چگونه ذهن خلاقی داشته باشیم؟
خلاق بودن در زندگی عاملی است که میتواند به شکل های مختلفی باعث بهبود زندگی شخصی ما شود. از درس خواندن گرفته تا کار کردن و حتی روابط دوستانه و عاطفی هم میتوانند تحت تاثیر خلاقیت ما قرار بگیرند. اما دانستن اینکه چگونه ذهنی خلاق داشته باشیم اولین قدمی است که ما باید در راستای افزایش خلاقیت خود برداریم. امروز و در این مقاله از هوش برتر ایرانیان، قصد داریم که شما را با تکنیک هایی آشنا کنیم، که به شما در این راه کمک کنند.
خلاقیت محصول طرز تفکر است. پس با تمرین آداب تفکر خلاق میتوانید مشکلات بازدارندهای را که مانع تحقق اهداف دستیافتنی میشوند، از میان بردارید. در یک نظرسنجی جهانی که توسط شرکت اَدوبی انجام شد، فقط ۱ نفر از هر ۴ نفر اعلام کردند که معتقدند خلاقیت بالقوهی خود را به حالت بالفعل درآوردهاند، در حالیکه داشتن ذهن خلاق و شکوفایی خلاقیت، خیلی امکانپذیرتر از چیزی است که فکرش را میکنید. داشتن ذهن خلاق به ویژه برای افرادی که آزادکار (فریلنسِر) هستند و به صورت پروژهای کار میکنند، یک امتیاز محسوب میشود. یک فریلنسر موفق پروژههای مشتریان را باکیفیتتر و خلاقانهتر به انجام میرساند و در نتیجه، در جلب رضایت مشتری تواناتر است. در ادامه از سایت پارس نیوز با ما همراه باشید تا برجستهترین عادتهای افرادی را که ذهن خلاق دارند، بشناسید و موانع خلاقیت خودتان را کنار بزنید.
ویژگی افراد خلاق
از بین تمام فعالیتهای انسانی، خلاقیت به رضایتی نزدیک تر است که همه ما امیدواریم در زندگی خود به دست آوریم.
خلاقیت منبع اصلی معنا در زندگی ما است. بیشتر چیزهایی که جالب، مهم و انسانی هستند، حاصل خلاقیت هستند. آنچه ما را از میمونها متمایز میکند – زبان، ارزشها، بیان هنری، درک علمی و فناوری – نتیجه نبوغ فردی است که از طریق یادگیری شناخته شده، پاداش داده شده و منتقل شده است.
وقتی خلاق هستیم، احساس میکنیم که کاملتر زندگی میکنیم. هیجان هنرمند در سه پایه یا دانشمند در آزمایشگاه به تحقق ایده آلی نزدیک می شود که همه ما امیدواریم از زندگی به دست آوریم، ولی به ندرت آن را انجام می دهیم. خلاقیت نتیجه ای به جا می گذارد که به غنا و پیچیدگی آینده می افزاید.
شخصیت افراد خلاق
در طول سال ها، دانشمندان تلاش کرده اند تا شخصیت افراد خلاق را به تصویر بکشند. اما قرار دادن آنها در زیر میکروسکوپ آسان نبوده است. دکتر رامین علوی نژاد با افراد خلاق در زمینه های مختلف مصاحبه کرده است. او خاطرنشان می کند، افراد خلاق گرایش های فکری را نشان می دهند که در برخی مواقع مبتنی بر انعطاف پذیری ذهنی می باشد.
روانشناسان با گرد هم آوردن بسیاری از موضوعات تحقیقاتی در طول سالها، سه «عوامل فوقالعاده» شخصیت که خلاقیت را پیشبینی میکنند شناسایی کردند: انعطافپذیری، واگرایی و همگرایی. گرچه این عوامل متاثر از شخصیت هستند اما شخصیت در یک خانواده شکل می گیرد. در نتیجه یک روانشناس یا مشاور خانواده تعامل این عوامل را مسبب شکل گیری خلاقیت می داند.
انعطاف پذیری یک ذهن خلاق
انعطاف پذیری متشکل از ویژگی های شخصیتی باز بودن به تجربه، برون گرایی، انرژی بالا و الهام است. عامل اصلی در اینجا، انگیزه زیاد برای اکتشاف است. افراد خلاق در این عامل شخصیتی نمره بالایی می گیرند.
