محسن پیرهادی
شفافیت جامعومانع
یکی از توقعات مردم از مجلس شورای اسلامی تصویب طرح شفافیت است؛ این طرح، مثل هر طرح دیگری موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام، استدلالهایی برای آن دارند. بنده بهعنوان کسی که موافق تصویب طرح جامع شفافیت بوده و پیرامون آنهم نطق کردم و همقلم زدم چند نکته و ملاحظه پیرامون قضیه شفافیت دارم.
یکی از توقعات مردم از مجلس شورای اسلامی تصویب طرح شفافیت است؛ این طرح، مثل هر طرح دیگری موافقان و مخالفانی دارد که هرکدام، استدلالهایی برای آن دارند. بنده بهعنوان کسی که موافق تصویب طرح جامع شفافیت بوده و پیرامون آنهم نطق کردم و همقلم زدم چند نکته و ملاحظه پیرامون قضیه شفافیت دارم. بخوانید:
شفافیت قطعا حق مردم و تکلیف حاکمان است. اما شفافیتی مطلوب و مفید خواهد بود که جامعومانع باشد؛ یعنی جامع افراد و مانع اغیار. هر آنچه باید در هرجای این کشور شفاف باشد میبایست در این طرح گنجانده شود و هرچه مطابق شرع و قانون باید محفوظ بماند میبایست وارد این طرح نشود. از طرفی شفافیت موضعی مثل علم و مهارت ناقص میماند؛ کسی که کمی میداند، تصور میکند که محق به قضاوت است درصورتیکه با علم ناقص، تنها گوشهای از یک قضیه روشنشده درحالیکه ابعاد گستردهای در نظر گرفته نمیشود و همین امر، ما را به قضاوت ناصحیح سوق میدهد.
نکته مهم دیگر در این زمینه، نگاه برآیندی و مقایسهای است. ما باید به هر مجموعه در قیاس با سایر نهادهای همارز و همعرض بنگریم. دولت، مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و سایر نهادهای حاکمیتی نیز باید از حصار خودساخته خارج شوند و مردم را محرم خود بدانند. مجلس باید پرچمدار شفافیت شود اما میبایست با نگاه کلان و راهبردی، سایر مجموعهها را نیز شفاف کند تا درنهایت کل ترکیب نظام، در محضر مردم شفاف و شیشهای باشد. شفافیت نهفقط در آرای نمایندگان بلکه در اقوال و افعال تمام مسئولان باید جاری شود. نگاه حداقلی به شفافیت، ظلم به این طرح و نگاه مثبت است. هرچند مجلس در قیاس با دولت و شوراهای مختلف و مجمع تشخیص و … از شفافیت بهتری برخوردار است و لااقل مردم از نطقها و تذکرها در رسانهها مطلع میشوند اما این کف شفافیت است و باید برای حداکثری کردن شفافیت تلاش کرد.
امروزه مردم به وکلای خود وکالت تام نمیدهند؛ مطالبه گری و رصد مدام وکلای ملت، باعث شده نمایندگان، به تعبیری وکالت مشروط داشته باشند. وکیل باید هم غبطه موکلین خود را رعایت کند و هم امین آنان باشد و مقصود آنان را پیش ببرد و امروز یکی از خواستههای این مردم، ایجاد شفافیت جامع درعملکرد مسئولان است.
البته پیرامون شفافیت، ملاحظات بسیار مهمی وجود دارد که باید مدنظر قرارداد. جریان سازیهای مختلف در فضای رسانهای صرفا توسط دلسوزان، متخصصان و مردم صورت نمیگیرد؛ باید مراقب بود در دام عملیات دشمن قرار نگیریم و متأثر از آن فضا تصمیمگیری نکنیم. گاهی فشار برای تصویب یا رد یک طرح، کاملا جهتدار و مغرضانه صورت میگیرد تا حدی که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، هشدارهای خود را به ما منتقل میکنند. بهعلاوه باید مراقب افتادن در دام پوپولیسم باشیم؛ مثلا سر دادن شعارها و وعدههایی که برای اقشار و اصنافی فریبنده و جذاب است اما کارشناسی و عملیاتی نیست و بار مالی سنگینی ایجاد میکند و مخالفت با آنهم، به معنی ایستادن مقابل آن صنف و قشر خواهد شد. باید مراقب ذبح نشدن حرفهای کارشناسی ولو تلخ باشیم. این فرصت نباید با فشارها، توییتها، کامنتهای اسپموار، پیامهای گروهی در پیامرسانها و پیامکها تبدیل به تهدید شود و از آن هراسید. قطعا شفافیت در شئون مختلف، باعث محدودیتها و فشارهای گوناگونی خواهد شد که گاهی منجر به هزینه دادن خواهد شد، اما مسئول نظام اسلامی باید اهل هزینه کردن خود باشد؛ عافیتطلبی و وسط لحاف خوابیدن پذیرفتنی نیست.
نباید نورافکن روی اقوال و افعال گروهی بتابد و آنان محل سؤال و مؤاخذه باشند و کسانی که مخاطب اصلی بایدها هستند در حصن امنی بهدوراز شفافیت و پاسخگویی رفتار کنند. شفافیت جامعومانع، آنهم نهفقط در بهارستان بلکه در تمام ارکان حاکمیت، خشم مجازی امروز را بهمرور کم و کمتر خواهد کرد. اگر شفافیت حق مردم است و تکلیف حاکمان، نباید از آن طفره رفت. این مجلس، مزین و مفتخر بهعنوان «انقلابی» از کسی شده که رهبر و زعیم انقلاب است پس بابت آن باید انقلابی عمل کرد.