال ۱۹۶۷ به موساد پیوست و به تدریج در این سازمان ارتقا یافت تا اینکه جوخه های ترور موساد را در قالب واحد ویژه" کیدون" ساماندهی و سازماندهی نمود و پس از آن نیز به عنوان رئیس این یگان انتخاب گشت. تشکیل این یگان به پیش از وی و شکست در عملیات خشم خدا باز می گردد.

" مایک هراری" رئیس وقت مدیرت عملیات ویژه (کایساروت) و فرمانده جوخه های ترور موساد در عملیات" خشم خدا" (انتقام از تشکیلات فتح پس از حادثه گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی در المپیک مونیخ ۱۹۷۲) را بر عهده داشت. طی عملیات ترور در تاریخ ۲۱ ژوئیه ۱۹۷۳،   جوخه های ترور موساد یک گارسون مراکشی به نام" احمد بوچیکی" را در شهر" لیلهامر" نروژ، به دلیل شباهت به جای" علی حسن سلامه" ، فرمانده عملیات" سپتامبر سیاه" ترور کرده و ۶ مأمور موساد از ۱۶ مأمور ترور توسط پلیس نروژ بازداشت و به رسوایی بزرگی منجر شد. این شکست موجب تشکیل یگان جدیدی به نام کیدون در موساد گردید.  

  مایک هراری رئیس وقت کایساروت و فرمانده عملیات تروریستی خشم خدا

  هراری از مدیریت عملیات ویژه کایساروت عزل، و مأمور جبران این گند شد. هراری برای جبران پای تصخور را به میان کشید تا تیم های ترور را سازماندهی مجدد کند. تصخور هم پیشنهاد تشکیل یگان نخبه ای برای ترور را بر عهده گرفت و اینگونه کیدون پایه گذاری شد. هراری فرماندهی یگان کیدون را بر عهده گرفت و تصخور معاون وی شدکه بعدها خود، به ریاست کیدون رسید. تصخور پس از رسیدن به فرماندهی کیدون به مدت ۸ سال بر آن فرماندهی کرد.

از جمله عملیات هایی که یگان کیدون در دوران ریاست وی انجام داد ترور" نعیم خضر" نماینده سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) در بروکسل در سال ۱۹۸۱، ترور تعدادی از مسئولان ساف در کشورهای مختلف اروپایی، ترور" ابوداود" طراح عملیات مونیخ در سال ۱۹۷۲ که در سال ۱۹۸۱ در لهستان رخ داد، انفجار کشتی" بازگشت" در بندر لارنکا قبرس در سال ۱۹۸۸ که حامل فعالان فلسطینی بود که عازم فلسطین برای حمایت از انتفاضه نخست بودند. بر اساس این گزارش ربودن" مردخای وانونو" جاسوس اسرائیلی در سال ۱۹۸۶ و بازگرداندن وی به اسرائیل از دیگر عملیات های یگان کیدون در زمان ریاست تصخور بر این یگان بود. تصخور در سال ۱۹۹۳ بازنشسته شد.

یوسی کوهن پیش از رسیدن به ریاست کایساروت فرماندهی واحد ترور کیدون را بر عهده داشته است که طی آن ترور های زیادی را طرح ریزی و به انجام رسانده است.

*پست های یوسی کوهن

بنابر اخبار و اطلاعات مندرج و بدست آمده در منابع آشکار رژیم صهیونیستی تمام پست های امنیتی و اطلاعاتی یوسی کوهن در طول مدت خدمتش در سرویس موساد عبارتند از:

- عضویت در موسادر در سال ۱۹۸۳

- طی دوران دانشکده و کارآموزی در موساد از ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵

- از ۱۹۸۵ به عنوان افسر اطلاعاتی یارید در اروپا

- اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوائل ۱۹۹۰ رئیس ایستگاه پاریس و فرمانده منطقه ای موساد در اروپا

- افسر کاتسا در دهه  تا سال ۱۹۹۸

- ریاست جوخه های کیدون از ۱۹۹۸ تا سال ۲۰۰۲

- ریاست متصادا بخش عملیات ویژه معاونت عملیات موساد (کایساروت) از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵

- معاونت عملیات موساد از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱

- معاونت اطلاعات و جانشین رئیس موساد از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳

- رئیس شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی از آگوست ۲۰۱۳ تاکنون

*همه ترورهای کوهن

از یوسی کوهن به عنوان بازوی عملیاتی" مئیر داگان" رئیس پیشین موساد نام برده می شود. از مهم ترین عملیات های تروریستی در دوران مدیریت وی در کایساروت و کیدون تحت نظر وی و یا مستقیماً توسط وی در دوران فرماندهی کیدون، صورت پذیرفته است، می توان به ترور های زیر اشاره کرد:

۱. شهید فتحی شقاقی ۲۶ اکتبر ۱۹۹۵

۲.   ترور ناموفق خالد مشعل ۱۹۹۷ در عمان پایتخت اردن

۳.   شهید حاج" علی دیب" معروف به" أبو حسن سلامه"   مسئول پرونده فلسطین در حزب الله لبنان در ۱۹۹۹

۴. شهید غالب محمد عوالی معروف به ابومصطفی در ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۲

۵.   شهید علی حسین صالح متخصص مواد منفجره در اوت ۲۰۰۳

 

۶. ترور رفیق حریری در ۱۴ فوریه ۲۰۰۵

 

۷.   محمود عبد الرؤوف المبحوح ۱۹ ژانویه ۲۰۱۰

 

۸.   اما مهمترین عملیات تروریستی وی را به عنوان بازوی عملیاتی داگان در موساد را می توان ترور حاج عماد مغنیه، فرمانده مقاومت اسلامی حزب الله لبنان در ۱۲ فوریه ۲۰۰۸،۲۴ بهمن ۱۳۸۷ دانست. به نظر می رسد فرماندهی اتاق عملیات این عملیات تروریستی در آن عملیات بر عهده کوهن بوده است.  