واگرایی
واگرایی شامل عدم انطباق، تکانشگری، توافق کم و وظیفه شناسی پایین است. افرادی که دارای واگرایی بالا هستند ممکن است تند به نظر برسند، اما آنها اغلب فقط متفکرانی بسیار مستقل هستند. این به مفهوم «عصبیت» هانس آیزنک نزدیک است. آیزنک در طول زندگی خود استدلال می کرد که این ویژگی های ناسازگار نقش مهمی در دست آوردهای خلاقانه دارند.
همگرایی
همگرایی شامل وظیفه شناسی، دقت، پشتکار و حس انتقادی بالا است. اگرچه این ویژگی ها معمولاً در بحث خلاقیت گنجانده نمی شوند، اما در فرآیند خلاقیت نقش مهمی دارند.
محققان دریافتند که همگرایی به شدت با پلاستیسیته مرتبط است. به عبارت دیگر، کسانی که پذیرای تجربیات جدید، الهامبخش، پرانرژی و اکتشافی بودند، سطح بالایی از پشتکار و دقت دارند. عامل مشترک در اینجا به احتمال زیاد انرژی بالا است.
با این وجود، این دو عامل در افراد معمولی حداقل تا حدی متمایز هستند. برای مثال، کسانی که گشودگی بالایی نسبت به تجربه و الهام داشتند، لزوماً عصیانگر، انتقادی و با انگیزه بالا برای رسیدن به هدف نبودند. ممکن است بعد از مطالعه این مقاله نیاز به صحبت با روانشناس پیدا کرده باشید.
یک ذهن خلاق واقع بینانه یا خیال پرداز؟
در پاسخ به این سئوال که افراد خلاق چگونه فکر می کند باید گفت که افراد خلاق دوست دارند رویاپردازی کنند و امکانات و شگفتی های جهان را تصور کنند. آنها می توانند خود را در تخیل غوطه ور کنند. با این حال به اندازه کافی رویاهای خود را به واقعیت تبدیل می کنند. آنها اغلب به عنوان رویاپرداز توصیف نمی شوند. اما این بدان معنا است که آنها با سرهای خود در ابرها زندگی نمی کنند.
افراد خلاق، از دانشمندان گرفته تا هنرمندان می توانند راه حل های خلاقانه ای برای مسائل دنیای واقعی ارائه دهند. در حالی که دیگران ممکن است ایده های خود را به عنوان یک خیال پردازی صرف یا بی ربط ببینند، افرادی که ذهن خلاق دارند راه های عملی برای تبدیل ایده های خود به واقعیت پیدا می کنند.
راه کارهای پرورش ذهن خلاق
هر روز یک چیز جدید یاد بگیرید
برای اینکه به موفقیت برسید و زندگی دلخواهتان را بسازید، برای اینکه یک ذهن خلاق داشته باشید و محدودیتها را کنار بزنید، فقط و فقط باید به یک موضوع مهم پی ببرید و آن اینکه:
افرادی که ذهن خلاق دارند، اجازه نمیدهند دستاوردهای دیگران مانع آنها در خلق آثار بینظیر شوند. اگر فکر میکنید در انجام کاری توانایی ندارید، باید یک بار دیگر روی این قضیه تأمل کنید. قطعا شما نیز میتوانید کتاب بنویسید، برنامهنویسی یاد بگیرید یا محصولی بسازید که گوشهای از نیازهای مردم را رفع کند. یادتان باشد تکتک چیزهایی که اکنون در پیرامونتان میبینید توسط افرادی ساخته شدهاند که دارای نیروهای ماوراءالطبیعه نبودند، بلکه موفقیتشان در پرورش عادتهای تفکر خلاق ریشه داشته است.
پرورش خلاقیت یعنی اینکه هر روز یک چیز جدید یاد بگیرید و مهارتهای یادگیری خود را افزایش دهید. مثلا به وبسایتهایی سر بزنید که روزانه مقالات و ویدئوهای آموزشی مرتبط با شغلتان را منتشر میکنند. بین پروژهها و مأموریتهای کاری، یک مهارت جدید یاد بگیرید. این مهارت جدید حتی میتواند یک شیوهی نو در استفادهی بهینهتر از ابزاری باشد که در شغلتان با آن سروکار دارید.
برای مثال یک عکاس حرفهای را در نظر بگیرید که به طراحی نیز علاقهمند است. این فرد نه تنها میتواند با تمرین روزمرهی طراحی یک مهارت جدید یاد بگیرد، بلکه در هنر عکاسی نیز پیشرفت خواهد کرد، چرا که آشنایی با شیوههای ترسیم خطوط نقش مؤثری در پرورش خلاقیت یک عکاس دارد.
