هشدارهایی که شنیده نشدند!
از دست رفتن حد آستانه تحمل زمینشناسی در جاده چالوس
به اعتقاد کارشناسان حوزه بحرانهای طبیعی، رانش زمینی که در جاده چالوس از ۱۹ اسفند شاهد بودیم، رخدادی است که هشدارهای آن از سال ۹۶ داده شده است و بار ترافیکی ایجاد شده روی این جاده و قرار گرفتن آن در نزدیکی سد سیاه بیشه و نیروگاههای برقابی منجر به پدیده رانش زمین شد و با شرایط ایجاد شده و در صورت بی توجهی بیشتر در سالهای آینده شاهد تشدید این پدیدهها به ویژه در ۳ استان شمالی کشور خواهیم بود.
محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن آمایش سرزمینی و عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار ایران در ربطه با رانش جاده چالوس با بیان اینکه پوسته زمین از لایههای رسوبی متراکم و حتی غیر متراکم تشکیل میشود، گفت: زیر این لایهها از نظر تکتونیکی سطوح شیبداری وجود دارد و اگر این سطوح شیبدار به هر دلیلی ناپایدار شوند، لایههای رسوبی زیر سطوح شیبدار به حرکت درمیآیند و به این پدیده رانش زمین گفته میشود. وی علل رخداد رانش جاده چالوس را منشا طبیعی و انسانی دانست و اظهار کرد: عوامل دخیل در این رخداد شامل بارانهای سیل آسا و زلزله است، ولی دخالتهای انسانی باعث رانش میشود که حتی موجب تغییر زمین شناختی منطقه و باعث ایجاد زمین لغزش خواهد شد.
شمارش معکوس برای مرگ جاده چالوس
محبوبفر با اشاره به رخدادهای این چنینی در کشور همانند رانش زمین در جاده چالوس، یادآور شد: دخالتهای انسانی پر رنگتر از عوامل طبیعی است و در حال حاضر ۳ استان "گیلان"، "مازندران" و "گلستان" رتبه اول کشور در رانش زمین هستند و بعد از این استانها، استان "لرستان" و "خوزستان" قرار دارند که بیشتر از سایر استانهای کشور در معرض رانش زمین قرار دارند.
وی علت رانش زمین در کشور را دخالتهای بیش از حد انسانی در مناطق کوهپایهای، جلگهای و آبرفتی و هر منطقه شیبداری دانست که جنس خاک دامنههای آن از نظر زمین شناسی مستعد رانش و لغزش زمین هستند و ادامه داد: دخالت انسانی بیشتر در زمینههای تغییر کاربری اراضی، تخریب جنگلها، ساخت و ساز غیر اصولی، احداث سدها در نقاط مختلف این سه استان و همچنین اقدامات افراطی راه سازی و جاده سازی است.
عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار ایران، با بیان اینکه بی توجهی به طبیعت و رهاسازی آن و فعالیتهای بی حد و حصر انسانی منجر شده که استان مازندران در تهدید مخاطره رانش زمین قرار گیرد و خاطرنشان کرد: رانش زمین که هم اکنون آن را مشاهده میکنیم، رخدادی است که از سال ۱۳۹۶ نسبت به وقوع آن در شمال کشور هشدارهایی داده شد و حتی در سال ۱۳۹۸ اعلام شده بود که بیشتر از ۴۰۰ نقطه از استان مازندران دچار پدیده رانش هستند و رتبه این رانش از خفیف تا شدید برآورد شد، ولی متاسفانه به این هشدارها توجه نشد.
محبوبفر یادآور شد: همه اتفاقاتی که در جاده چالوس به عنوان رانش زمین رخ میدهد، به احداث سد "سیاهبیشه" بر میگردد. در کنار رودخانه چالوس، این سد احداث شده است و متاسفانه بر اساس اطلاعاتی که ما دریافت کردیم، احداث این سد منجر به تقلیل آبهای زیر زمینی در منطقه شده و ساختار ژئوتکنیک و زمین شناسی منطقه را دگرگون کرده است.
این محقق حوزه بحرانها و مخاطرات محیطی با بیان اینکه سد سیاه بیشه در واقع دو سد است، اظهار کرد: زمانی که جاده چالوس از یک طرف در مجاورت این دو سد قرار گرفته و نیروگاههای متعدد برقابی در کنار این دو سد ساخته میشود و از طرف دیگر در طول روز نزدیک به حدود ۴۰ هزار خودرو از این جاده عبور میکنند، باید حق بدهیم که این جاده آستانه حد تحمل زمین شناسی خود را از دست داده است و دچار رانش بیسابقهای شود، به طوری که مجبور به مسدود کردن آن شوند.