 

 

 

کوهن در سال ۲۰۰۶ به پاس برگزاری عملیات های موفق تروریستی بر علیه گروههای مقاومت، " نشان دفاع"   رژیم صهیونیستی را که عالی ترین نشان این رژیم است را دریافت کرد و پس از کناره گیری داگان و روی کارآمدن تامیر پاردو در سال، ۲۰۱۱ به عنوان جانشین پاردو منصوب گردید تا اینکه نتانیاهو وی را به عنوان رئیس شورای امنیت ملی و مشاور امنیت ملی خود برگزید.

پس از شکست این رژیم در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶، دو پرونده در دستور کار این سرویس قرار گرفت که اصلی ترین بخش آن برای پی گیری این پرونده ها کایساروت بود. این پرونده ها عبارت بودند از:

۱. پی گیری ترور فرمانده مقاومت اسلامی (حاج رضوان) به عنوان عامل اصلی پیروزی حزب الله در این جنگ

۲. . عقیم نهادن برنامه هسته ای ایران از طریق ترور و حذف فیزیکال عناصر مؤثر و اصلی آن.

هردو پرونده به کوهن ارجاع گردید. اولی در بهمن ۱۳۸۷ (۲۰۰۸) با ترور عماد مغنیه در محله کفرسوسه دمشق محقق شد و دومی نیز به تدریج صورت پذیرفت. عملیات های ترور دانشمندان هسته ای ج ا ایران همه در دوران مدیریت کوهن بر کایساروت (مدیریت عملیات پنهان) صورت پذیرفته است. که به ترتیب عبارتند از:

۱. شهید مسعود علی محمدی ۲۲ دی ۱۳۸۸ (۲۰۰۹)

۲. شهید  مجید شهریاری ۸ آذر ۱۳۸۹ (۲۰۱۰)

۳. شهید داریوش رضایی نژاد در ‏ ۱ مرداد ۱۳۹۰ (۲۰۱۱)

۴. شهید مصطفی احمدی روشن۲۱ دی ۱۳۹۰ (۲۰۱۱)

  تمام عملیات طرح ریزی و هدایت عملیات اطلاعاتی و تروریستی این ترورها در زمان مدیریت وی بر کایساروت و جوخه های کیدون (جوخه های ترور موساد) صورت پذیرفنه است. مئیر داگان، رئیس پیشین سازمان موساد بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ میلادی، می گوید از « تمیزی» اجرای مأموریت های عملیاتی شده در ایران رضایت کامل دارد: " بدون هیچ سرنخی، هیچ رد انگشتی، حتی یک موتورسیکلت هم از این مأموریت ها بر جا نمانده است. "

 

*کوهن و تحولات منطقه

 

طرح ریزی و هدایت عملیات اطلاعاتی جنگ سایبری این سرویس بویژه در پروژه" استاکس نت" نیز در زمان مدیریت وی صورت پذیرفته است.

وی عربی را به قدری روان صحبت می کند که شنونده فکر می کند وی در یک کشور عربی متولد شده است. او همچنین روسای سرویس های اطلاعاتی در کشورهای عربی را به خوبی می شناسد و در دیدارهای پاردو با آنها بویژه رؤسای سرویس های ترکیه، عربستان و اردن و مصر، همراه همیشگی رئیس سرویس موساد است.

                                      هاکان فیدان              تامیر پارد

انتصاب وی می تواند در تحکیم روابط اسرائیل با همسایگانش و بویژه بندر بن سلطان نقش داشته باشد. حلال می دانیم که کوهن، پاردو را در سفر هماهنگی عملیات هوایی علیه منطقه قدسایا در شمال دمشق به منطقه و دیدیار با روسای سرویس های ترکیه، عربستان، اردن و قطر همراهی نموده و همچنین در نشست مشترک محرمانه با حضور سران سرویس های اطلاعاتی ۴ کشور آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه و اردن در عمان پایتخت اردن و با حضور" جان برنان" رئیس CIA" هاکان فیدان" رئیس MIT، " فیصل الشبوکی" رئیس مخابرات اردن، به عنوان رئیس تصومت شرکت داشته است.

                                                              جان برنان    فیصل الشابوکی

چ ند روز بعد، پاردو  به عنوان رئیس جامعه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به همراه کوهن،   برای انجام آخرین هماهنگی ها به ترکیه، اردن و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر کرد. او در سفر به آنکارا با فرمانده اسکادران نیروی هوایی رژیم صهیونیستی مستقر در  ترکیه نیز دیدار کرد. شبکه المنار در۲۸ آوریل/ ۸ اردیبهشت این خبر را اعلام نمود.

*رقیب کوهن

بنابر اعلام منابع صهیونیستی، رقیب وی در اخذ پست مشاوره امنیت ملی" دیوید میدان" بوده است. میدان نیز از مدیران ارشد سرویس موساد بوده است که مهم ترین پست وی در سرویس موساد مدیریت" بخش مسئول روابط خارجی با سرویس های دوست" اسرائیل در سراسر جهان (تول) תבל از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ بوده است. علاوه بر این پرونده گیلعاد شالیت سرباز ربوده شده توسط شاخه نظامی حماس در  به میدان سپرده شده بود که توانست پس از شش ماه فعالیت در این موقعیت توافق بین اسرائیل و حماس را در ۶ اکتبر ۲۰۱۱ به امضا برساند که در آن شالیت در ازای آزادی ۱۰۲۷ فلسطینی زندانی در زندان های این رژیم آزاد شد.