محمدکاظم انبارلویی
دست دشمن خالی است !
امروز پرچم غدیر و پرچم کربلا به همت بلند ملت بهویژه جوانان سلحشور ایران، توأمان در اهتزاز است.انقلاب اسلامی ما امتداد چشمه جوشان غدیر است.
سرّ مانایی انقلاب طی چهار دهه گذشته وفای ملت ایران به عهد و پیمانی است که با پیامبر (ص) در غدیر بسته است و ایستادگی بر قولی که به امام حسین (ع) و شهدای کربلا آنگونه که در زیارت عاشورا است با زبان اشک بیان نموده است.
آمریکا نمیتواند این پرچم را در ایران با این اپوزیسیونی که در داخل و خارج به صف کرده پایین بکشد!
امروز رگههایی از جریان قاسطین، مارقین وناکثین در لایههای اپوزیسیون ایران در داخل و خارج پیدا می شود. آنها طی ۴۳ سال گذشته نتوانستهاند زیر تیغ هوشیاری، آگاهی و بصیرت مردم، کمر راست کنند. آمریکا از آنها فقط برای «انقلاب آزاری» استفاده میکند!
امروز لایهشناسی ضدانقلاب یک تصویری از اپوزیسیون میدهد که سیاه، مشمئزکننده، عفونی و غیرقابل حمایت و دفاع مینماید. این یک تصویر واقعی از اپوزیسیون ایران در داخل و خارج است . مختصری از ریختشناسی اپوزیسیون را میتوانید در زیر بخوانید.
۱- منافقین : یک جماعت روسیاه که دستشان به خون ۱۷ هزار شهید ترور آلوده است. در خطیرترین روزهای تاریخ ایران که استقلال و تمامیت ارضی کشور مورد تهاجم آمریکا و استکبار جهانی بود با اعلام جنگ مسلحانه علیه ملت ایران و انفجار حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخستوزیری، تروریسم را به عنوان یک راهبرد ملت ستیزی کلید زدند و ۸ سال رفتند در عراق در کنار سربازان متجاوز بعثی قرار گرفتند. آنها اسرای ایرانی را در اردوگاههای بعثی شکنجه میکردند و حتی در سرکوب ملت عراق در کنار ارتش بعث بودند. در تمام این مدت سرکرده آنها به سبک شاهان قاجار در اردوگاه اشرف حرمسرا درست کرده بود و برخی فراریان از این حرمسرا مطالب شنیدنی از جنون جنسی سرکرده منافقین در مصاحبهها گفتهاند که ذکر آن فوقالعاده مشمئزکننده است.
بعد از سقوط صدام مجبور شدند بساط خود را به امر آمریکاییها جمع کنند و ببرند کشور آلبانی!
سالی یک دو سخنرانی در پاریس و کمپ آلبانی برگزار می کنند و شروع می کنند به فحش و ناسزا به ملت ایران و سخنرانان اصلی این میتینگها هم شهردار نیویورک ، وزیرخارجه و رئیس سازمان سیا و … آمریکاست.
این جماعت قبل از انقلاب خود را ضدامپریالیستیترین و ضددیکتاتورترین گروه مبارز معرفی میکرد . الان در آغوش آمریکا و همپیمانان با کاخنشینان واشنگتن مشغول مبارزه با جمهوری اسلامی است. این ریخت و قیافه یک لایه از اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور است که اکنون به قول خودشان مشغول غنیسازی «کانونهای شورشی» با چاشنی بمب و تفنگ، دروغ و فریب و … و با همکاری سلطنتطلبها هستند. اینها میخواهند برگردند به ایران و حمام خون راه بیندازند و برایشان مهم نیست ، چه کسی بر ایران حکم براند فقط جمهوری اسلامی و حاکمیت ملت نباشد هرچه شد، شد! این گزاره یک بعد از ابعاد چهره اپوزیسیون است!!