زمانی یک ذهن خلاق خواهید داشت که هر روز سعی کنید یک چیز جدید یاد بگیرید یا امتحان کنید. این رفتار خیلی زود به یک عادت خلاق تبدیل میشود و ذهن شادابتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد.
از ریسک کردن نترسید
اگر چیزی به نظرتان وحشتناک بود ممکن است دوست نداشته باشید در مورد آن ریسک کنید. اگر در مورد فرصت های کوچک هیجان زده باشید، ممکن است خطرات بزرگی که در مسیر وجود دارد را نادیده بگیرید و به سمت جلو حرکت کنید. احساسات می تواند قاضی شما باشد و با توانایی های تان برای محاسبه دقیق خطرات تداخل نماید.
شما نمی توانید بدون استفاده از فرصت ها موفق شوید اما نتیجه موفقی آمیز به توانایی شما برای کنترل خطرات بستگی دارد.
خطرات موجود را شناسایی کنید و ببینید چگونه می توانید با آن ها مقابله نمایید. ایجاد فهرستی از مزایا و معایب خطر کردن ، می تواند در تصمیم گیری درست منطقی و احساسی به شما کمک کند.
نقطهها را به هم وصل کنید
استیو جابز در سخنرانی معروف خود در مراسم فارغالتحصیلی دانشجویان دانشگاه استنفورد دربارهی وصل کردن نقطهها صحبت کرد و گفت خلاقیت چیزی جز وصل کردن نقطهها به همدیگر نیست.
اگر بتوانید ارتباط بین حقایق را ببینید، آنوقت میتوانید چیزی متفاوت خلق کنید. این دقیقا همان قابلیتی است که مشتریانتان از شما انتظار دارند. شاید خود مشتری به این امر آگاه نباشد، اما وقتی به شما مراجعه میکند ناخودآگاه انتظار دارد یک دیدگاه نو در اختیارش بگذارید.
برای اینکه بتوانید ارتباط بین ایدههای مختلف را بهتر درک کنید، باید مهارتهای متنوعی را در خودتان پرورش دهید. فقط به مهارتی که ذاتا در آن توانایی دارید بسنده نکنید. مثلا اگر طراح وبسایت هستید برنامهنویسی نیز یاد بگیرید، چرا که با یادگیری دانش فنی برنامهنویسی به عنوان مهارت جدیدی که تا به حال با آن آشنا نبودید، میتوانید جرقههای خلاقیت را در ذهن خود بارور کنید. شاید هرگز طراحی وبسایت با متن عمودی به ذهنتان هم خطور نکرده باشد، اما وقتی با اصول HTML و CSS آشنا شوید نه تنها یاد میگیرید چگونه متن عمودی ایجاد کنید، بلکه ممکن است بخواهید از متن عمودی در طراحی وبسایت نیز استفاده کنید.
ارتباط بین ایدههای مختلف با اندکی مطالعه و کندوکاو بیشتر بر شما آشکار خواهد شد. مهارتهایی را یاد بگیرید که استعدادهای ذاتیتان را تقویت کنند. یادگیری عکاسی را به نویسندگان، توسعهی نرمافزار را به طراحان وبسایت و بالعکس، پیشنهاد میکنم. مطمئن باشید اگر فراتر از موضوع در دست بررسی را ببینید، در جلب رضایت مشتریانتان موفقتر خواهید بود. شاید شما به موجب این توانایی به نکتهای پی ببرید که مشتری از آن غافل بوده است و از این رو توصیههایتان تا حد زیادی کارساز واقع شوند.
از توانایی های خود به بهترین شکل ممکن استفاده می کنند
شما نمی تواند حس یک قربانی را داشته باشید و در عین حال از لحاظ ذهنی انسان قدرتمندی باشید. این موضوع غیر ممکن است. اگر افکار شما به گونه ای باشید که حالت قربانی را ایجاد کند، قدرت بیشتری به سایر افراد می دهد تا شما را کنترل کنند. سعی کنید از افکار خود مراقبت کنید و از توانایی هایی که دارید به بهترین شکل ممکن استفاده نمایید.
تغییر واژگان روزانه یکی از روش های موجود برای شناسایی انتخاب هایی است که در زندگی خود دارید. به جای اینکه بگویید باید تا دیروقت کار کنم جمله خود را ویرایش کنید و بگوید من امروز می خواهم تا دیروقت کار کنم و این انتخاب من است. اگر نتوانید تا دیرقت کار کنید ممکن است مشکلاتی داشته باشید اما هنوز هم این انتخاب خودتان بوده است.
