سونامی سالمندی در ایران / جمعیت یک سومی سالمندان در سال 1435
مطالعات نشان دادهاند زنگ خطر سالمندی در کشوری که نرخ سالمندی آن از ۸ درصد عبور کند به صدا درآمده است. علت این پدیده، افزایش امید به زندگی در کشور است که به دلیل بهبود وضعیت بهداشت و درمان در کشور و به تبع آن کاهش مرگ و میر حاصل شده است.
تعداد سالمند در کشور رو به افزایش است. با کاهش نرخ رشد سالمند ی زیاد می شود. جمعیت کشور رو به سالمند ی است.
گروه اقتصادی: سال ۹۸ بود که سالمندآزاری، رتبه سوم خشونتهای خانگی در کشور را به خود اختصاص داد، مسالهای بسیار مهم که باید برای آن راهکار و راه حلی ارائه میشد. مدتی بعد، اما شیوع کرونا در کشور باعث شد کمتر به این موضوع پرداخته شود. در واقع اپیدمی کرونا و افزایش سریع سایر خشونتهای خانگی و حتی افزایش تقاضای طلاق در کنار شرایط اضطراب ناشی از کرونا و تبعات آن باعث شد موضوع مهم سالمندآزاری در خانوادهها مورد غفلت قرار گیرد.
اما حقیقت این است که تعداد سالمندانی که در جامعه یا در دل خانوادهها مورد آزار قرار میگیرند کم نیست. به جز خانوادهها، ماموران و کارمندان دولتی نیز در مواردی سالمندان را مورد سوءرفتار قرار میدهند. در همین روزهای بهار بود که سالمندان حاضر در یکی از مراکز واکسیناسیون کرونا به بهانه حفظ نظم توسط یکی از ماموران نیروی انتظامی مورد خشونت و رفتار توهینآمیز قرار گرفته و در شرایط ازدحام جمعیت توسط مامور به عقب هل داده شدند به نحوی که تعداد زیادی از سالمندان روی زمین افتادند. در موارد بسیاری بازنشستگان به دلایل مختلف ناچار به اعتصاب و اعتراض هستند و به جای آرامش، نگران معیشت و آتیه خود در روزهای باقیمانده زندگیاند.
به گزارش جامعه ۲۴ ، یکی از علل برخوردهای خشونتبار با سالمندان را علاوه بر شرایط بد اقتصادی مردم و به دنبال آن از دست رفتن روز افزون سلامت روان و کاهش تاب آوری افراد، میتوان ناآگاهی و بیتفاوتی خانوادهها یا دولت و ماموران و کارمندانش نسبت به نیازهای سالمندان دانست. با دکتر وحید راشدی، متخصص سالمندشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره وضعیت سالمندآزاری در کشور و مصادیق آن گفتگو کردیم.
جمعیت ۲۵ درصدی سالمندان تا سال ۱۴۳۰
راشدی در اینباره میگوید: «سالمندی روندی طبیعی در زندگی انسان است و نمیتوان مانع آن شد، اما میتوان روشهایی را در پیش گرفت که بر اساس آن زوال تواناییهای جسمی، روانی و شناختی در این دوران را به تاخیر انداخته و کاهش دهد. اهمیت سالمندی به میزانی است که سازمان بهداشت جهانی اول اکتبر مصادف با ۹ مهر را به عنوان روز جهانی سالمندان در نظر گرفته است. موضوع سالمندی جمعیت در کشور ما حدود ۱۰، ۱۵ سال است که پررنگ شده است.»
«در سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ مشخص شد که ۹.۳ درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند، یعنی از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور حدود ۸ میلیون نفر سالمند هستند. مطالعات نشان دادهاند زنگ خطر سالمندی در کشوری که نرخ سالمندی آن از ۸ درصد عبور کند به صدا درآمده است. علت این پدیده، افزایش امید به زندگی در کشور است که به دلیل بهبود وضعیت بهداشت و درمان در کشور و به تبع آن کاهش مرگ و میر حاصل شده است. درحال حاضر امید به زندگی در میان زنان ۷۶ سال و در میان مردان ۷۴ تا ۷۵ سال در مردان است.»
«همزمان با کاهش مرگ و میر در کشور میزان زاد و ولد هم کاهش داشته است. این دو عامل باعث شده که کشور ما با موج سالمندی مواجه شود. نگاهی به وضعیت توسعه یافتگی کشورهای سالمندی مانند ژاپن و آلمان نشان میدهد که بین سالمند شدن جمعیت و پیشرفت کشور مغایرتی وجود ندارد، در واقع سالمندی جمعیت از نتایج مثبت توسعه است و چنین کشورهایی وضعیت بهداشت و درمان مناسبی دارند به همین علت میزان امید به زندگی بالاتر و سالمندی بیشتر است.»
