هیستری چیست؟ با تاریخچه و روش درمان آن آشنا شوید
هیستری واژهای در طب یونان باستان به معنای هیجان و احساسات غیرقابل کنترل بود. در کاربرد روانپزشکی مدرن، هیستری به کار برده نمیشود و با دستهبندیهای دقیقتر و علمیتر جایگزین شدهاست.
شاید تابهحال کلمه هیستری را نشنیده باشید، ولی احتمالا اصطلاح خنده هیستریک را شنیدهاید. اگر درباره هیستریا، علت آن، ارتباطش با خنده هیستریک و روشهای درمانش کنجکاوید با ما همراه باشید. در ادامه از سایت پارس نیوز قصد صحبت درباره هیستری را خواهیم داشت.
تاریخچه هیستری
منظور از هیستری، حالتی در فرد بود که اضطراب را به نشانههای بیماری تبدیل کند که آن نشانهها بعداً کم و بیش از بقیه شخصیت فرد هیستریک منتقل میشوند. برای مثال سربازی که اضطراب او در جنگ غیرقابل تحمل میشود، ممکن است ناگهان بینایی خود را از دست دهد. آزمایشها نقصی از نظر ارگانیکی در چشمان او نمییابند؛ با این همه سرباز هیستریک اصرار دارد که نابینا است و تا زمانی که او را از خط مقدم جبهه دور نکردهاند، بینایی او باز نمیگردد.
در هیستری میل افراطی به اجتناب از انجام دادن یا تجربه کردن برخی از اعمال یا موقعیتها و نیز میل شدیدی به مورد مراقبت قرار گرفتن وجود دارد. وجود همین تمایل به وابستگی است که شخصیت هیستریک را مخصوصاً در معرض تلقینپذیری قرار میدهد.
این بیماری توسط یوزف برویر و زیگموند فروید بهطور گسترده بررسی شده و کتاب مطالعاتی در باب هیستری نوشتهٔ این دو شخص است.
هیستری چیست؟
از اصطلاح هیستری برای توصیف رفتارهای ناگهانی و احساسی استفاده میکنند، رفتارهایی که انگار اغراقشده هستند و به نظر نمیرسد فرد بر آنها تسلط داشته باشد. وقتی کسی به شرایط واکنشی نشان میدهد و با توجه به موقعیت، واکنشش نامناسب است، این حالت را واکنش هیستریک مینامند.
در دوران ویکتوریایی، هیستریا نوعی تشخیص پزشکی رایج بود، بهویژه برای زنان. هیستری حتی تا سال ۱۹۸۰ هم از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) حذف نشد. امروزه افرادی که علائم هیستریک نشان میدهند ممکن است مبتلا به اختلال روانتنی یا اختلال گسستگی تشخیص داده شوند.
خنده هیستریک چیست؟
خنده هیستریک هم به خندهای گفته میشود که در موقعیت نامناسب اتفاق میافتد و معمولا بیاختیار رخ میدهد.
علل ابتلا به هیستری
علل این بیماری بسیار پیچیده و برخاسته از وضعیت و تعارضهای روانی است. همان طور که گفته شد، فرد هیچ گونه نقص یا اختلالی در سیستم عصبی که توجیه کننده وضعیت فلج یا نابینایی او باشد، ندارد. ولی به هرحال نشانههای خود را حفظ میکند و با مداخلات پزشکی هیچ تغییری در وضعیتش حاصل نمیشود.
افراد مبتلا، اغلب تعارضات عمیق درون روانی دارند. در واقع این افراد در تجربه عمیق هیجانات خود مشکل دارند. به جای اینکه بتوانند هیجانات خود را نشان دهند، یا تعارضات و خشم خود را تجربه کنند، آنها را به شکل علائم جسمانی نشان میدهند. برای مثال ممکن است نسبت به یک موضوعی که برای آنها بسیار دردناک بوده هیچ نوع ناراحتی و یا علائم استرس از خود نشان ندهند، اما هیجان را به صورت فلجی در پاها بروز دهند. آنها اغلب اضطراب و استرس خود را سرکوب میکنند. بر خلاف اختلال اضطرابی که فرد نشانههای اضطراب را بروز میدهد.
