محمدکاظم انبارلویی
جنگ تصویر و روایت
۱- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم اصفهان فرمودند:
« غرب با منطق دموکراسی لیبرال سه قرن است دنیا را غارت میکند. رونق و پیشرفت جمهوری اسلامی منطق دموکراسی لیبرال غربیها را باطل کرده است.غرب از پیشرفت ایران اسلامی ناراحت و عصبانی است و با همه قدرت به میدان آمده است اما هیچ غلطی نمیتواند بکند.»
جنگ تصویر و جنگ روایت راهبرد اصلی مقابله غرب با ایران اسلامی است. این جنگ نشاط، آرامش، ثبات، پیشرفت، رونق، ثروت، رفاه، امنیت، عدالت، عزت و عظمت ایرانیان را نشانه گرفته است.نفوذیها، نوکران غرب و پیادهنظام آمریکا در داخل و خارج با ترویج خشونت، ترور، تحریم و توهین و … غرب را در این نبرد رسوا و در جنگ تصویر و جنگ روایتها همراهی میکنند.
۲- ما در وسط معرکه یک جنگ تمامعیار رسانهای قرار داریم.تمام استعداد رسانههای غرب در خدمت این جنگ نابرابر هستند. ما در وسط معرکه غوغای جنگ تصویر، جنگ روایتها و جنگ ارادهها قرارگرفتهایم.
جنگ تصویر چیست؟ از کجا شروع میشود؟ چه تولید میکند ؟ چگونه مصرف میشود؟
جنگ تصویر، وارونهگویی واقعیتها ، جعل روایت و بردن آن به فضای مجازی بهمنظور مدیریت ذهن مخاطب است .
یک تیم سه نفره متشکل از یک فیلمبردار، یک کارگردان و سناریست؛ یک یا چند هنرپیشه کار را از فرمان کارگردان که میگوید؛ صدا ، دوربین و حرکت شروع میکند.
سناریو، نمایش خشم ونفرت و کینه مردم نسبت به نظام ، انقلاب و اسلام است. این تیم سه نفره را حداقل ۵ تا ۱۰ جوان قوی هیکل حفاظت میکنند. فضای سیاه نمایی، تبهکاری ، خشونت و حتی قتل و جرح که پدید آمد کات میدهند و فیلم آن را بلافاصله برای رسانههای مقیم لندن ، واشنگتن و پاریس میفرستند.
پلیس و مردم هواخواه انقلاب که وارد صحنه میشوند بخش دیگری از سناریو عملیاتی میشود!
راه مقابله با جنگ تصویر در درجه اول، برخورد با آن آشوبگران و خشونتگرایان نیست.
راه مقابله از کار انداختن دوربین بهعنوان ماشین جنگی تولید محتواست. اگر این کار صورت گیرد بساط معرکهگیری آنها جمع میشود. ازکارانداختن دوربین بهمثابه از کار انداختن یک تیربارچی است که جلوی قربانی شدن شمار زیادی را میگیرد.
آن تیمهای سه نفره که از آنها یاد شد طی دو سال اخیر در سفر به برخی از کشورهای اروپایی و منطقهای آموزشهای لازم را چه به لحاظ فنی، امنیتی و چه به لحاظ تولید محتوا ، دیدهاند.
برخی خبرنگاران و عکاسان روزنامههای اصلاحطلب در میان آنها نیز دیده میشوند.
خبرنگاران و عکاسان روزنامههای دهه ۷۰ و ۸۰ که به خارج پناهنده شدند و اکنون در BBC و رادیو آمریکا و سعودی اینترنشنال خدمت میکنند از پیشقراولان جنگ تصویر هستند. چند سال پیش BBC طی فراخوانی در داخل ایران، خبرنگار استخدام میکرد، شمار زیادی ثبتنام کردند سرویسهای جاسوسی و امنیتی انگلیس و چند کشور اروپایی پس از شناسایی و راستی آزمایی، آنها را جذب آموزش و شبکهبندی کردند.اکنون شاهد تولیدات آنها در ارتش رسانهای غرب هستیم.
