از شروع جنگ تحمیلی در سال ۵۹، چهلوسه سال میگذرد. برخی دفاع مقدس را ۸ ساله، بعضی ۱۰ ساله، حتی گروهی از یک زاویه نگاه، آن را ۴۳ ساله میدانند؛ اما اگر دقیقتر و عمیقتر نگاه کنیم شاید دفاع مقدس یک درخت تناور نزدیک به ۶۰ساله باشد. از روزی که امام بزرگوار ما در سال ۴۲ صفحه جدیدی از تاریخ را رقم زدند و در تبعید، دفاعی مقدس و جانانه نمودند و باعث شدند همزمان ظهور انقلاب، تقریب شود و هم فاصله دلهای مردم نزدیک و نزدیکتر گردد و تا به امروز یک جمع نورانی و الهی به رهبری امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری مشغول دفاع و یاری دین خدا باشند؛ این دفاع بهواقع مقدس، پر از فراز و نشیب بوده و نقاط عطفی مثل سال ۵۷، ۵۹، ۶۷، ۶۸، ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ را تجربه نموده است.
جنگ دشمن، تمام نشده و تا وقتی جنگ هست، دفاع هم هست و تا وقتی این دفاع برای خدا و در راه خدا باشد، «مقدس» قلمداد خواهد شد. اصلا مدافعان وطن، مدافعان حرم و حریم اهلبیت علیهمالسلام، مدافعان امنیت، مدافعان سلامت و امثالهم برای انجام همین کار قدسی و الهی اینقدر عزیز و محترماند و حق به گردن همه ملت دارند.
اما ذکر این مقدمه، غرض این نوشته نیست؛ مقصود اصلی، بیان آن است که دفاع بااینکه همیشه لازم است ولی کافی نیست. گاهی وقتی مسابقه بین دو نفر است که ظاهرا توان نامتوازنی دارند، مربیِ فردِ ظاهرا ضعیفتر به بازیکن خود، تکلیف به دفاع و امتیاز از دست ندادن میکند. اما وقتی بازی سروشکل خود را پیدا کرد و معلوم شد میتوان جلوی رقیب ایستاد و باج و امتیاز هم نداد، دستور ضدحمله روی حملات حریف هم صادر میشود. قدری که از این وضعیت هم عبور کردیم و مشخص شد در برخی فنون و تکنیکها نسبت به حریف، برتری هم داریم، هیچ استبعادی ندارد که حمله و تهاجم هم داشته باشیم. وضعیت انقلاب اسلامی هم به همین شکل است. یک روز که جنگ و نبرد نابرابر و نامتناسبی به این مرز و بوم تحمیل شد، ناگزیر به دفاعی مقدس بودیم.در ادوار مختلف با دشمنان خارجی و داخلی چه سخت و چه نرم جنگیدیم و دفاع کردیم اما چندی است که به حول و قوه الهی بزرگترین حریفان دنیا هم در بسیاری از شاخههای نبرد، حرف خاصی برای گفتن ندارند.
واقعا رجزخوانی نیست؛ چهاینکه از رجز بیپشتوانه بیزارم؛ اما حقیقت امر آن است که بعد از لشکرکشی پرهزینه سال قبل از طرف دشمن و شکست مفتضحانه آنان و رونمایی مضحک از فراخوان امسال به این یقین رسیدم که دشمن با همه نفهمی و اشتباه و ایراد در دستگاه محاسباتی خویش، فهمید که چنین نبردی جز سوزاندن مهرهها و امیدهایش، عایدی چشمگیری نخواهد داشت. امروز بهترین وقت است برای آنکه مرور کنیم «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» بزرگترین دشمن ما، نفس ماست. امروز طلاییترین زمان است برای آنکه یادآور شویم «الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ؛ امروز آنان که کفر ورزیدهاند، از دین شما (و از اینکه بتوانند بر آن آسیب رسانند) ناامید گشتند. پس شما از آنان بیمناک نباشید و از من بترسید.
در این وضعیت باید ضمن تثبیت و تقویت خداباوری، روی خود و ظرفیتهای بالقوه کار کنیم و آنها را بالفعل نموده تا بتوانیم نسبت به دشمن که الیالابد دست از دشمنی برنمیدارد تهاجم کنیم. سوژههای این تهاجم هم در بیانات فرمانده کل قوا آمده است؛ مواردی از قبیل حقوق بشر و مسئله زنان که ازقضا بیشترین هجمه دشمن را شامل میشود، بهترین سوژهها برای ماست. این تهاجم هم چون برای دفاع ازآنچه خدا آن را دوست دارد لازم است، مقدس و البته ضروری است. حریفی را که میشود خاک کرد، بدون معطلی باید خاک کرد. دشمنان ما روزی که جنگ تحمیلی آغاز شد شاید در اوج منحنی و قله بودند؛ اما نتیجه نبرد شد حفظ کشور بدون از دست دادن یک وجب خاک؛ ولی امروز آنان به اذعان خودشان روبه نزول و سقوطاند و ما به فضل الهی به قله نزدیک؛ همه اینها جز با عنایت پروردگار، خون هزاران شهید، مجاهدت جانبازان و ایثارگران و زیر سایه رهبری امام امت و خلف صالح ایشان محقق نشده است و ما هرلحظه باید قدردان آنان باشیم و در ادامه مسیر نیز ما هم به تکلیف سربازی خود عمل نماییم.