انواع بیماری هیستریک کدامند؟
بیماری هیستری دارای دو نوع مختلف است:
1. هیستری تبدیلی یا Conversion Hysteria
2. هیستری تجزیهای (از هم گسستگی) یا Dissociative Hysteria
بهتر است هر کدام از این موارد را در ادامه به صورت دقیقتری بررسی کنیم.
هیستری تبدیلی (Conversion Hysteria)
پنج نکته مهم در رابطه با این نوع بیماری هیستریک وجود دارد:
- عملکرد جسمانی را تحت تاثیر و حتی تغییر میدهد
- به طور دقیق نمیتوان علائم آن را با شرایط جسمانی و عصب شناختی مشخص کرد
- علائم به صورت ارادی از فرد بروز داده نمیشوند
- عوامل روانشناختی و علائم اختلالات این مشکل با یکدیگر در ارتباط هستند
- در بیشتر موارد بیمار نسبت به صدمات جسمانی توجهی ندارد و حتی نسبت به آنها احساس اضطراب نمیکند
هیستری تجزیهای (Dissociative Hysteria)
معمولا این نوع اخلال روی حافظه فرد و همینطور ساختار شخصیت او تاثیر میگذارد. این مورد نسبت به سایر بیماریهای عصبی، نادرتر هستند. ولی به دلیل اینکه علائم آنها چشمگیر است، بیشتر دیده میشوند.
علائمی که از ابتلا به بیماری هیستریک تجزیهای بروز داده میشود، ممکن است یکی از گزینههای زیر باشد:
- حافظه کوتاه مدت و فراموشی
- ترس و گریز
- چند شخصیتی بودن
- راه رفتن در خواب
هیستری و روانکاوی
هیستری به شکلگیری روانکاوی کمک کرد. مثلا در دهه ۱۸۰۰، ژان مارتن شارکوی فرانسوی، متخصص مغز و اعصاب، از هیپنوتیزم برای درمان زنان مبتلا به هیستری استفاده کرد. زیگموند فروید، روانکاو مشهور اتریشی، با شارکو در این تحقیق همکاری کرد و در نتیجه تجربهای دستاول از مشاهده این بیماران و روشهای درمانی شارکو داشت.
همکاری فروید با جوزف بروئر برای درمان زنی جوان بهنام آنا که علائم هیستری را داشت، جرقهای برای آغاز درمان روانکاوی بود. آنا دریافت که صحبتکردن درباره مشکلاتش با درمانگر، تأثیر زیادی روی او دارد. او این درمان را «درمان با صحبتکردن» نامید که امروزه آن را «گفتوگودرمانی» مینامند.
کارل یونگ، همکار فروید، زن جوانی بهنام سابینا اسپیلرین را درمان کرد که تصور میشد او نیز به هیستریا مبتلاست. یونگ و فروید اغلب درباره پرونده اسپیلرین بحث میکردند و این بحثها بر نظریههایشان اثر میگذاشت. اسپیلرین بهعنوان روانکاو آموزش دید و قبل از کشتهشدن توسط نازیها در طول جنگجهانی دوم، به معرفی رویکرد روانکاوی در روسیه کمک کرد.
علائم هیستریا چه بود؟
علائمی که مشخصه هیستری در نظر گرفته میشدند، عبارتاند از:
- نابینایی؛
- طغیانهای عاطفی؛
- توهم؛
- رفتارهای اغراقشده (بیش از حد نمایشی یا هیجانزده)؛
- افزایش تلقینپذیری؛
- ازدستدادن حس.
علائم دیگری که معمولا با قرارگرفتن در حالت هیستریک بروز میکردند، عبارتاند از:
- احساس قرارگرفتن در نوعی خلسه؛
- فراموشی؛
- تجربه فلج؛
- غشکردن (سنکوپ)؛
- حملات صرعمانند؛
- افزایش احساس درد؛
- سفتشدن عضلات یا اسپاسم.
