مسعود پیرهادی
پیروزی بهسبک معاویه شکست است!
افرادی در زمان امیر مؤمنان علیهالسلام بودند که مىگفتند معاویه از علی علیهالسلام سیاستمدارتر و باهوشتر است.
حضرت در پاسخ به این شبهه مىفرمایند: «به خدا سوگند، معاویه از من سیاستمدارتر و زیرکتر نیست؛ ولى او نیرنگ مىزند و مرتکب انواع گناه مىشود. (سیاستش بىقید و شرط است و هر کار خلافى را براى پیشبرد اهداف سیاسى مجاز مىشمرد)
خیلی اوقات این امکان جبهه باطل، برای بازیهای بیقاعده و بیچارچوب، منجر به نتیجه ظاهری هم میشود؛ مثلا ذهن برخی افراد جامعه را نسبت به مولای متقیان، مشوش میسازد؛ اما اجازهای برای مقابله به مثل با ابزارها، روشها و منشهای دشمن وجود ندارد؛ چراکه پیروزی بهسبک معاویه، شکست است.
طرف باطل، توهین میکند؛ تخریب میکند؛ تهمت میزند؛ اما طرف حق نمیتواند جز حق بگوید.
این تازه آخر ماجراست؛ یعنی یکسمت امیرالمؤمنین علیهالسلام که قله سعادت و ایمان است و یکسمت معاویه بنابیسفیان که قله شقاوت و نفاق است. اگر اینجا اذن عملیات روانی بیچارچوب وجود ندارد؛ بهطریق اولی در زمان ما این مسئله اساسا جای طرح ندارد. مثالی که زدیم نهایت خیر و شر بود؛ حالا افرادی برای انتخابات درون جمهوری اسلامی و حتی در درون جبهه انقلاب، خود را مجاز به برخی اشتباهات میدانند درحالی که نه آنها معاذالله علی علیهالسلاماند نه جبهه مقابل، معاویه! فلذا این مسئله بههیچعنوان قابل پذیرش نیست. این امر متأسفانه مسبوق به سابقه شده بهحدی که برای چندمین بار مقام معظم رهبری رعایت تقوا و اخلاق سیاسی و انتخاباتی را گوشزد نمودند.
ایشان فرمودند: «افرادی هم که وارد میدان انتخابات شدهاند، از بداخلاقی، بددهنی و توهین و تهمت به دیگران در تبلیغات و فضای مجازی و همچنین از سیاهنمایی و بیان مطالب دروغ و خلاف واقع برای جلب نظر مردم اجتناب کنند چرا که این کارها موجب سلب برکت و عنایت الهی است.»
برکت و عنایت الهی برای مؤمن، حاشیه نیست؛ متن است. اساسا پیروزی مؤمنان در سایهسار برکت و عنایت الهی رخ میدهد. برتری، بهشرط ایمان محقق میشود؛ «انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین»
رقابتهای انتخاباتی در کشور ما چند سالی است متأثر از بداخلاقیهای رسانهای و مجازی شده و این امر قطعا موجب سلب برکت و عنایت الهی میشود و باید بهطور جدی با بداخلاقیها برخورد کرد تا این ایام پرشور و شعور در کشور، تلخ و کدر و گناهآلود نباشد.
یکی از مهمترین مشکلات عدم اصلاح این است که خود را مخاطب توصیهها و اوامر و نواهی نمیدانیم. اگر کسی بگوید رهبر جامعه اینطور فرمودند؛ میگوییم: آقا که با ما نبود!
همانطور که خود را مخاطب «اتقواالله» قرآن هم نمیدانیم.
همانطور که خود را مخاطب «یا ایهاالذین آمَنوا آمِنوا» هم نمیدانیم.
و اینگونه در زمره «اخسرین اعمالا» قرار میگیریم؛ و نکته جالب اینجاست که «و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا» گمان میکنیم بهترین عملکرد را داریم!
باید به خودمان بگیریم تا تغییر کنیم.