حنیف غفاری
چرا نباید فرصت همافزایی مؤثر با چین را از دست داد ؟
سفر رئیسجمهور کشورمان و هیئت همراه به کشور چین از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. هدف از این سفر، تحقق بیشترو تثبیت کاملتر مشارکت استراتژیک گسترده میان تهران و پکن در قالب تفاهمی کلان و راهبردی میباشد. صورتبندی آنچه امروز در منطقه و نظام بین الملل میگذرد چندان ساده به نظر نمیرسد. ایجاد این کلاف چندلایه و تودرتو از یکسو ریشه در پیچیدگیهای ذاتی منطقه و از سوی دیگر، ریشه در سیاستهای موذیانه غرب و متحدان آن در تقابل با جمهوری اسلامی ایران دارد. فراتر از آن، آنچه امروزدر نظام
بین الملل میگذرد، حمایت از تشدید انگارهها و القائات رادیکالیستی در تقابل ماهوی آمریکا و متحدانش در منازعه با ایران میباشد. حتی آمریکا درصدد دفرمه کردن نظام جمهوری اسلامی نیز نبوده و صراحتا بر طبل نابودی ملت و نظام ما میکوبد! چنین قاعدهای در قبال چین نیز صادق است. تشدید اختلافات واشنگتن و پکن که نمادهای آن را در انعقاد پیمان ضد چینی آکوس میان آمریکا، انگلیس و استرالیا یا شکل گیری جنگ امنیتی -تجسسی جدید میان طرفین درابعاد گوناگون مشاهده میکنیم، ناظر بر نگاه سلبی ذاتی آمریکا نسبت به چین و هژمون شدن آن در نظام بینالملل است. در چنین شرایطی «همافزایی راهبردی »
میان تهران و پکن از یکسو ناظر بر«کسب سود متقابل»و از سوی دیگر، مصداق«همکاری در برابر دشمنی مشترک»محسوب میشود.
بدیهی است که این همکاری راهبردی، متناظر با منافع ملی کشورمان شکلگرفته و در عینیت سازی هر یک از ابعاد آن ( تفاهم ۲۵ ساله ) نیز باید اصول و ثوابت سیاست خارجی کشورمان و منافع عمومی را در نظر گرفت. در اینجا باید میان دو مفهوم «احتیاط» و« انکار» تفاوتی معنادار قائل شد!« انکار» و « احتیاط» دو مقوله متفاوت در سیاست خارجی یک کشور محسوب میشود. زمانی که ما در قبال بازیگری دیگر در نظام بینالملل، بنا به هر دلیلی، گارد بسته اتخاذ میکنیم یعنی نگاهمان نسبت به آن تهدید محور است.در چنین شرایطی،روبه انکار مراوده با آن دشمن میآوریم، مگر آنها رویکرد خود را درتقابل با کشورمان تغییر دهند.
در مقابل، زمانی که سخن از رویکرد محتاطانه نسبت به بازیگری دیگر به میان میآوریم، یعنی چاشنی احتیاط را در تکتک رفتارها، گفتارها و قراردادها و عملکرد خود در قبال آن رعایت میکنیم. ما میتوانیم «همافزایی راهبردی در راستای تأمین منافع ملی و دفع تهدیدات مشترک» را در قبال چین پیادهسازی و اجرا کنیم.
متعاقب چینش گزارههای منطقی و عقلانی و تحلیل آنها در بستر نظام منطقهای جهانی، درمییابیم که عدم همافزایی راهبردی و استراتژیک با بازیگرانی مانند چین ( در سایه ملاحظاتی که به آنها اشاره شد )، توجیهی عقلانی و منطقی ندارد. باید از روابط با کشورهای روسیه، چین، هند و… و جهت حفظ و افزایش قدرت مانور بینالمللی خود استفاده بهینه را نموده و اهمیت بالای استراتژیک این روابط را فدای برخی القائات بازدارنده نکنیم.یکی از راهکارهای مهم در مواجهه بادشمنی آمریکا ومتحدانش ، همگرایی با بازیگرانی است که غرب نسبت به آنها نیز نگاهی تهدید محور دارد. تأکید میکنیم که حوزه روابط بینالملل، زمینبازی با ثوابت و متغیرها و استفاده از فرصتهای موجود و ناگهانی در جهت تقویت مواضع و قدرت ما در منطقه و جهان خواهد بود. در چنین شرایطی فرصت سوزیهای ناشی از خطاهای محاسباتی و یا ارسال آدرسهای نادرستی که امکان ما برای بهرهمندی از فرصتها را از بین ببرد، هزینههای زیادی به سیاست خارجی کشور تحمیل خواهد کرد.