تشخیص هیستری
در سال ۱۹۸۰، انجمن روانشناسی آمریکا (APA) تشخیص نوروزیس هیستریک را به اختلال تبدیلی تغییر داد. امروزه ممکن است فردی دچار انواع مختلفی از اختلالات تشخیص داده شود که قبلا همه آنها را هیستریا در نظر میگرفتند.
این اختلالها که هرکدام انواع مختلفی دارند عبارتاند از:
- اختلال گسستگی (Dissociative Disorders)؛
- اختلال روانتنی (Somatic Symptom Disorder) که شامل اختلالات تبدیلی، ساختگی و اضطراب بیماری یا خودبیمارانگاری است.
روانتنی یا اختلال علائم جسمی شامل تمرکز زیاد فرد بر علائم فیزیکی مانند ضعف، درد یا تنگی نفس است. این مشغولیت زیاد به علائم، منجر به ایجاد ناراحتی و مشکلات اساسی در عملکرد طبیعی بدن میشود.
فرد دچار اختلال روانتنی ممکن است مشکلی پزشکی داشته باشد یا اصلا هیچ مشکلی نداشته باشد. این اختلال شامل تمارض نیست. این افراد چه بیمار باشند و چه نباشند، واقعا اعتقاد دارند که بیمار شدهاند.
تشخیص اختلال هیستری
برای شروع به درمان توسط متخصصین در ابتدا نیاز است تا به تشخیص درست رسید. اما متاسفانه برای بیشتر اختلالات روحی یک آزمایش دقیقی وجود ندارد که با بررسی آن بتوان راه درمان درست را بسته به شدت ابتلا تنظیم کرد.
برای تشخیص دقیق این بیماری معمولا سوالاتی در رابطه با احساسات فرد و تنشهای مواجه شده با آن پرسیده میشود که لازم است بازخوردهای مختلف بروز داده شده بررسی شوند.
بررسی بازخورد در زمان قرار گرفتن در شرایط استرسزا، بررسی سوابق بیماریهای روحی و روانی در صورت وجود و همینطور توجه به رفتارهای فرد از جمله گزینههایی است که برای تشخیص دقیقتر بررسی خواهد شد.
دلایل ایجاد هیستری
با گذشت زمان، نظریهها درباره عوامل ایجادکننده هیستری تغییر کردند. در ابتدا تمام نظریهها روی رحم تمرکز داشتند، اما اکنون میدانیم که اختلالات گسستگی و روانتنی ماهیت روانی دارند.
اختلالات گسستگی معمولا بر اثر نوعی تروما ایجاد میشوند. این تروما ممکن است شامل قرارگرفتن در معرض سوءاستفاده فیزیکی، جنسی یا عاطفی در دوران کودکی باشد. ازسرگذراندن بلایای طبیعی یا درگیرشدن در جنگ هم میتواند منجر به این اختلال شود.
اختلال روانتنی هم میتواند نتیجه سوءاستفاده در دوران کودکی یا بیتوجهی والدین باشد، اما گاهی هم بهدلیل اضطراب شدید بابت فرایندهای بدن و بیماریها و آستانه درد پایین ایجاد میشود.
درمان هیستری چیست؟
برای رفع علائم شبههیستری از برخی انواع رواندرمانی استفاده میشود. رویکردهای درمانی رایج برای این اختلال عبارتاند از:
- رفتاردرمانی شناختی (CBT)؛
- رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)؛
- حساسیتزدایی و پردازش مجدد حرکات چشم (EMDR)؛
- درمان مبتنی بر ذهنآگاهی.
هیپنوتیزم
هیپنوتیزم از اولین درمان هایی است که برای این بیماری استفاده می شود ولی بعد ها این درمان تغییراتی کرد.
