پارس را در فضای مجازی دنبال کنید
کدخبر: 682203

تضمین سلامت روحی و روانی سالمندان

آرام آرام خودش را به پنجره ای رساند که صندلی چوبی بلوطی رنگ در کنارش جا خوش کرده بود. کار هر روزش بود. نشستن روی این صندلی قدیمی و تماشای تکراری مردمی که در هیاهوی شهر، روزها را سپری می کردند...

 

گروه زندگی- نفیسه خانلری- بعد از خوردن تکه ای از نان صبحانه و قرص های رنگارنگی که پرستار روی میز گذاشته بود، دستش را به دیوار تکیه داد و آرام آرام خودش را به پنجره ای رساند که صندلی چوبی بلوطی رنگ در کنارش جا خوش کرده بود. کار هر روزش بود. نشستن روی این صندلی قدیمی و تماشای تکراری مردمی که در هیاهوی شهر، روزها را سپری می کردند اما این تماشای نه چندان دلنشین، در روزهای آخر هفته برایش کمی متفاوت بود چون احتمال داشت که هر آن یکی از بچه ها کلید را در قفل درب بچرخاند و وارد خانه شود!

چشم انتظاری، دلتنگی، تنهایی، انزوا و افسردگی؛ این ها حس های آشنایی در دوران کهنسالی هستند و اکثر سالمندان به کرات آن را تجربه می کنند اما آیا واقعا سهم انسان ها از دوران کهنسالی این است؟ آیا نمی توان ورق را برگرداند و تصویر متفاوتی از کهنسالی ترسیم کرد؟ قطعا راهکارهای بسیاری برای تغییر این تصویر خاکستری وجود دارد که می خواهیم همراه با خانم طاووسی کارشناس روانشناسی، برخی از آن ها را با هم مرور کنیم.

دریافت احترام؛ اصلی ترین نیاز روحی سالمندان

دریافت احترام شاید مهمتری نیاز روانی یک انسان کهنسال باشد. حسی که به راحتی می توان آن را به سالمندان انتقال داد و تا حد زیادی سلامت روح و روان شان را تضمین کرد.« سمیرا طاووسی» در این باره توضیح می دهد:«فرد کهنسال نیاز دارد که به عنوان یک فرد محترم در خانواده شناخته شده و این را کاملا لمس کند. به هرحال او عمری را با سختی هایی گذرانده و سردی و گرمی زندگی را بیشتر از ما چشیده، بنابراین از ثمره های زندگیش انتظار احترام دارد. چه بساکه فرد فرد ما در سنین بالاتر، این حس و نیاز به دریافت احترام از کم سن ترها را تجربه خواهیم کرد.» به خاطر داشته باشید که احترام به سالمندان در قالب های مختلفی می گنجد. از یک احترام کلامی در رأس این هرم گرفته تا احترام به نظرات و تجربیات او و حتی احترامی که از توجه به نیازهای مختلفش حاصل می شود. مثلا توجه به سلامت جسمی او، هم صحبتی با سالمند، سرزدن به او و ... همه می توانند ابعادهایی از احترام باشند.

حس کامیابی را به آن ها انتقال دهید

یکی از مسائل در سلامت روحی سالمندان این است که حس کنند، عمرشان مثمرثمر بوده و توانسته اند زندگی اثربخشی را پشت سر بگذارند. طاووسی با بهره گیری از نظریات اریکسون روانشناس بنام آلمانی در توضیح این مساله مهم می گوید:«مهمترین چالش کهنسالی، خرد است؛ یعنی فرد کهنسال آدمی است که مراحل مختلف را گذارانده و اگر الان به مراحل قبل نگاه کند و نتایجش را کامل و مطلوب ببیند، آنوقت احساس ارامش کرده و به سلامت روان می رسد ولی اگر از کلیت زندگی اش راضی نباشد، احساس انزوا، خواری و بی ثمرگی به او دست می دهد که البته در هردوحالت، خانواده نقش بسیار مهمی در القای این حس ها به سالمندان دارند. اگر سالمندان مورد احترام قرار گیرند و حس مفیدبودن را از جانب فرزندانشان دریافت کنند، از سلامت روحی بیشتری برخوردار خواهند شد.» واقعا گاهی لازم است که فرزندان خیلی چیزها را به زبان بیاورند و به خاطر بسیاری از داشته هایشان از والدین خود تقدیر کنند و به آن‌ها بگویند که چقدر در زندگی فرزندان خود اثرگذار بوده اند. همین بیان کلامی ساده به شدت می تواند حس کامیابی از زندگی گذشته را به سالمندان منتقل کند.

پای حرف‌هایشان بنشینید و آن ها را بشنوید

این کارشناس روانشناسی در ادامه به راهکاری مهمی درجهت انتقال حس مفید بودن به سالمندان اشاره کرده و می گوید:«شاید جالب باشد بدانید که یکی از بزرگترین نیازهای سالمند این است که می خواهد تجربیاتش را دراختیار دیگران قرار دهد و گوش شنوایی برای او وجود داشته باشد و این درحالی است که معمولا افراد جوانتر حوصله شنیدن این تجربیات طلایی و گرانقدر را ندارند و یا می‌گویند که دوره آن ها با دوره ما فرق می‌کرده که خب این تصورات مستقیما روح و روان سالمند را نشانه می‌گیرد. بنابراین من توصیه می‌کنم که اگر فرد کهنسالی زیاد صحبت می کند، به این فکر کنیم که او کوهی از تجربه است و ضمنا اینده خود ماست و چندصباحی دیگر، این ما هستیم که فکر می کنیم دارای تجربیات ارزشمندی برای شنیدن هستیم و وظیفه آنتقال آن را داریم، پس شنونده خاطرات و تجربیات سالمندان باشیم تا هم درس هایی از آن ها بگیریم و هم حال خوب و حس مفید بودن را به ان ها هدیه دهیم.»

