پارس را در فضای مجازی دنبال کنید
کدخبر: 687611

جواد شاملو

ستون‌های دیپلماسی و آجرهای اقتصاد

عضویت ایران در بریکس، مهم‌ترین سند واقع‌گرایی و انطباق بر منافع ملی دستگاه دیپلماسی کنونی است. دیپلماسی این دوره قوت خود را از نظریه سیاست خارجی رهبر انقلاب می‌گیرد. نظریه‌ای که بر سه رکن حکمت، عزت و مصلحت استوار است. بر مبنای همین رکن مصلحت بود که ایران به رابطه تنش‌آلود با سعودی پایان داد، بر پایه عزت بود که با آمریکا بر سر میز مذاکره ننشست و بر پایه حکمت بود که دیپلماسی را به اقتصاد گره زد، به شرق توجه کرد و ظرفیت‌های بین‌المللی اما غیر آمریکایی را جدی گرفت.

احیای روابط همسایگی، احیای روابط با کشورهای آفریقایی و عضویت در شانگهای و بریکس، ابعاد حکمت‌آمیز دیپلماسی در دولت کنونی هستند. اما جریانی که با خود عهد کرده ایران را تحقیر کند، مصلحت را به ذلت تعبیر می‌کند. می‌گوید چه شد؟ تا دیروز که با سعودی دشمن بودید؟ چرا حالا التماس عربستان را می‌کنید؟

عربستان هم که تحقیرتان کرد! حال‌آنکه نه التماسی بود و نه تحقیری؛ بلکه ما با تمام اختلافات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک‌مان با عربستان، از سطح یک تنش بدون توجیه کاستیم و درعین‌حال، رسما با کمک‌هایمان به جریان غیور و نستوه مقاومت در یمن، ظلم سعودی به یمن را پایان دادیم. جریان خودتحقیرگر، عزت را به عدم عقلانیت تعبیر می‌کند. حال‌آنکه دیپلماسی در نسبت مستقیم با وجهه و حیثیت و به تعبیر معروف‌تر، برند ملی کشورهاست.

ایرانی که باوجود خروج قلدرمآبانه ایالات‌متحده از برجام و ترور مقام رسمی‌اش توسط آن کشور به میز مذاکره باز می‌گشت، برند ملی خود را خدشه‌دار ساخته بود. این جریان حکمت را هم به جهالت تعبیر می‌کند و جوری تصویر می‌سازد که گویی تلاش برای رابطه با شرق و با همسایگان و عضویت در پیمان‌های بین‌المللی، به‌نوعی دنبال نخود سیاه رفتن است که هیچ عایدی برای کشور ندارد و تنها یک دل‌خوشی کوچک است. باری مطرح می‌کنند از کشورهای عضو بریکس، کدام‌یک با آمریکا رابطه خوبی ندارند؟ پس نه شما به یک پیمان غیرآمریکایی واردشده‌اید و نه توسعه اقتصادی بدون رابطه با آمریکا ممکن است.

پاسخ این است که ایران اکنون به‌عنوان یک کشور ضدآمریکایی عضو بریکس است؛ پس هم بریکس می‌تواند عضو ضدآمریکایی داشته باشد و هم می‌توان بدون رابطه با آمریکا به نقطه‌ای رسید که عضو مهم‌ترین پیمان‌های غیرآمریکایی بین‌المللی شد. بریکس به انگلیسی با اندکی تفاوت املایی به معنای آجر است. در حقیقت هم بریکس آجرهای جهان پساآمریکایی است. ایرانِ امروز نیز با ستون‌های دیپلماسی عقلانی، آجرهای اقتصاد خود را روی می‌چیند.