کنترل استرس
بیماری هیستری به صورت ناخودآگاه ارتباط بسیار زیادی با استرس و اضطراب دارد و بر اثر تنش های روانی شدت می یابد. بسیاری افراد مبتلا در کنترل و کاهش استرس خود درمانده می مانند به همین دلیل باید بیماری خود را به صورت حرفه ای درمان کنند.
ممکن است در برخی موارد از دارو هم برای کمک به کاهش علائم استفاده شود. بعضی داروها بهخاطر تأثیر چشمگیر بر درمان اختلال روانتنی شهرت دارند، مثل:
- آمیتریپتیلین؛
- مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)؛
- گل راعی.
علل ابتلا به بیماری هیستری
افراد مبتلا، اغلب تعارضات عمیق درون روانی دارند. علل این بیماری بسیار پیچیده و برخاسته از وضعیت و تعارض های روانی است. هیچ گونه نقص یا اختلالی در سیستم عصبی توجیه کننده وضعیت فلج یا نابینایی بیمار نیست و با مداخلات پزشکی هیچ تغییری در وضعیت بیمار حاصل نمی شود.
افراد بیمار در تجربه عمیق هیجانات خود مشکل دارند و به جای نشان دادن هیجانات خود تعارضات و خشم خود را به شکل علائم جسمانی نشان می دهند. آنها ممکن است هیچ نوع ناراحتی و یا علائم استرس نسبت به یک موضوع دردناک نشان ندهند و اغلب اضطراب و استرس خود را سرکوب کنند، اما هیجان به صورت فلجی در پاها بروز کند.
روشهای مقابله با هیستری
اگر خودتان یا یکی از عزیزانتان دچار علائمی شدید که در گذشته آنها را به هیستری نسبت میدادند (مانند طغیان عاطفی یا توهم)، باید از متخصصات بهداشت روان کمک بگیرید. در کنار مراجعه به متخصص، این اقدامات نیز میتوانند به بهبود علائم کمک کنند.
- تمرین ذهنآگاهی: بهجای تمرکز بر دیروز یا فردا، روی زمان حال تمرکز کنید. این کار کمک میکند منطقی بمانید.
- تمرینات تنفسی: تمرینهای تنفسی برای بهبود بسیاری از مشکلات روانی توصیه میشوند. با دم و بازدم در قالب الگوهای خاص، اضطراب خود را کاهش دهید.
- نوشتن احساسات: احساسات خود را روی کاغذ بیاورید. عوامل ایجاد استرس خود را در ۲ دسته سیاه و سفید قرار دهید و سپس آنها را رها کنید.
- فعالیت بدنی: به پیادهروی یا کوهپیمایی بروید یا با دوچرخه در اطراف محله بگردید. فعالیت بدنی به بهبود سلامت روان و سلامت جسمی کمک میکند.
- خواب منظم: برنامهای ثابت برای خواب داشته باشید. به بدن خود استراحت لازم را بدهید تا با علائم بهتر مقابله کند.
هیستری جمعی چیست؟
مردم معمولا از اصطلاح هیستری جمعی یا هیستری تودهای برای توصیف گسترش سریع وحشت و ترس استفاده میکنند، اما تعریف واقعی آن کمی پیچیدهتر است. کارشناسان هیستری جمعی را نوعی اختلال تبدیلی یا وضعیت سلامت روانی میدانند که شامل علائم فیزیکی ناشی از تنش عاطفی یا ذهنی است.
از دیدگاه جامعهشناسی، هیستری جمعی در دسته رفتار جمعی یا اَعمال عمدتا خودانگیخته گروه بزرگی از مردم قرار میگیرد که بر یکدیگر تأثیر میگذارند. متخصصان ۲ نوع متمایز هیستری جمعی را شناسایی کردهاند که در ادامه هر یک را بررسی میکنیم.
۱.هیستری اضطراب انبوه
این نوع از هیستری در افرادی بروز میکند که به گروه یا جامعهای بسته و اغلب منزوی تعلق دارند و شامل تنش ناگهانی و سایر علائم اضطراب است که بهسرعت گسترش مییابد و برطرف میشود.