مرگ دردناک 4 سرنشین ۲۰۶ زیر سنگ چند صد کیلویی جاده چالوس
بیمهری ما با طبیعت و ادامه قهر زمین
عضو انجمن آمایش سرزمینی، رانش زمین در استانهای شمالی به ویژه در استان مازندران را در امتداد فرونشست زمین در نقاط بیابانی میداند و در این باره توضیح داد: اگر در بخشهای بیابانی و کم آب و کم بارش ایران، فرونشست داشته باشیم، در بخشهای شمالی کشور با پدیده رانش زمین روبرو خواهیم شد که ابتدای این مسیر فعالیتهای انسانی این پدیده را تشدید کرده و زمانی که همراه با عوامل طبیعی میشود، مانند تغییر اقلیم و بارانهای سیل آسا، این مشکلات بوجود میآید.
وی اضافه کرد: بر این اساس معتقد هستم که مشکلی که در شمال کشور ایجاد شده است، یک شبه پدید نیامده است و از سال ۹۶ کشور درگیر این پدیده است و بارها هشدار نسبت به ایجاد رانش زمین در ۴۰۰ نقطه در استان مازندران داده شد، ولی به جای اینکه طبیعت منطقه احیا شود، نسبت به طبیعت آن دستدرازی صورت گرفت و به این شرایط برداشتهای بی رویه آب، سدسازیها و حجم ترافیک سنگینی که بر روی جاده چالوس بارگذاری میشود، اضافه شده است.
به گفته وی، سد سیاه بیشه در زمینهای سست بنا شده و ساختار زمین شناسی این منطقه را متحول کرده و این در حالی است که قبل از احداث این سد، چاره اندیشی نشد.
محبوبفر خاطر نشان کرد: ما تعطیلات نوروزی را در پیش داریم، قطعا میتواند برای کشور مشکل ساز شود و لازم است این جاده بسته باشد و یا از جادههای جایگزین استفاده شود؛ چرا که امکان ایجاد فروچالهها و گسترده شدن ترکها در جاده وجود دارد و ممکن است به تلفات انسانی بینجامد.
فرونشست در استانهای شمالی
عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار ایران، عمده مخاطرات در شمال کشور را مربوط به دخالتهای بی حد انسان دانست و گفت: وزارت نیرو وزارت راه و شهرسازی در کنار این مخاطرات در حالی قرار دارند که اقتصاد مناطق شمالی روی مسائل صنعتی تعریف میشود ولی توجهی به زیر ساختها و مجوزهای زیر ساختی نمیشود.
وی با بیان اینکه بر اساس شنیدهها، احداث سد سیاه بیشه فاقد مجوز زیست محیطی بوده است، خاطر نشان کرد: در برههای از زمان سازمان محیط زیست با ایجاد این سد مخالفت کرد، ولی وزارت نیرو و وزارت راه بی توجه به این پدیدهها هستند و این پدیدهها نیز همچنان در این استانها تداوم دارد، ضمن آنکه تشدید هم خواهد شد.
ریزش کوه در جاده چالوس/سقوط ٥٠ تن سنگ از کوه
این محقق حوزه مخاطرات، با بیان اینکه درباره اراضی نیز تغییر کاربری به سمت فعالیتهای آببر انجام شده است، اظهار کرد: در این صورت نیاز به برداشت آب و سد سازی ایجاد میشود و طبیعی است که این چنین پدیدههایی رخ دهد و در آینده نیز تشدید شود.
وی اضافه کرد: من معتقدم کلیه شهرهای ۳ استان شمالی متاثر از این رانش زمین هستند و این رانش در امتداد فرونشستی است که در مناطق بیابانی رخ می دهد و اکنون بازخوردهای آن در مناطق شمالی در حال احساس شدن است.
محبوبفر، تاکید کرد: در این بین وضعیت تهران از نظر فرونشست زمین به مراتب بدتر است، هم اکنون نیز حجم مخازن سدهای تهران نسبت به سالهای گذشته کمتر شده و با وجود بارندگیهایی که رخ داده از یک طرف بارندگیهای سیل آسا را شاهدیم و از سوی دیگر با بحرانهای بیآبی و کم آبی مواجه هستیم که این امر نشان میدهد که فعالیتهای انسانی از حد و مرز خارج شده و طبیعت را دچار مشکلات اساسی کرده است، به طوری که هر چقدر شاهد بارندگیها و سیلابهای بیشتری باشیم، مشکل کم آبی و بی آبی مرتفع نمیشود و تشدید نیز میشود.
وی با بیان اینکه بررسیها نشان میدهد که وضعیت استانهای تهران، اصفهان و خوزستان در تابستان و پاییز سال ۱۴۰۱، بحرانیتر از تابستان سال ۱۴۰۰ خواهد بود، تاکید کرد: وضعیت ما به گونهای است که ما از ورشکستگی آبی به نابودی سکونتگاهها و اکوسیستم رسیدهایم و اینکه در این سالها بر طبل توسعه کوبیده شد، شرایط پیش آمده در واقع یک توسعه خیالی و معکوس بوده است؛ چون توسعه یعنی محیط زیست سالم، یعنی رفاهی، یعنی نبود آلودگیهای زیست محیطی و ترافیک.