قدرت بخشیدن به خود یکی از اجزای ضروری برای ایجاد چیزهایی است که می خواهید در زندگی به آن برسید.
از روش فهرستنویسی استفاده کنید
اگر در حال حاضر از فناوری، سرمایه یا هرگونه پشتوانهی دیگری که برای تحقق ایدههای خود لازم دارید محروم هستید، باز هم نباید دست از تفکر بردارید. امیدوار باشید که روزی منابع مورد نیازتان را به دست آورید. فراموش نکنید که واقعیت زادهی تخیل است. ماشین خلاقیت را با هر تخیلی که پر کنید، در نهایت همان را در قالب یک محصول یا نوآوری منحصربهفرد تولید خواهد کرد.
بهترینتان را وقتی میتوانید ارائه دهید که روی یک ایده به قدر کافی تأمل کرده باشید. حتی اینشتین نیز معتقد است:
منطق میتواند شما را از نقطهی الف به نقطهی ب ببرد، اما تخیل به همه جا.
برخی فکر میکنند روش فهرستنویسی برای افرادی که ذهن خلاق دارند محدودکننده است، اما همیشه اینطور نیست. فهرستها در صورتی برای تفکر خلاق محدودکننده محسوب میشوند که فقط حاوی وظایف تکراری روزمره و زمان انجام این امور باشند، در حالیکه یک فهرست کارآمد نباید صرفا ابزاری پیش پا افتاده برای مدیریت امور در نظر گرفته شود.
فهرستنویسی برای متفکران خلاق به منزلهی ترسیم یک نقشهی راه ذهنی است؛ نقشهای که تمامی ایدههایشان را قبل از اینکه توسط موجی دیگر از افکار خلاق نابود شوند، ثبت میکند. توماس ادیسون، جان لِنون و لئوناردو داوینچی از جمله متفکران خلاق در تاریخ هستند که از این روش به عنوان یک ابزار خلاقیت استفاده میکردند. طراحان و تصویرگران نیز میتوانند از این روش برای ثبت سریع ایدههای خود در قالب نوشته یا شکل استفاده کنند. به این ترتیب، هر وقت درگیر یک پروژهی جدید میشوید، میتوانید تمامی ایدههای خلاق خود را جلوی چشم داشته باشید و از آنها الهام بگیرید.
مثلا بدون اینکه خیلی فکر کنید یا روی چیزهای غیرممکن دست بگذارید، فهرستی از اهدافی که دوست دارید به عنوان یک آزادکار در حیطهی شغلی خود به آنها برسید، تهیه کنید. فقط کافی است هرچه را به ذهنتان میرسد بنویسید، اما نوشتههای خود را ویرایش نکنید. سپس فهرستی را که تهیه کردهاید با خودتان مرور کنید. باید بفهمید چه چیزی مانع رسیدن به اهداف دلخواهتان شده است. یادتان باشد این شما هستید که واقعیت را میسازید. پس خلاقانه فکر کنید و ذهن خلاق خود را پرورش دهید تا بتوانید برای مشکلاتی که ممکن است در شغلتان به وجود بیایند، راهحلهای مناسب پیدا کنید و در نزد مشتری نیز یک مشکلگشای توانا جلوه کنید.
درهای خلاقیت را باز بگذارید
البته که باید به بازخوردهای دیگران اهمیت بدهید، اما اگر کسی بدون اینکه تمام ماجرا را بداند نتیجه گرفت که کاری انجام شدنی نیست یا نباید انجامش دهید، بهتر است حرفش را گوش نکنید.اگر آزادکار هستید، حتما میدانید که گاهی باید جلوی سرکشی ذهن خلاق خود را بگیرید تا با سفارش مشتری هماهنگ شوید، اما نباید از همان ابتدای کار جلوی ایدههای خلاقانهی خود را بگیرید. مثلا اگر مشتری سفارش طراحی یک لوگوی خیلی خاص را داده است، ابتدا هر طرحی را که به ذهنتان میرسد پیاده کنید.
سپس ببینید کدام ایدههایی که در طرحتان پیاده کردهاید، در سفارش مشتری نبودهاند و آن قسمتها را مطابق سفارش تغییر دهید. اما طرح اولیه را نگه دارید و به مشتری نشان دهید. شاید مشتری از ایدههایی که اضافه کرده بودید خوشش بیاید و بخواهد باقی بمانند.
