حنیف غفاری
نقطه عطفی دیگر در حیات مقاومت
امضای اسناد مربوط به پرونده میدان گازی کاریش در دریای مدیترانه، به معنای پایان منازعه حقوقی بر سر این نقطه کانونی، آن هم به سود مقاومت و ملت لبنان می باشد. چنانچه دبیر کل حزب الله نیز تاکید دارد، تجربه پرونده ترسیم مرزها یک تجربه غنی و بسیار مهم در سطح لبنان و مقاومت است و شایسته تمرکز بسیار بر روی آن است. در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:
نخست اینکه موفقیت لبنان در پرونده ترسیم مرزها بدون اصرار و صلابت مقاومت امکانپذیرنبود. جریان مقاومت از ابتدا اصرار داشت که از حقوق حقه لبنانی ها در حوزه انرژی و بهره برداری از منابع طبیعی و دریایی کوتاه نخواهد آمد.حتی شیطنت های طرف واسطه گر آمریکایی که تلاش داشت سندی حقوقی را بر اساس ارائه تفاسیری موسع در آینده و با گنجاندن جملات و عبارات چند پهلو و مبهم به امضای طرفین ( دولت لبنان و رژیم اشغالگر قدس ) برساند به دلیل مهارت «نیت خوانی موثر رفتار رقیب»از سوی حزب الله
و متحدانش راه به جایی نبرد.همان طور که جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ نقطه عطفی در حیات مقاومت در لبنان و منطقه محسوب می شود، توافق اخیر نیز نقطه عطفی دیگر است که به لحاظ ظاهری با جنگ ۳۳ روزه تفاوت دارد اما درون مایه و ماهیت آنها یکی می باشد.این بن مایه، همان گفتمان مقاومت است که در هر عرصه ای محاسبات و حتی پیش فرضها و ثوابت ذهنی دشمنان را بر هم ریخته و آنها را وادار به تسلیم می سازد.
نکته دوم و مهم تر، به فرامتن این موضوع باز می گردد. از ابتدا برخی منابع وابسته به جریان غربگرای ۱۴ مارس در بیروت و حتی بازیگران غربی ( آمریکا و اتحادیه اروپا) تلاش کردند مذاکرات غیر مستقیم بر سر تعیین حدود و ثغور میدان گازی کاریش میان بیروت و تل آویو را مصداق شناسایی صهیونیستها توسط لبنان قلمداد کرده و سپس ، زمینه را جهت استمرار این مذاکرات در ابعاد دیگر و در نهایت، به رسمیت شناخته شدن اسرائیل توسط بیروت فراهم آورند.اما حزب الله در هدایت ابعاد فرامتنی این پرونده نیز با درایت عمل کرد.
تمامی مذاکرات در این پرونده به صورت غیر مستقیم صورت گرفت و لبنانی ها علی رغم اصرار مقامات آمریکایی و صهیونیستی، حاضر نشدند پشت یک میز با تل آویو در خصوص پرونده میدان کاریش به مذاکره بنشینند.
حزب الله لبنان و گروه های مقاومت نشان داده اند که قواعد بازی چندلایه دشمنان را به خوبی شناخته اند. این بازی چند لایه هم جوانب متنی و هم فرامتنی دارد. حزب الله در پرونده میدان گازی کاریش هر دو جنبه ماجرا را به خوبی پیش برد.
به نظر می رسد هر اندازه قواعد جنگ هیبریدی از سوی دشمنان پیچیده تر می شود، به همان میزان و بلکه بیشتر، قدرت رصد گری و اقدام مقاومت در برابر آنها بیشتر می شود. این همان رمز پویایی مقاومت است که هنوز صهیونیستها و حامیان غربی و مهره های عربی آنها در منطقه قدرت هضم آن را پیدا نکرده اند. بدون شک با این رویکرد قاطعانه و هوشمندانه مقاومت، پیروزی های بزرگ تری در راه است.