۳- جنگ روایتها: جنگ روایتها چیست؟ قرار است چه چیزی روایت شود؟ ما دو روایت از انقلاب داریم.یکی روایت صادق از پیشرفتها، خدمات به مردم بهویژه محرومین و مستضعفین ، مقاومت حیرتانگیز مردم در برابر شرارت آمریکا و غرب، توسعه روزافزون قدرت نرم و سخت ایران اسلامی در منطقه و جهان ، استطاعت نظام برای جنگ پیشدستانه و پیشگیرانه و بازدارنده، بسط و توسعه روابط خارجی و … یکی هم روایت کاذب از انقلاب اسلامی که به دو بخش تقسیم میشود.
بخش اول: نشان دادن سیاهی و تباهی ، ظلم و فقر از گذشته بهگونهای که مردم احساس فقر، بیعدالتی و تبعیض و ظلم کنند.
بخش دوم : نشان دادن آینده مبهم ، تاریک و توام با بنبست و انسداد که مردم احساس یأس و ناامیدی و بی آیندگی کنند.
در جنگ روایتها، دشمن حافظه تاریخی مخاطب را به گروگان میگیرد و با نشان دادن بنبست ، تولید خشم، نفرت و خشونت میکند. کسانی که در دام این روایت میافتند را به خیابان میآورد تا با تیم رسانهای خود که در کف خیابان دارد ، جنگ روایتها را تدارک کند. تیمی که متکفل جنگ روایتهاست با تیمی که متکفل جنگ تصویر است در یک پروسه رفتوبرگشت، پروژه جنگ نرم جدید را عملیاتی میکنند.
۴- نودوسه درصد دستگیرشدگان آشوبهای اخیر کسانی هستند که برای اولین بار دستگیر شدند. این گزاره نشان میدهد کسانی که در سه فتنه ۷۸، ۸۸ و ۹۸ به خیابانها آمدند متوجه این حقیقت شدهاند که آنها بازیچه یک فیلم سینمایی یا فیلم مستندی هستند که کتک را اینها باید بخورند و نفع آن را آمریکا و غربیها ببرند.
همچنین این گزاره نشان میدهد که غرب روی آنها حساب باز نکرده و رفته روی بازتولید یک سازمان آشوب با مختصات «سازمانیافتگی» ، «غیرمتمرکز» و «خشونتطلب» که بتوان با یک هوشمندی در رسانه و کف خیابان استعداد نرم و سخت خود را در «اجرا» و «برنامه» نشان دهد.
اکنون این سازمان طی ۵۰ روز گذشته زیر ضربات نیروهای امنیتی و انتظامی؛ خسته و ناامید، خود را به درودیوار میزند . مردم آنها را شناسایی کردهاند و با آنها مقابله کردهاند.
راهبرد مردم و نظام برای مقابله با این پدیده ، پیروزی خون بر شمشیر بوده که تا اکنون جواب داده است این راهبرد یعنی فتح میدان بدون خونریزی . منطق حافظان امنیت این است کشته میشویم اما نمیکشیم. خونهای بهناحق ریخته شهدای فتنه اخیر هم مردم را بیدارتر کرده است و هم توطئه دشمن را در کشته سازی خنثی کرده است.
۵- دشمن در جنگ روایتها و جنگ تصویر شکستخورده است. دشمن در این جنگ توانسته ، فقط در ۱۰ درصد شهرهای ایران، های و هوی و ترقهبازی راه بیندازد. در آن ۱۰ درصد هم مردم با قدرت در برابر شرارت آنها ایستادند. دشمن بهزودی در برابر اراده فولادین ملت ایران در جنگ ارادهها زانو خواهد زد. آثار این زانو زدن در پیامهای پیدا و پنهان دشمن مثل روز روشن است. قرار است نظام تا زانو زدن دشمن مثل مردم بصیر و آگاه و شجاع ایران بایستد. نتیجه این ایستادگی عبور از یک پیچ و گردنه تاریخی است که اکنون دارد در تاریخ معاصر ثبت میشود.