۲. هیستری حرکتی انبوه
این نوع در افرادی بروز میکند که مدتی طولانی دچار استرس و تنش هستند. این اختلال شامل علائمی است که بهتدریج از فردی به فرد دیگر منتقل میشوند و بیشتر اوقات هفتهها باقی میمانند.
هیستری جمعی معمولا بهشکل شفاهی و بصری گسترش مییابد. بنابراین افرادی که آن را میبینند یا درباره فردی با این علائم میشنوند، اغلب خودشان هم دچار علائم میشوند. برخی از کارشناسان از این اصطلاح برای توصیف ترسهایی جمعی استفاده میکنند که علتشان تهدیدی است که واقعا وجود ندارد.
گزارشهای خبری و پستهای شبکههای اجتماعی درباره بیوتروریسم یا وجود مادهای مضر در جامعه، نمونهای از هیستری جمعی هستند. این گزارشهای مکرر باعث ایجاد اضطراب و نگرانی گسترده در افرادی میشوند که خبرها را گوش میکنند، حتی زمانی که هیچ مدرکی وجود خطری واقعی را تأیید نمیکند.
نمونههای واقعی هیستری جمعی
۱. جنون رقص
در قرون وسطا، گروههایی از مردم در سراسر اروپا ناگهان شروع به رقصیدن بیوقفه میکردند تا اینکه از خستگی روی زمین میافتادند. برخی از مورخان این جنون رقص را با ترس از سنت ویتوس مرتبط میدانستند و اعتقاد داشتند که او توانایی رقصاندن مردم را دارد.
۲. لرزش دست و بازوی دانشآموزان
در اواخر دهه ۱۸۰۰، دانشآموزان تعدادی از مدارس دخترانه در سراسر اروپا دچار علائمی غیرعادی از جمله لرزش، تشنج، خنده غیرقابلکنترل و حتی فراموشی شدند. این علائم ابتدا فقط در چند دانشآموز بروز کردند، اما خیلی زود دیگران هم دچارشان شدند. این علائم فقط در کلاسهای خاص یا فقط در طول روز در مدرسه بروز میکردند و در زمانهای دیگر روی دانشآموزان اثری نداشتند.
۳. عوارض جانبی واکسن
در سال ۱۹۹۸، ۸۰۰ کودک اردنی که در مدرسه واکسن کزازدیفتری زده بودند، دچار عوارض جانبی شدند و بیش از ۱۰۰ نفر از کودکان برای درمان به بیمارستان رفتند، اما متخصصان متوجه شدند که اکثر آنها هیچ مشکلی با واکسن نداشتهاند.
۴. تیک
در سال ۲۰۱۱، چند دختر دبیرستانی در نیویورک دچار علائمی حرکتی شدند، از جمله انقباضات عضلانی، تیکهای صورت و تغییر گفتار. دیری نگذشت که دیگران هم علائم مشابهی را بروز دادند. اتفاقی مشابه در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ دوباره روی داد. بیشتر این افراد پس از تماشای ویدئوهای TikTok افرادی که دچار اختلالات تیک و حرکتی بودند این علائم را بروز داده بودند.
کرونا؛ هیستریا یا وحشت جمعی؟
برخی ادعا میکنند هشدار گسترده درباره کرونا هم نوعی هیستری جمعی است، هرچند کرونا تهدیدی واقعی و جدی برای سلامتی محسوب میشود.
ترس شدید از ویروس کرونا همراه با رفتارهایی مثل انباشتن دارو، ملزومات خانگی و مواد غذایی در رده وحشت جمعی قرار میگیرد، زیرا باعث ایجاد علائمی نمیشود که معمولا در هیستری جمعی مشاهده میشوند.
سخن پایانی
همانطور که اشاره شد این اختلال زمانی درست تشخیص داده میشود که علائم عصبی و نشانههای روانشناختی به طور کامل بررسی شوند. گام بزرگی که برای درمان این بیماری وجود دارد، برقراری ارتباط بین درمانگر و بیمار است که بعد از آن نیمی از راه درمان طی شده است.