اما اگر قصد این پیشنهاد را دارید، اطمینان حاصل کنید که بیشتر طرح لوگو مطابق سفارش مشتری باشد. یا مثلا حین نوشتن برای ویرایش متن مکث نکنید تا رشتهی افکار از دستتان در نرود. اول بنویسید و بعد ویرایش کنید. در مجموع، هدف این است که درهای خلاقیت را به روی خود نبندید.
حواس پرتی های دیجیتالی را دور کنید
دستگاه های دیجیتالی رو خاموش کنید تا تمرکز شما بهتر بشه. یکی از دشوارترین بخشهای فرآیند خلاقیت،یافتن نظم و انضباط است با از بین بردن حواس پرتی های الکترونیکی هنگام طوفان مغزی ، موانع این هدف را بردارید. تلفن، اتصال WiFi ، تلویزیون و رادیو را خاموش کنید تا در پروژه مورد نظرتون غرق بشید و افکارتون رو روی اون موضوع متمرکز نگه دارید.
جلسه طوفان فکری داشته باشید
یک مسئله، مشکل یا موضوع خاص را برای ایده پردازی انتخاب کنید. با یک تکه کاغذ و قلم بشینید و در بازه زمانی 45-60 دقیقه هرچه می توانید ایده بگیرید. برای اجازه دادن به خلاقیت ذهنتون اجازه بدید فکر شما پیرامون موضوع انتخاب شده چرخ بزند و خود را محدود نکنید اجازه بدید ایده ها به سراغ شما بیان .به عنوان مثال: شما می توانید در مورد گزینه هایی برای بسته بندی محصولاتتون یا ایده هایی برای یک داستان کوتاه جذاب فکر کنید و اون هارو بنویسید.
لیست مثبت و منفی درست کنید
این لیست هارو درست کنید تا بتونید ایده های خودتون رو بررسی کنید. بخشی از فرآیند خلاقیت، ارزیابی کار خود و انتخاب بهترین ایده ها است. ایده های خود را با تفکیک در موارد مثبت و منفی خود بازجویی کنید. منفی بودن و مثبت بودن در مورد یک مفهوم، به شما امکان اینو میده اونهارو از چند منظر مشاهده کنید و متناسب با آن توسعه شون بدید.به عنوان مثال،اگر برای فروش محصولاتتان ایده ی جدیدی دارید از نکات مثبت و منفی اون لیستی تهیه کنید تا بتونید بهترین تصمیم رو بگیرید.
یک کلاژ الهام بخش ایجاد کنید
یک کلاژ الهام بخش ایجاد کنید که مربوط به یک موضوع خاص باشد. اگر در مورد ایده یا مشکلی خاص طوفان فکری دارید ، فکر خود را از طریق تصاویر گسترش دهید. از مجله ها ، روزنامه ها یا سایت های تصویر آنلاین استفاده کنید تا تصاویری را پیدا کنید که به نوعی با ایده ی شما مرتبط هستند. تصاویر را چاپ یا برش دهید و آنها را در یک کلاژ بچسبانید که می توانید برای الهام بیشتر به به عنوان مثال ،مثلا شما میتونید با ساختن کلاژ پدیده های عجیب طبیعی و حیوانات نادر، برای نوشتن یک داستان علمی تخیلی الهام بگیرید.کلاژ را در فضای خلاقیت خودتون قرار دهید تا به روند فکر شما کمک کند.
تفکر مثبت را امتحان کنید
برای تقویت ذهن خلاق خود تفکر مثبت را امتحان کنید. نسبت به خودتون و زندگی و اطرافیان خودتون احساس خوب داشته باشید احساسات مثبت میتونن روان شما را تقویت کند ، دامنه توجه شما را افزایش دهد و توانایی های خلاقیت شما را بهبود ببخشند.
احساس خود را درگیر کنید
بخش حساس مغز خود را درگیر کنید تا آگاهی شما افزایش یابد. افراد حساس غالباً به دلیل درک بالاتر از دنیای اطراف خود،خلاقتر هستند. این افراد ممکن است احساسات و تجربیات حسی را عمیق تر احساس کنند و به راحتی تفاوت های ظریف و جزئیات منحصر به فرد را احساس کنند.سعی کنید با تماشای فیلم های نوستالژیک ، خواندن ادبیات یا گوش دادن به موسیقی خاطره انگیز ، به سمت حساس مغز خود دسترسی پیدا کنید.