۲- سلطنتطلبها : سلطنتطلبها دومین لایه اپوزیسیون خارج کشور را تشکیل
می دهند که ظاهر فعالیت آنان این است که «ربع پهلوی» رهبری این جریان را به عهده دارد. سلطنتطلبها با غارت اموال ایران اکنون در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی مشغول عیش و نوش هستند. آنها باید پاسخگوی کشتارهای سالهای ۵۶ و ۵۷ در خیابانهای ایران باشند.آنها باید پاسخگوی دزدی و غارت اموال بیتالمال مسلمین طی دو دوره حکومت پهلوی پسر و پدر باشند. زندگی آنها که در غرب زیر ذرهبین رسانههای مستقل در خارج قرار دارد تصویری از فساد جنسی و اخلاقی و تسویه حسابهای درونی و فحش و ناسزا گفتن به همدیگر را نشان میدهد. روسیاهترین چهرههای نظامی و سیاسی در این جریان که عمدتا دوران پیری و کهولت خود را طی میکنند در رسانههای آمریکا ساخته، ظاهر می شوند و هر چه بیشتر حرف میزنند به نفرت ملت ایران علیه خودشان بیشتر میافزایند.
۳- روشنفکران: جماعتی هستند که به غرب فرار کردند و نام خود را روشنفکر سیاسی دینی یا نواندیش دینی نهادهاند، لایه دیگری از اپوزیسیون خارج از کشور را تشکیل
می دهند که در میان آنها ۳۰۰ روزنامهنگار و نویسنده وجود دارد که قبلا آزادانه در مطبوعات ایران مطلب مینوشتند و ترجیعبند نوشتههای آنها این بود که در ایران آزادی نیست! آنها با نشر اکاذیب و اهانت به اشخاص حقیقی وحقوقی به طور عمد مطالبی مینوشتند که مشمول برخوردهای حقوقی دستگاه قضائی بشوند این احکام را با افتخار میگرفتند میبردند سفارتخانههای خارجی تا از آنها پناهندگی سیاسی بگیرند.با این پناهندگی یک کاری در دم و دستگاه امپراطوری رسانهای غرب در اروپا و آمریکا دست و پا میکردند و به حرامخواری و با جیره و مواجب غربی روزگار میگذراندند . وظیفه آنها این است که در تولید برنامهها علیه ملت ایران مدام بگویند ؛ ایران یک سال دیگر ، ۶ ماه دیگر ، یک ماه دیگر سقوط می کند.
باسوادترین آنها وقتی سخنرانی میکند یا بیانیه صادر میکند ۲تُن دروغ، فحش و تهمت و فریب و نیرنگ قاطی پیام خود علیه رهبری و مردم نثار میکنند هرچقدر پیازداغ آن مطالب بیشتر باشد حقوق بیشتری میگیرند. این جماعت یک زنجیره طولانی را تشکیل میدهند که از «سروش» تا «گوگوش» را دربرمیگیرد.
۴- مفسدین فیالارض : یک جماعتی هستند که در دادگاههای ایران به جرم زنا، لواط ، اخلال در نظام اقتصادی، دزدی و رشوه، غارت بیتالمال و … محکومیتهایی دارند و داغ شلاق تعزیر و حدود اسلامی را بر پشت خود احساس میکنند ترجیح دادند جلای وطن کنند و به خارج فرار کنند. آنها عمدتا در کانادا و برخی کشورهای غربی بساط اپوزیسیونی خود را پهن کردند گاهی با منافقین و گاهی با سلطنتطلبها همکاری میکنند و خودشان هم «خردهکاری» علیه مردم و نظام با فحاشی و هتاکی دارند.
***
جمع جبری این حضرات اپوزیسیون را در سراسر غرب ضرب و تقسیم و بالا و پایین کنیم ،
۱۰ هزار نفر نمی شوند . که با ضریب ارتش رسانهای آمریکا و اروپا حداکثر گاهی ۱۰۰ هزار نفر مینمایانند.
این جماعت اپوزیسیون در برابر انقلابی که جهان را طی چهار دهه گذشته تحت تاثیر گفتمان الهی، مردمی و انسانی خود قرار داده اند یک «نعمت» است که خداوند به ملت ما عطا کرده است. چرا که خداوند آنها را از رسوایان، روسیاهان و احمق ها قرار داده است!
