محمدکاظم انبارلویی
نظام دانایی کجاست؟
رئیس دانشگاه تهران در یک ابتکار سیاسی رؤسای دانشگاهها، نویسندگان و نخبگان سیاسی را به بهانه انتخابات تحت عنوان «خانه گفتوگوی انتخابات» زیر سقف سالن شهید سلیمانی این دانشگاه شنبه ۲۸ بهمن جمع کرد. اینکه اقطاب و اطرافواکناف فکری سلایق گونهگون در انتخابات آینده در زیر یک سقف گرد آمدند نشان از یک همگرایی و همنوایی در سطح ملی است.
فصل مشترک دیدگاههای مطرحشده بیشتر روی امنیت ملی، رفاه ملی، حفظ سرمایه اجتماعی انقلاب و رصد تهدیدهای دشمن دور میزد. هر کس ۵ دقیقه فرصت داشت دغدغههای خود را بگوید.
به بهانه فلسفه وجودی این نشست چند نکته را یادآور میشوم.
۱- انقلاب اسلامی که رخ داد در سطح حکمرانی
۴ حفره و سیاهچاله به دلیل سقوط طاغوت پدید آمد که باید انقلابیون آن را پر میکردند.
الف- حوزه اطلاعاتی و امنیتی
ب- حوزه نظامی
ج- حوزه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی
د- حوزه اقتصادی
با فروپاشی سازههای امنیتی و اطلاعاتی رژیم شاه یک خلأ به وجود آمد که انقلابیون باید میرفتند در نهادهای مربوط، سررشته کار را به دست میگرفتند. در حوزه نظامی با خروج مستشاران نظامی آمریکا و اعدام برخی سران محارب ارتش، یک حفره عظیم دفاعی پدید آمده بود که با اعتماد به بدنه ارتش و تأسیس سپاه پاسداران این حفره هم پر شد. در حوزه سیاسی با تأسیس حزب جمهوری اسلامی توسط ۵ تن از مجتهدین نامآور و تأسیس سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از سازمانهای سیاسی و نظامی دوران انقلاب، پاسداشت جمهوریت نظام در رقابتهای سیاسی به این سامانه سیاسی سپرده شد.در حوزه اقتصادی کادر انقلابی برجستهای وجود نداشت که برود سازمان برنامهوبودجه را تحویل بگیرد تا خلأ تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزه اقتصاد را که آمریکاییها صفر تا ۱۰۰ آن را مدیریت میکردند تحویل بگیرد.
نظام دانایی کشور و تولید علم در حوزه امنیتی و اطلاعاتی و نیز تجهیز نیروی نظامی ورود کرد.
امروز ما قویترین نیروی نظامی، اطلاعاتی و امنیتی غرب آسیا را داریم که در گستره ۶ میلیون کیلومترمربع یک نبرد رودررو با سلاحها و تجهیزات کامل با آمریکاییها را مدیریت میکنیم.
در حوزه سیاسی و اجتماعی با تعطیلی حزب جمهوری اسلامی و فروپاشی مجاهدین انقلاب و تعطیلی احزاب دیگری که سر در آخور هدایت غرب داشتند، نظام دانایی کشور فرمولی برای توسعه سیاسی و تئوری برای رقابتهای سیاسی نتوانست ارائه دهد، تا متضمن استقلال و آزادی و جمهوریت نظام باشد.
دانشگاه تهران، مادر دانشگاههای ایران است. سؤال این است که زعمای این دانشگاه در دانشکده حقوق ، علوم سیاسی و جامعهشناسی آیا حرفی برای توسعه سیاسی و تنظیم و تئوری پردازی در حوزه رقابتهای سیاسی دارند که منجر به اقتدار ملی و امنیت و رفاه ملی شود؟
همچنین نظام دانایی ما در حوزه اقتصاد برای پرکردن حفره و سیاهچاله مشکلات اقتصادی میتواند ۴ تا اقتصاددان تربیت کند که آنها برای برونرفت از تورم، کسری بودجه، نظام بانکی و … حرف واحد بزنند و مسئولیت سازمان برنامهوبودجه برای وضع تئوری و نظریه خاص و مسئولیت وزارتخانههای کلیدی در حوزه اقتصاد را پذیرا باشند.
۲- مطلب مهمی که در نشست خانه گفتوگوی انتخابات در دانشگاه تهران مطرح شد مسئله افت سرمایه اجتماعی بود. برخی که در این حوزه داد سخن دادند موضوع را طوری مطرح کردند که واقعیت مسئله فراموش شود. واقعیت این است که یک ضلع رقابتهای سیاسی که در دو دولت پیش از رئیسی به مردم قول داده بود، میرود مشکل انقلاب را با آمریکا حل میکند و تحریمها را لغو میکند با صداقت رفتار نکردند آنها به مردم قول دادند تحریمها را لغو میکنند. اما رفتند تعهدات یکطرفه دادند نهتنها تحریم لغو نشد بلکه تهدیدها هم به آن اضافه شد. لذا در دو انتخابات اخیر نتوانستند سرمایه اجتماعی خود را به میدان رقابت بیاورند و بعد برای کاهش مشارکت و کاهش سرمایه اجتماعی نه برای مرده خود بلکه برای مرده رقیب عزاداری میکنند!
آقای ظریف در این نشست از هر دری سخن گفت و از نقش مردم در بازدارندگی سخن گفت. او گفت: برخی مردم را تهدید میدانند حالآنکه فرصت است.
او در این نشست نگفت که با این سابقه طولانی که در آمریکا داشته چطور نتوانسته است درک کند که آمریکا طی چهاردهه گذشته یا دنبال تغییر «رفتار» ایران بوده یا دنبال تغییر «رژیم» و او با چه داده اطلاعاتی و امنیتی رفته برجام را امضا کرده و تعهد «نقد» داده و با دستاورد «نسیه» برگشته است. با این کار خود همه حیثیت، آبرو و سرمایه اجتماعی جماعت اصلاحطلب و جریان اعتدال را به باد فنا داده است. بهطوریکه در انتخابات ریاست جمهوری قبل چیزی از سرمایه اجتماعی حضرات باقی نماند. اینکه آقایان فرار به جلو کنند و کاهش مشارکت را که عامل اصلی آن خود آنان بوده بهحساب رقیب فاکتور کنند این نهایت بیانصافی است بهویژه اینکه نوعی توهین به شعور مردم است. مطالب خوبی هم در این نشست مطرح شد چون در حوصله این مقاله نیست، پرداخت آن را بهوقت دیگر واگذار میکنم.
چکیده حرف حقیر در مورد این نشست آن است که نظام دانایی کشور که مرکزیت آن در دانشگاه تهران است برای حل «نظام مسائل» کشور در حوزه اقتصاد و سیاست چه حرفی برای گفتن دارد؟ این سؤالی است که در حوزه امنیت و مسائل نظامی جواب داده است، اما در دو حوزه دیگر با دشواریهایی روبهرو است.