«شاید جالب باشد که بدانید موج سالمندی کشور در زمان سالمند شدن نسل دهه ۶۰ به راه میافتد یعنی همان نسلی که در زمان تولد آنها با تراکم زاد و ولد مواجه شدیم و بعدها برای کنکور و اشتغال و ازدواج آنها هم با موج متقاضی رو به رو بودیم. در واقع این موج در سال ۱۴۲۰، ۱۴۳۰ رخ میدهد که این نسل پیر شدهاند و نرخ سالمندی کشور به حدود ۲۰-۲۵ درصد میرسد.»
«یکی از معضلاتی که در ارتباط با سالمندان وجود دارد سوءرفتار با سالمندان است، به این معنی که رفتار مناسبی با آنها نمیشود. در تفسیری ساده سوءرفتار با سالمندان به معنای انجام دادن یا انجام ندادن رفتاری خاص به صورت عمدی یا غیر عمدی توسط مراقب یا فرد قابل اعتمادی است که باعث افزایش خطر، صدمه و نادیده گرفته شدن حقوق انسانی و کاهش کیفیت انسانی فرد سالمند شود. سازمان جهانی بهداشت عنوان کرده که سوءرفتار با سالمند انواع مختلفی دارد. این سوءرفتار میتواند جسمی، روانی و عاطفی، مالی، جنسی، غفلت و ترک کردن باشد. اما به صورت کلی انواع این سوءرفتارها باعث کاهش اعتماد به نفس سالمندان، افزایش ناامیدی و ایجاد ناتوانیهای مختلف در سالمندان میشود.»
«هر یک از انواع سوءرفتارها تعریفی مشخص دارد که بهتر است مردم با آن آشنا باشند. اگر سالمند را کتک بزنند یا حتی به او به زور غذا بدهند یا اینکه سالمند بستری دچار زخم بستر را جا به جا نکنند سالمند مورد سوءرفتار فیزیکی یا جسمی قرار گرفته است. اگر عینک سالمند یا باطری سمعک او خراب شود و مراقب عمدی یا غیر عمدی به مشکل او رسیدگی نمیکند و فرد قادر به خوب دیدن و خوب شنیدن نیست، نیاز به عصا و واکر دارد، اما برایش تامین نمیکنند این موارد هم از مصادیق سوءرفتار فیزیکی است. به طور کلی در میان سالمندان جهان این نوع سوءرفتار یک یا دو درصد رخ میدهد.»
«مورد دیگر سوءرفتار روانی یا عاطفی است. وقتی با سالمند تند رفتار میکنند مثلا سر او داد میزنند یا او را تهدید میکنند، مثلا به یک سالمند ویلچری میگویند اگر داروهایت را نخوری بیرون نمیبریمت یا حتی اگر با سالمند مانند کودکان رفتار کنید به دلیل توهین آمیز بودن آن سوءرفتار روانی محسوب میشود. اگر سالمندی را از دیدار فرزندان، دوستان و خانواده یا انجام فعالیتهای مورد علاقهاش محروم کنیم باز هم از مصادیق سوءرفتار روانی یا عاطفی است. اگر به سالمند مدت مدیدی سر نزنیم باز هم از مصادیق سوءرفتار روانی محسوب میشود. شیوع این نوع سوءرفتار در جهان به طور متوسط ۵ تا ۱۰ درصد است.»
«سوءرفتار مالی به شدت رایج است. مثلا برخی فرزندان ناخلف وسایل منزل، کارت بانکی یا حقوق سالمند را از او میگیرند. حتی در برخی مراکز نگهداری مشاهده کردهام که افراد خانواده زمان ملاقات با سالمند او را وادار به امضای برگههای مالی کرده یا حتی زمانی که او به هوش نیست شاهد هستیم بعد از ملاقات فرزند روی انگشت او اثر استمپ آبی است. گویی پای سندی از سوی سالمند اثر انگشت زدهاند. این رفتارها سوءرفتار مالی است. در جهان این رفتار متداول بوده و حدود ۳ تا ۵ درصد رخ میدهد.»
«مساله دیگر سوءرفتار جنسی است که گفته میشود به دلیل تابوهای فرهنگی کمتر اظهار میشود و کمتر از یک درصد رخ داده یا اظهار شده است، این نوع آزار بیشتر درباره زنان سالمند رخ میدهد، اما درباره مردان سالمند هم وجود دارد. در چنین مواردی معمولا زنان سالمند با ترس مراجعه کرده و وقتی آنها را معاینه میکنیم متوجه میشویم یا لباس زیرشان پاره است، یا خونریزی دارند، در این موارد میتوانیم حدس بزنیم که سالمند مورد آزار جنسی قرار گرفته است، اما به دلیل تابوها کمتر اظهار میکنند. این نوع رفتار معمولا توسط مراقبین رخ میدهد.»