جماعتی که شرورترین ، جنایتکارترین ، خبیثترین ، فاسدترین، گمراهترین ، خائنترین
و … را در لایههای آن میتوان به اسم و نشانی کامل نام برد و ملت آگاه ایران در شناسایی آنها اصلا دچار شک و تردید نیستند که کسی برای آنها روشنگری کند. خیانت و جنایتی نیست که اینها طی چهار دهه گذشته و بهویژه در سال های ۵۶ و ۵۷ مرتکب نشده باشند و ملت ایران از آن بیاطلاع باشند. آمریکا با این اپوزیسیون به جنگ ملت ایران آمده و دلش را به وجود اینها خوش کرده و انقلاب اسلامی را به رسمیت نشناخته است.
آمریکا با همین جماعت جنگ داخلی در ایران را در اوایل انقلاب و جنگ خارجی را با تجاوز عراق و هم پیمانان آن کلید زد و نتیجهای نگرفت. با همین جماعت ۳نبرد نرم را طراحی و عملیاتی کرد و نتیجه نگرفت. اکنون آمریکاییها ناامید از همه این توطئه ها پشت دیوارهای تحریم اقتصادی بهویژه در ۲۰ سال گذشته با همکاری همین چهار لایه نفرتانگیز اپوزیسیونی کار خصومتورزی خود علیه ملت را ادامه میدهد اما هرچه دست و پا میزند کمتر نتیجه میگیرد. دست آمریکا خالی است.این را خوب میداند. اکنون آمریکا به لحاظ تهدید خارجی در معرض یک جنگ هستهای است که با بازی خطرناک آنها در اوکراین و اروپا کلید خورده است.
از طرف دیگر در معرض خطر فروپاشی از درون است که جامعهشناسان و فیلسوفان سیاسی غرب، اخبار آن را با سند و مدرک مدت هاست رو کردهاند.
اعتراض جورج سوروس، طراح انقلابات رنگی در جهان در این مورد شنیدنی است که اخیرا طی مقالهای در یک روزنامه آلمانی گفته است؛ آمریکا به زودی به یک رژیم سرکوبگر تبدیل میشود. او از یک تهدید جدی داخلی نام میبرد که میخواهد دموکراسی را در آمریکا نابود کند. او این تهدید را نفوذ راستگرایان افراطی در سلسله مراتب قدرت در آمریکا که در راس آن دیوان عالی آمریکا است نام میبرد و این اعتراض نشان میدهد آنها هر چه تخم تفرقه و نفاق و نفرت در جهان و ایران کاشتند الان دارند محصول آن را در آمریکا درو میکنند!
تکرار میکنم دست دشمن خالی است. اپوزیسیون ایران در داخل و خارج ضعیفتر از آن است که کمر خود را در برابر مشکلات داخلی خود و عقیم بودن برنامههای خود راست کند تا چه رسد به اینکه به مقابله ملتی بیاید که با خون هزاران شهید و میلیونها فدایی نظام برپا شده، عرض اندام کند.
اپوزیسیون و ضدانقلاب هر روز در سراشیبی «انحطاط» و گرفتار چاه ویل «فروبستگی» است و گریزی از آن نیست. اکنون ملت ایستاده بر بلندای اقتدار اسلام ، انقلاب، ایران در اوج ترقی و بالندگی و پیشرفت است این حقیقتی است که تاریخ ۴۳ سال اخیر ایران فریاد میزند ولو اینکه عدهای اندک گوش خود را با انگشتان خود بگیرند و چشم خود را ببندند.
اکنون سرود انقلابی «سلام فرمانده» عمق قدرت نرم جمهوری اسلامی را در داخل و خارج سرزمین ایران از کوه های هیمالیا تا سواحل مدیترانه به رخ دشمنان کشیده ، اجرای سرزمینی این سرود در حقیقت یک رفراندوم حماسی از اقتدار ملت ایران بود. در صفوف فشرده این سرود چهار نسل بهویژه دهه نودیها محکم ایستادهاند. چه کسی قادر است با این قدرت مقابله کند؟!