پارس را در فضای مجازی دنبال کنید
کدخبر: 681604

محمدکاظم انبارلویی

بازی برجام در ایستگاه آخر

وقتی که به یک معامله فکر می‌کنی، اولین گزاره‌های ذهنی به شما می‌گوید؛ در این معامله چه چیز می‌دهی و چه چیزی می‌گیری؟
دومین گزاره ذهنی این است که چه تضمینی برای گرفته‌هاست و ارزش داده‌ها با گرفتن‌ها توازن دارد یا نه؟ کافی است با این یافته ذهنی به برجام نگاه کنیم!
در برجام توازنی بین داده‌ها و ستانده‌ها نیست و تضمینی هم برای رعایت آن وجود ندارد. وفق برجام قرار شد فلان تعداد سانتریفیوژ را از چرخه غنی‌سازی اورانیوم حذف کنیم ، آب سنگین اراک را بتن‌ریزی کنیم و اقداماتی از این دست که برای طرف غربی اطمینان‌آور باشد که ما به اصطلاح به سمت تولید بمب نمی‌رویم. همه این کارها به عنوان داده‌ها انجام شد و آژانس ۱۷ بار تأیید کرد که ایران به تعهدات خود عمل کرده است.
قرار بود غربی‌ها هم تحریم‌های ظالمانه را بردارند ، پول‌های غصب‌شده ایران را که در بانک‌های خارجی بلوکه کردند آزاد کنند و ایران از تحریم بانکی بیرون بیاید تا بتواند به راحتی در بانک‌های خارجی حساب بانکی داشته باشد و پول جابه‌جا کند و ده‌ها تحریم نوشته و نانوشته برداشته شود و سهولت در سرمایه‌گذاری خارجی پدید آید.
اما چنین اتفاقی نیفتاد تحریم‌ها نه‌تنها برداشته نشد بلکه چند برابر شد و طرف اصلی معامله با پررویی برجام را پاره کرد!
به این معامله و امضاکنندگان آن به‌ویژه امضاکننده طرف ایرانی چه می‌گویند؟ «کلاهبرداری»، «فریب»، «زورگویی»، «قلدری»، «بدعهدی» و« خیانت»!
این قرارداد از نظر طرف فریبکار و حُقّه‌باز مرده است. اگر بخواهیم آن را زنده کنیم آن‌هم از سوی طرف مغبون با تنفس مصنوعی به این مرده ، هیچ‌چیز احیا نمی‌شود. به‌ویژه آنکه طرف مقابل همچنان با زورگویی بر گرفتن امتیازات نقد جدید و دادن امتیاز نسیه و واهی اصرار دارد. طرف مقابل حتی پرونده‌های مناقشه هسته‌ای را که در جریان شکل‌گیری برجام بررسی شده و مختومه شده ، دوباره روی میز گذاشته و ادعاهای دروغین تکراری خود را برای فریبی تازه و گرفتن امتیازاتی جدید در دستور کار قرار داده است!
پاسخ این شرارت‌ها در مذاکرات و فریب افکار عمومی که حتی حاضر نیستند به همان تعهدات عدم توازن عمل کنند، چیست؟!
این پاسخ را نمایندگان مردم در مصوبه قانونی مجلس در مورد مذاکرات هسته‌ای و برجامی دقیق در سه کلمه مشخص کردند.
۱- لغو همه تحریم‌ها ۲- راستی‌آزمایی ۳- تضمین
آقای روحانی این سه کلمه را مانع توافق می‌داند . معنای این حرف او این است که تحریم‌ها همچنان لغو نشود.طرف مقابل تضمین ندهد و هر وقت خواست از توافق خارج شود و راستی‌آزمایی هم صورت نگیرد. معنای توافق در ذهن مبارک ایشان یعنی خسارت محض برای ملت ایران! او همچنان بر تکرار این خسارت محض اصرار دارد.
شناخت حقیقی طرف اصلی مذاکره و معامله مهم است. ما با چه کسی ‌در آن سوی میز رو‌به‌رو هستیم؟ ما با کسانی در آن سوی میز قرار داریم که منافع سرمایه‌داری  و استبداد جهانی را صیانت و مدیریت می‌کنند. سوخت اصلی حرکت امپریالیسم جهانی در سپهر سیاسی جهان، «حرص» و «طمع» است. این دو رذیله به آنها اجازه نمی‌دهد حق ملتی یا دولتی داده شودو مدام بر طبل زیاده‌خواهی می‌کوبند.
این دو رذیله در مختصات دیپلماسی غرب همیشه تولید «خشونت»، «شرارت» ، «جنایت» و «خیانت» کرده است. امروز منطقه و جهان زیر ضربات «خشونت» ، «غضب» و «نقض حقوق بشر» از سوی آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها قرار دارد.ملت‌ها چاره‌ای جز «مقاومت» و «پایداری» و مقابله با «زورگویی» ندارند. آنچه موضوع مذاکرات طی ۲۰ سال گذشته بوده بالا و پایین کردن داده‌ها و ستانده‌ها و چرتکه اندازی راجع به امتیازات واهی در برابر امتیازات نقد بوده است. با ما دارند در مذاکره بازی می‌کنند .گاهی با «دیپلماسی التماسی»، گاهی با بازی «معرفی مقصر و مقصرسازی» با دستمایه «دیپلماسی پنهان» و «دیپلماسی آشکار» ! کاسپاروف شطرنج‌باز روسی معمولا ۵ تا ۱۰ حرکت بعدی حریف را پیش‌بینی، بعد اقدام به حرکت یک مهره می‌کرد. کافی است ما در بازی شطرنج هسته‌ای با آمریکا یک یا دو حرکت بعدی آمریکا را پیش‌بینی کنیم تا کلاه سرمان نرود. ظریف و روحانی به همراه تیم هسته‌ای دولت یازدهم و دوازدهم فاقد دانش کافی حقوقی و دیپلماتیک بودند حتی نمی‌دانستند چقدر مهره در میدان دارند تا با این داشته بازی را اداره کنند و حرکات بعدی حریف را حدس بزنند و یا پیش‌بینی کنند. همه بازی‌ها در میدان و کادر جنگ اقتصادی آمریکا علیه ملت ایران و شرطی کردن اقتصاد کشور با مذاکرات هسته‌ای تعریف و عملیاتی می‌شود. تیم هسته‌ای دولت دستاوردهای بزرگی در قالب مذاکرات داشته است که قابل مقایسه با تیم هسته‌ای دولت روحانی نیست. اما این دستاوردها نباید ما را فریب دهد باید تا نتیجه نهایی یعنی «لغو تحریم‌ها»، «راستی‌آزمایی» و «تضمین لازم» هوشیاری خود را حفظ کنیم. بازی برجام را تا ایستگاه آخر حتی در دقیقه ۹۰ با اقتدار ، پرانرژی و هوشمندانه توأم با رصد شرارت آژانس باید مدیریت کرد، تا از یک سوراخ ۱۰ بار گزیده نشویم.
نکته مهم و آخر این است هم‌صدایی، خیانت و شرارت آژانس را با اعمال ماده ۱و۲ NPT خاموش کنیم تا مذاکرات را از حالت سه‌ضلعی درآوریم. عقل دیپلماتیک می‌گوید در مناقشه هسته‌ای، ضلع آژانس همان ضلع اسرائیل است این ضلع اصلا مشروعیت ندارد که طرف گفت‌وگو باشد.
​​​​​​​