قدم بزنید
بیرون رفتن راهی عالی برای تحریک حواس و پاکسازی ذهن است. به مدت 15 دقیقه یا بیشتر در بیرون از خانه پیاده روی کنید. توجه کنید پیاده روی روی تردمیل در فضای بسته، تأثیر پیاده روی در فضای باز را ندارد. قدم زدن علاوه بر اینکه برای جسم شما مفید است تاثیر زیادی بر روی افکار شما خواهد داشت پس این مورد را جدی بگیرید.
بخندید و بخندانید!
هیچ درمانگری بهتر از خنده وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت! همین خنده ساده که جدی اش نمی گیرید، می تواند برایتان معجزه را رقم بزند! وقتی می خندید، تمامی سیستم بدنتان انگار از نو متولد شده. کاری با بخش های دیگر بدن ندارم، اما خنده ذهنتان را به کل دگرگون می کند.
خندیدن برای مدتی تمامی افکار منفی را از ذهنتان پاک می کند و فقط انرژی و ارتعاش مثبت را به جهان هستی ارسال می کند. هنگامی که به جهان هستی و کائنات پیامی پر از ارتعاش مثبت ارسال می کنید، خیلی زود نتیجه اش را میبینید. نتیجه ای شگفت انگیز! سعی کنید هم خودتان بخندید و هم دیگران را بخندانید. به هم نخندید، بیایید از همین امروز، ۵ دقیقه را از کل ۲۴ ساعت، با هم بخندیم!
با افراد قابل اعتماد و دوستان خود مشورت کنید!
گاهی اوقات شنیدن یک جمله از بهترین دوستتان، می تواند ایده های جدیدی را در ذهن تان به وجود بیاورد! شما در حال صحبت کردن هستید و حین صحبت چیزهایی یاد میگیرید. ممکن است در همان موقع ورود اطلاعات به ذهن تان، ایده های جدید شکل بگیرند. وقتی تنوع اطلاعات و ایده ها زیاد شود، خلاقیت ذهن تان نیز بیشتر می شود.
در کمال احترام، به حرف های دیگران توجهی نکنید!
شاید این مورد کمی عجیب باشد! سعی کنید عنوان این تکنیک را درک کنید. یک سری از صحبت ها و نصیحت ها، در ادامه زندگی شخصی و اجتماعی به کارمان می آیند. اما یک سری از آنها، شما را نابود می کنند. بگذارید یک مثال بزنم. فردی به شما می گوید در پخت کیک فلان کار را انجام بده، خوشمزه تر می شود. خب، آیا از این نصیحت و نکته باارزش استقبال نمی کنید؟ شما نباید خیلی سریع از آن استقبال کنید. قبلش کمی داده ها را نزد خودتان تجزیه و تحلیل کنید. آیا حرفش منطقی است؟ اگر جوابتان مثبت است، لبخندی به آن شخص هدیه بدهید و از نصیحت های او بهره گیرید.
اما زمانی ممکن است شخصی به شما بگوید کیک تو واقعا زشت و بدترکیب است. مزه اش هم که افتضاح است، دیگر به پختن کیک ادامه نده! شما پس از شنیدن این موضوع دو انتخاب دارید، یا قبول کنید، یا در کمال احترام و با یک لبخند، به پیشنهادش عمل نکنید! یادتان باشد، شما حق ندارید حرف هر کسی را گوش دهید. پختن کیک کاری نیست که نتوانید انجامش دهید. هیچ چیزی غیرممکن نیست! معنای جمله قبل را به خوبی درک کنید. ممکن است برخی از افراد، درست بگویند. آن زمان تصمیم با شماست که حرفشان را قبول کنید یا نه!
سخن پایانی
راستش را بخواهید، داشتن یک ذهن خلاق، خیلی هم آسان نیست. اما به این معنا نیست که بخواهید سخت بگیرید! برای داشتن ذهنی خلاق، نیاز به تمرین های فراوان دارید! باید تکنیک های گفته شده را به صورت پیوسته و به مدت ۲۱ روز انجام دهید. به همین تکنیک ها بسنده نکنید، باز هم جستجو کنید! قرار نیست خیلی زود نتیجه بگیرید. دارن هاردی در کتاب اثر مرکب، جمله ای گفت که زندگی من و خیلی های دیگر را تغییر داد. شاید دوست داشته باشید آن را بدانید:
ثبات، مهمترین کلید موفقیت است!