مسعود پیرهادی
حضور میدانی تنها یک جزء کار است
کشور ما بلاخیز است؛ از طرفی انگار هنوز ایرادی ندارد که بابت هر بلا و حادثه، غافلگیر شویم؛ کسی هم این غافلگیر شدن را از روی جهل و غفلت نمیداند. این در حالی است که در برخی نقاط دنیا حتی زلزله را نیز تا حدی پیشبینی میکنند و با هشدارها سعی در کاهش حداکثری آسیبهای این بلای طبیعی دارند.
حضور در میدان پس از وقوع بلایا و حوادث، ارزشمند است و در کشور ما خصوصا پس از ۸ سال رخوت و خمودی دولت، چهبسا ضروری باشد اما نباید فراموش کرد که این تنها یک جزء از کار است؛ اگر اهمال ما یا مجموعه تحت امرمان باعث بروز آن بلا یا حادثه شده باشد، شاید حضور ما ولو در اولین ساعات پس از حادثه، تنها بهاندازه دو نمره ارزش داشته باشد؛ ما هجده نمره را بابت ضعف مدیریتی و عدم اقدامات پیشینی ازدستدادهایم؛ همان هجده نمرهای که باعث شده چندین خانواده بهصورت مستقیم و یک ملت، باواسطه عزادار شوند.
البته که این نقد از جانب کسانی که در ایام حادثه یا در ایران نبودند یا در جزیرههای تفریحی بودند و حاضر به قطع سفر هم نمیشدند یا نهایتا پشت میز در دفتر کار بودند و توان جدا شدن از صندلی و بازدید میدانی نداشتند، پذیرفتنی نیست؛ چون آنها نه آن هجده نمره را میگرفتند نه این دو نمره را؛ اصلا گویی عادت دارند به دستاوردهای تقریبا یا تحقیقا هیچ. اما توقع از کارگزاران انقلابی، رفتار عالمانه و مجاهدانه است؛ رفتاری که نمره قبولی بگیرد و علاوه بر حضور درصحنه، درایت، هوشمندی و برنامهریزی در آن هویدا باشد. حضوری درصحنه خوب است که حضورهای آتی را به حداقل برساند؛ مدیر حاضر درصحنه، آسیبها و کمبودها را بلا واسطه لمس میکند و دستورات مقتضی را صادر میکند و این امر، سبب کاهش تبعات و آسیبهای احتمالی بعدی میشود.
درباره سیل اخیر امامزاده داوود، که عدم لایروبی مناسب و مسدودی خروجی کانال با یک خودرو و امثال این موارد که باید نسبت به ترک فعلهای صورت گرفته برخورد قاطع شود، میگویند ما هشدار داده بودیم که سیل میآید، ولی نه سکنه و مغازهها توجه کردند نه مردم! گویی یک امر ارشادی و مستحبی بوده که بهصرف یک هشدار بسنده کردند.
پذیرفتنی نیست که متولیان امر، گمان کنند اینگونه تکلیف از دوش آنان برداشتهشده است. بیتردید کسانی که با سهلانگاری و اهمال، باعث تشدید خسارات جانی و مالی به مردم شدهاند، در دنیا و آخرت مسئولاند.
صدها مورد اینچنینی در تهران و کشور وجود دارد که مسئولان بهجای این زحماتی که در شرایط سخت کشیدند میتوانند باتدبیر خود قبل از آنکه دیر شود، علاج واقعه قبل از وقوع کنند.
بخشی از این اقدامات، قوه قاهره لازمه دارد؛ هزینه دادن و آبرو خرج کردن میطلبد؛ ایستادگی جلوی دستگاهها و افراد صاحب نفوذ میخواهد؛ اما بالاخره مسئولیت همین است؛ بستهای است که در آنهم قدرت و شهرت و احیانا محبوبیت دارد، هم این هزینهها را؛ نباید و نشاید هنگام مواهب مسئولیت، حاضر بود ولی از زیر بار هزینههای مسئولیت، شانه خالی کرد.
از قبیل موضوع ساختمانهای ناایمن که هرکدام یک بمب خنثی نشده است در این شهر و کشور زیاد داریم؛ این بلایا را تلنگری برای حوادث بزرگتر ببینیم و بیدار شویم.
اما نکته پایانی آن است که عزیزان مسئول، رسانه زده نشوند. رضای خدا و مصلحت خلق خدا را در نظر بگیرند وگرنه برخی از همین گلی بودن شلوار و چکمه به پا نداشتن، نقطهضعف درمیآورند؛ طرفداران همانها که اعلیحضرتوار نه از خودروی شاسیبلند پایین میآمدند نه گرمای هوا را تاب میآوردند، امروز یا نیتخوانی میکنند یا دنبال زیر بغل مار میگردند.