رنج تنهایی را به آن ها تحمیل نکنید

کاملا درست است همه ما مشغله های بسیاری داریم و گاهی دلمان می خواهد آخرهفته ها را بیرون از خانه سپری کنیم که همه این ها فرصت بودن با پدر و مادرهای کهنسال را از ما می گیرد. قطعا تفریح و نشاط حق ماست اما حواسمان باشد که از والدین پیرمان غافل نشویم. مثلا می‌توانیم با دیگر اعضای خانواده برنامه ریزی کنیم و بودن در کنار این عزیزان بویژه در تعطیلات و اخر هفته ها را بین خودمان تقسیم کنیم تا ان ها منزوی و دلشکسته نشوند. طاووسی می گوید:«وقتی به سالمندان سر نمی زنیم و حتی گاهی با آن ها تماس تلفنی هم نمی گیریم، آن ها احساس می کنند درختی که تمام عمر برایش تلاش کرده اند بارور نشده و همین نیز سلامت روان و حتی جسم شان را به شدت به خطر می‌اندازند.» پس سالمندان را دریابید. تحمیل رنج تنهایی، حق آن ها نیست!

سالمندان را از کنج خانه بیرون بیاورید

خیلی از خانواده ها با ترس از به خطرافتادن سلامت جسمی سالمندان شان از بیرون بردن آن ها خودداری می کنند و معمولا دیدارها به خانه خود افراد کهنسال خلاصه می شود اما واقعا افراد سالمند هم نیاز به نفس کشیدن دارند و حبس کردن آن ها در خانه اصلا کار درستی نیست. گاهی اوقات آن ها را به خانه خود ببرید و حتی امکان تفریح را برایشان مهیا کنید. مواقعی که برای سرزدن به سراغشان می روید، اگر توانش را دارند، دستشان را بگیرید و به نزدیکترین پارک محله ببرید. البته گاهی سالمندان به سبب شرایط جسمی شان رغبت چندانی برای بیرون رفتن از خانه ندارند که شما می توانید این میل را در آن ها افزایش دهید. مثلا هرچندوقت یکبار همه اعضای فامیل را دورهم جمع کنید و با هم به پیک نیک بروید یا مهمانی های جمعی بگیرید. البته خیلی از سالمندان حوصله سروصدای زیاد را ندارند، پس در جمع هایتان حواستان به این موضوع هم باشد.

دوستان قدیمی، پیام آور نشاط هستند

گاهی در مراقبت از افراد سالمند آنقدر افراطی عمل می کنیم که این مراقبت تبدیل به محدودیت برای آن ها می شود. مثلا برخی از سالمندان تمایل به دیدار با دوستان و یا افراد هم سن و سال خود دارند اما با نگرانی های وسواس گونه خود مانع از بیرون رفتن و حتی میزبانی ان ها از دوستانشان می شویم، درحالیکه آن ها زنده اند و حق زندگی دارند. خوب است که گاهی پدر و مادرهای خود را به ارتباط با دوستان قدیمی شان ترغیب کنیم و حتی خودمان آن ها را به خانه دوستانشان ببریم. هم صحبتی و درد و دل با دوستان قدیمی نه تنها حس و حال جوانی را در وجودشان زنده می کند، بلکه آن ها می توانند حرف های مگوی خود را با دوستان هم سن و سال خود درمیان گذاشته و احساس سبک بالی کنند.

سالمندان را به محفل های جمعی و تجربه های جدید سوق دهید

کارشناس روانشناسی نیز ارتباط سالمندان با محفل های افراد مسن را به عنوان راهکاری موثر معرفی و توصیه می کند که فرزندان درجهت سلامت روانی سالمندان خود از آن کمک گیرند.«با توجه به میانگین سن جوامع، یک شخصی 70 ساله خود را به مرگ نزدیک تر می بیند و شور و حال چندانی ندارد. از طرفی هم احتمالا با بیماری هایی مواجه است که مجموع این عوامل، آن ها را به سمت افسردگی و حس از کارافتادگی سوق می دهد که قطعا نباید آن ها را به حال خود رها کرد. امروزه در برخی پارک ها و فرهنگسراها، دورهمی های سالمندان همچون مولوی خوانی و مثنوی خوانی و یا اردوهای یک روزه مختص افراد مسن برگزار می شود که فوق العاده کمک کننده است و می تواند احساس مفید بودن و کسب تجربیات جدید را به سالمندان انتقال دهد؛ بنابراین می توانیم سالمندان مان را با این جمع ها آشنا کنیم تا خیلی خانه نشین نباشند و در انزوا و دوری از جامعه فرو نروند.»

گاهی فرزندان را به سالمندان بسپارید

وقتی حرف از دوران سالمندی می زنیم منظورمان صرفا مواجهه با افرادی بیمار و ناتوان نیست و بسیاری از سالمندان از سلامت کافی برای انجام خیلی کارها برخوردارند. مثلا می توانند بنا به اقتضای شرایط و سن و سال نوه ها، از آن ها مراقبت کنند. به گفته سمیرا طاووسی، «پدربزرگ ها و مادربزرگ ها مراقب های بسیار خوب، دلسوز و باتجربه ای برای نوه ها هستند و می شود گاهی از توانایی آن ها استفاده کرد. چه بساکه این کار به ان ها این حس را می دهند که هنوز هم می توانند برای خانواده شان مفید و موثر باشند.»

حالا که با یکسری از راهکارهای پیشنهادی ما آشنا شدید، شما هم می توانید از تجربیات تان برایمان بگویید تا بتوانیم با هم دوران سالمندی شیرینی را برای عزیزانمان فراهم کنیم.