قتل نوعروس به دلیل مسخره / سر قاتل را کلاه گذاشتند !
وقتی با زنم تنها شدم تازه فهمیدم او دختر شلختهای است و دهانش بوی بدی میدهد. آن لحظه احساس کردم سرم کلاه گذاشتهاند و زندگیام تباه شده به همین خاطر از کوره در رفتم و او را کشتم.
مرد جوان قتل کرد. قتل نوعروس توسط شوهرش بود. قتل نوعروس به دلیل بوی بد دهانش بود.
مرد جوان که به جرم قتل نوعروسش ۱۷ سال در زندان مانده است در حالی از قضات درخواست آزادی کرد که مدعی است در زندان لیسانس حقوق گرفته است.
رسیدگی به این پرونده از بهمن سال ۸۳ با گزارش قتل یک نوعروس در خانه پدرشوهرش در منطقه قرچک ورامین آغاز شد. پس از حضور مأموران و تحقیقات اولیه مشخص شد که مقتول ۱۷ ساله بوده و چند روز قبل از مرگش به عقد مردی در آمده بود. وی روز حادثه همراه همسرش و برای جشن پاگشایی به خانه پدرشوهرش رفته بودند که از سوی همسرش با ضربات چاقو به قتل رسید.
در ادامه شوهرش بازداشت شد و به قتل مینا اعتراف کرد و گفت: همسرم را کشتم، چون زنی شلخته و بیانضباط بود. پس از اعتراف متهم و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه (۷۱ وقت) دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در آن جلسه مادر مینا برای دامادش درخواست قصاص کرد و گفت: دخترم پدر نداشت و من او را به تنهایی و با سختی بزرگ کرده بودم. اما دامادم بیرحمانه دخترم را کشت. بعد از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من مینا را نمیشناختم. مادرم او را دیده بود و به من معرفی کرد.
اولین بار که او را دیدم از او خوشم آمد و خیلی زود به خواستگاریاش رفتیم و عقد کردیم. چند روز بعد هم مادرم ما را پاگشا کرد. وقتی با زنم تنها شدم تازه فهمیدم او دختر شلختهای است و دهانش بوی بدی میدهد. آن لحظه احساس کردم سرم کلاه گذاشتهاند و زندگیام تباه شده به همین خاطر از کوره در رفتم و او را کشتم.
در پایان جلسه قضات وی را به قصاص محکوم کردند و حکم در دیوان عالی کشور هم تأیید شد، اما چون مادر مقتول پیگیر اجرای حکم قصاص نشد، مرد جوان ۱۷ سال در زندان ماند. تا اینکه وی با ارسال نامهای به دادگاه از قضات خواست تا به او کمک کنند.
به این ترتیب او مطابق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی در شعبه دوم دادگاه کیفری (جایگزین شعبه ۷۱) یک استان تهران محاکمه شد تا تکلیفش بعد از ۱۷ سال روشن شود.
وی در این جلسه گفت: من ۱۷ سال است که به خاطر عدم پیگیری مادرزنم در زندان ماندهام. در این سالها در زندان درس خواندم و لیسانس حقوق گرفتم. حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم کمکم کنند تا زودتر آزاد شوم. من دیگر تحمل ماندن در زندان را ندارم. با پایان اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: روزنامه ایران