مسعود پیرهادی
دولت ؛ ناتوان از کسب و حفظ دوستان!
حضرت على علیهالسلام مىفرمایند: أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسابِ الإخوَانِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ؛ ناتوانترین مردم کسى است که در دوستیابى ناتوان باشد، و از او ناتوانتر کسى است که دوستان خود را از دست بدهد.
دو سال از عمر دولت سیزدهم که با حمایت حداکثری مردم انقلابی روی کار آمده، میگذرد. نقاط ضعف و قوت فراوانی میتوان برای این دولت، ردیف کرد اما غرض این نوشته، نصیحت و خیرخواهی برای دولت سیزدهم و شخص رئیسجمهور است.
سید ابراهیم رئیسی دو سال است که سکاندار اصلی اجرا در کشور است؛ این جایگاه، مملو از قدرت، اختیار، تشکیلات، سرمایه انسانی و امثالهم است و توقع میرود که دایره دوستان و حامیان کسیکه خود را موفق میپندارد و معرفی میکند روزبهروز بیشتر شود نهاینکه مطابق مجموع نظرسنجیها محبوبیت این دولت رو به افول برود. این امر برای کسانیکه بیچشمداشت از دولت حمایت کردهاند تلخ و سخت است. آبشدن سرمایه اجتماعی دولت، بهنوعی آبشدن اعتبار حامیان آنان نیز بهشمار میرود. بنابراین هر کسی دل در گرو انقلاب و جریان انقلابی دارد باید مانع این پسرفت و تبعات آن شود.
اما علت این از دستدادنها و اختلافها چیست؟ چرا کسانیکه تمامقد از دولت، حمایت میکردند امروز منتقد شدهاند؟ البته این اتفاق، از زاویهای مبارک است؛ چراکه نشان میدهد هواداران و بدنه جریان انقلابی، با مبنا از اشخاص، حمایت یا انتقاد میکنند. چراکه در دوستی و حمایت از افراد، شاخص دارند و با هیچکس عقد اخوت نبستهاند. امام میفرمود: «من بارها اعلام کردهام که با هیچکس در هر مرتبهای که باشد عقد اخوت نبستهام. چارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است.»
فساد ایده خام و ناپخته یکپارچهسازی حاکمیت، خیلی زود برملا شد و این روزها تبعات آن را مشاهده میکنیم. دولت پس از وحدت حداکثری در انتخابات و کسب قدرت، خیلی زود رفیقان دیروز را بهعنوان رقیب خود پنداشت و بهجای همکاری و برادری، یا پیش بزرگان، گلایه میکرد یا اعوان و انصارش را در رسانه رها میکرد و سروصدا بهراه میانداخت.
نتیجه هم چیزی جز مقابله بهظاهر مسالمتآمیز و قانونی قوای دیگر نخواهد شد. اما بیشک غایت این تنازعات جز سستی و ازبینرفتن شوکت همگان نخواهد بود.«وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ریحُکُم»
اما چرا دولت خیلی زود به اینجا رسید؟
واضح است وقتی حلقه نزدیک به رئیسجمهور، از جنس یک حلقه بسته و خاص باشد، بهتر از این وضعیت را نباید توقع کرد. اینان عمر خود را در پنجهکشیدن به این و آن صرف کردهاند و حالا مگر با یک انتخابات، دچار تحول گفتمانی و شخصیتی میشوند؟
البته این دو سال و تحلیل جمیع دادهها نشان میدهد گویا دولت از این جنس افراد و رفتار، نهتنها اعراض ندارد بلکه استقبال هم میکند و رسانههای اصلی خود را بهدست آنان میسپرد. در نهایت اما ضربه این مشی و مرام را تنها دولت نمیخورد بلکه کل جریان انقلاب، آسیب خواهد دید؛ فلذا بر رئیسجمهور محترم و دوستانشان فرض است که این روال نامطلوب را اصلاح و جبران کنند تا کماکان بهزعم خویش توفیق خادمی برایشان باقی بماند.