نوع دیگر آزار سالمندان، غفلت است، در این موارد بعد از معاینه سالمند متوجه میشویم که مثلا او در ناحیه لگن مثلا دچار زخم بستر شده بدون آنکه سابقه قبلی داشته باشد یا مثلا بدن سالمند کمآب است. وقتی به مراقب میگوییم چرا، پاسخ میشنویم که اگر آب بدهیم باید پوشکش را عوض کنیم، اما پوشک گران است. یا سالمند بوی نامطبوع میدهد، اما به دلیل سختی استحمام، مراقب آنها را حمام نمیبرد. بعضا سالمندانی را داشتهایم که یک ماه حمام نرفتهاند.»
«همچنین مطالعات جهانی نشان داده که شیوع سوءرفتار با سالمندان در جهان حدود یک تا ۳۵ درصد بوده و حدود ۶ درصد سالمندان جهان طی یک ماه یکی از انواع این سوءرفتارها را تحمل میکنند. نکته جالب آن است که برخلاف تصور ما سوءرفتار بیشتر در خانهها رخ میدهد تا مراکز نگهداری از سالمندان. یعنی سالمندانی که اعضای خانواده از آنها مراقبت میکنند مانند فرزند یا همسر بیش از سالمندانی که در مراکز نگهداری هستند مورد آزار قرار میگیرند چرا که در مراکز نگهداری اولا مراقبین آموزش دیده بوده و با ابعاد مختلف سالمندی آشنا هستند و دوم آنکه این مراکز غربالگری و نظارت میشوند. در کشور ما این کار توسط سازمان بهزیستی انجام میشود. مطالعات نشان داده که فرزندان دختر و پسر به یک اندازه با پدر یا مادر سالمند خود بدرفتاری میکنند و تفاوتی در این موضوع وجود ندارد.»
«مطالعات نیز نشان داده است که سالمندان با وضعیت نامناسب مالی و فقیرتر بیشتر از سایر سالمندان آسیبپذیر بوده و مورد سوءرفتار قرار میگیرند. همچنین سالمندان مرد و زن به یک اندازه مورد سوءرفتار قرار میگیرند. در این حوزه عوامل خطری وجود دارد که باعث سوءرفتار نسبت به سالمندان میشوند. یکی عوامل خطری که در خود سالمند وجود دارد. ویژگیها شامل وجود مشکلات شناختی یا افسردگی، در سالمند، سطح پایین وضعیت سلامتی در حدی که دچار وابستگی عملکرد باشد یعنی در شرایطی قرار داشته باشد که کارهایش را دیگران انجام دهند، انزوای اجتماعی و خانهنشینی، در آخر هم وابستگی مالی به دیگران، این چهار عمل سالمند را نسبت به بروز سوءرفتار آسیبپذیرتر میکند.»
«دسته دیگر عوامل خطری هستند که ممکن است در مراقب سالمند وجود داشته و باعث سوءرفتار شود، این دسته شامل سابقه خشونت فرد مراقب، از سالمند خاطرات بدی داشته باشد مانند فرزندی که در کودکی از والدینش خاطرات بدی داشته باشد و در بزرگسالی خشونتی را که در کودکی از سوی آنها تجربه کرده است را تلافی کند. یک نکته بسیار مهم وجود اضطراب در مراقبین است. مراقبی که استرس زیاد داشته باشد یا بار مراقبتهایش زیاد باشد، ممکن است سالمند تحت مراقبت خود را آزار بدهد. به طور مثال میگوییم افراد توان مشخصی برای مراقبت از سالمند دارند و اگر این فشار از حد توان فرد بیشتر شود او دیگر توانایی ادامه کار را نداشته و نیاز به کمک دارد. اگر کمک را دریافت نکند کمکم به مرحله بیتفاوتی رسیده و سالمند را مورد غفلت قرار میدهد که یکی از انواع سوءرفتار نسبت به سالمند است.»
تجربه سالمندآزاری میان ۱۰ تا ۱۵ درصد سالمندان ایرانی
«به طور متوسط در کشور حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد سالمندان ایرانی یکی از انواع سوءىفتار را تجربه میکنند. همچنین ما در کشور ما سوءرفتار روانی شیوع زیادی داشته و به طور متوسط شیوع آن ۱۵ تا ۲۰ درصد است. شیوع سوءرفتار جسمی یا فیزیکی حدودا ۱۰ درصد بوده و سوءرفتار مالی در کشور ما بالاترین شیوع را داشته و آماری ۲۰ تا ۲۵ درصدی را به خود اختصاص داده است. غفت هم آماری ۱۵ تا ۲۰ درصدی دارد، اما درباره آزار جنسی سالمندان به دلیل تابوهای موجود تا به حال تحقیقاتی در ایران انجام نشده است. از سوی دیگر در ایران سالمندان خانم و سالمندان با سن بالا بیشتر مورد سوءرفتار قرار میگیرند. اگر بیماری سالمند شدید باشد احتمال بروز سوءرفتار افزایش مییابد. در میان سالمندان ایرانی موضوع تحصیلات هم مهم بوده و سالمندانی با تحصیلات کمتر بیشتر مورد سوءاستفاده قرار میگرفتند.»
(چند درصد جامعه سالمندان کشور دچار فقر هستند و آیا فقر سالمندان و شرایط نامناسب معیشتی آنان از مصادیق سالمندآزاری از سوی دولت است؟): «مطالعات نشان داده است که حدود ۳۵ درصد سالمندان ایرانی که در خانوادهها زندگی میکنند زیر خط فقر هستند، ما نمیدانیم که آیا سالمندان فقیر بیشتر مورد سوءرفتار قرار میگیرند یا نه و مطالعاتی در این حوزه در کشور نداشتهایم. اینکه فقر را نوعی سالمندآزاری تلقی کنیم ادعای بزرگی است و در تعاریف نهادهای معتبر و مسئول مانند سازمان جهانی بهداشت چندان نمیگنجد؛ بنابراین نمیتوانیم قاطعانه بگوییم که فقر نوعی آزار از سوی دولتها نسبت به سالمندان است.»
(در کشور ما آیا دولت وظایف خاصی در خصوص رفاه سالمندان دارد یا اینکه همه چیز برعهده خانوادههاست؟): «سالمندی پدیدهای چند بعدی است. یعنی وقتی میگوییم فردی دچار سالمندی شده است تنها جسم او را در نظر نمیگیریم بلکه به لحاظ جسمی، روانی و اجتماعی او را مورد توجه قرار میدهیم. وقتی مسالهای ابعاد مختلف مییابد نهادهای مختلفی هم درباره آن مسئولیت پیدا میکنند. ما شورای ملی سالمندان را در سازمان بهزیستی داریم، وزارت بهداشت هم نهاد خاص خودش را دارد، کمیته امداد و ... هم مسئولیتهایی در حوزه سالمندان دارند.»
«به طور کلی معتبرترین نهاد در کشور و در حوزه سالمندی همان شورای ملی سالمندان است که مهمترین کار آن در حال حاضر تنظیم سند و قانونگذاری است. این در حالی است که ما در این حوزه مشکلی نداشته و به اندازه کافی قانون داریم بلکه ضمانت اجرایی برای قوانین مربوط به حوزه سالمندی نداریم. اگر قوانین را اجرایی کنند عملا سالمندان مشکل خاصی پیدا نمیکنند. از سوی دیگر اورژانس اجتماعی یا ۱۲۳ برای کمک تخصصی به افرادی که به کمک فوری نیاز دارند مانند افراد درمعرض خطر، کودکآزاری و خشونتهای خانگی راهاندازی شد. ما از سازمان بهزیستی درخواست کردیم که در پروتکل این اورژانس موضوع سالمندآزاری هم آورده شود، به این معنا که اگر سوءرفتاری درباره سالمند انجام شود اورژانس اجتماعی بتواند وارد عمل شود. در حال حاضر اگر چنین اتفاقی رخ دهد سامانه ۱۲۳ عملا نمیتواند مددکار و روانشناس اعزام کند.»
«ما از سازمان بهزیستی درخواست کردهایم که تا زمان وارد کردن موضوع سالمندآزاری به پروتکلهای اورژانس اجتماعی فعلا این اتفاق در عمل بیفتد تا نامه آن به صورت رسمی آمده و موضوع وارد خدمات اورژانس اجتماعی شود، بهزیستی قول داد که این اتفاق بیفتد، که اگر چنین شود قدمی بزرگ است چرا که با افزایش جمعیت سالمندان به تدریج شاهد افزایش سالمندآزاری خواهیم بود.»
(با توجه به شیوع کرونا و تغییر شرایط آیا همچنان میتوانیم بگوییم سالمندآزاری رتبه سوم خشونتهای خانگی را دارد یا این رتبه تغییر کرده است): «در دوران شیوع کرونا حتی بروز خشونت در گروههای غیرسالمند نیز افزایش یافته است؛ به تبع آن به نظر میآید این مساله در مورد سالمندان هم افزایش یافته است، اما مطالعه دقیقی در خصوص این موضوع صورت نگرفته است، اما مشاهدات ما نشان میدهد که خشونت حتی بین زوجین هم بیشتر شده است و میتوانیم این موضوع را به مساله سالمندآزاری هم تعمیم بدهیم.»