پارس را در فضای مجازی دنبال کنید
کدخبر: 670366

بطری آب معدنی قاتل عمه و شوهرعمه را لو داد !

شب بیستم مرداد گذشته، اهالی خیابان صبای 89 در منطقه سیدی مشهد، دود غلیظ و شعله های آتشی را دیدند که از طبقه دوم یک مجتمع آپارتمانی زبانه می کشید.

 

بطری آب معدنی قاتل را لو داد. بطری آب معدنی دست قاتل است. قاتل با نوشیدن آب داخل بطری آب معدنی جلب توجه کرد.

همسایگان که می دانستند در آن واحد مسکونی زوج کهن سالی زندگی می کنند بلافاصله با امدادگران آتش نشانی تماس گرفتند و از آنان کمک خواستند. دقایقی بعد، خودروهای آتش نشانی آژیرکشان وارد محله مذکور شدند و امدادگران دل به شعله های آتش زدند. با تلاش بی وقفه آتش نشانان چند دقیقه بعد، زبانه های سرکش آتش فرونشست اما حادثه هولناک دیگری نمایان شد. اجساد سوخته زوج کهن سال در کف اتاق افتاده بود که نجاتگران آتش نشانی بی درنگ پیکرهای سوخته را به بیرون از منزل انتقال دادند.

بررسی های مقدماتی بیانگر آن بود که زوج 75 و 65 ساله با وارد آمدن ضرباتی با جسم سخت به قتل رسیده اند و سپس عامل یا عاملان جنایت برای از بین بردن آثار جرم، واحد مسکونی را به آتش کشیده اند.

 در این میان، فرضیه جنایت خانوادگی  یا فامیلی مورد توجه جدی قرار گرفت چرا که ورود آسان و راحت قاتل یا قاتلان به منزل مقتولان (علی اکبر- ش و عذرا- ث) نشان می داد که بین آن ها آشنایی وجود داشته است.

از سوی دیگر کنکاش های دقیق در واحد مسکونی بیانگر آن بود که قاتل یک نفر است و حتی زوج کهن سال از او پذیرایی کرده‌اند. کارآگاهان  به بازبینی دوربین های مدار بسته اطراف محل جنایت پرداختند که برخی از ساکنان مجتمع مسکونی از حضور مردی با کلاه لبه دار تابستانی در دقایق اولیه آتش سوزی در آن مکان خبر دادند.در همین حال چهره فرضی مردی حدود 40 تا 45 ساله با کفش های چرمی ساق بلند به دست آمد که همسایگان زوج کهن سال او را هنگام پایین رفتن از پله های ساختمان دیده بودند.

 در یکی از دوربین های مداربسته اطراف محل وقوع جنایت، مردی با کلاه لبه دار مشاهده شد که پلاستیک حاوی یک بطری آب معدنی را نیز در دست داشت. وقتی بررسی ها به اختلافات فامیلی رسید سرنخ هایی از یک کینه چند ساله بین نزدیکان عذرا (زن 65 ساله) نمایان شد و در نهایت این سرنخ به مردی 45 ساله گره خورد که برادرزاده عذرا (مقتول) بود چرا که شاهدان محلی تصویر او را در دوربین های مدار بسته شناسایی کردند.

 دستور دستگیری «حسین- ث» صادر شد و کارآگاهان پنجم شهریور  او را در منطقه سیدی مشهد دستگیر کردند و به اداره جنایی آگاهی انتقال دادند اما این مرد 45 ساله زمانی که مقابل افسر تحقیق پرونده نشست، هرگونه ارتباط خود با قتل عمه و شوهر عمه‌اش را انکار کرد.

او گفت: من مستاجر هستم و به خاطر این که مدت قرارداد اجاره منزلم به پایان رسیده بود، به دنبال خانه دیگری  برای سکونت می گشتم و حتی چند روز قبل از وقوع این جنایت به منزل عمه ام رفتم و از آن ها برای یافتن منزل مسکونی اجاره ای در آن محل کمک خواستم ولی از آن روز به بعد دیگر به آن منطقه نرفتم و با عمه ام نیز تماس نگرفتم! 

 اگر چه متهم 45 ساله نقش خود در ارتکاب این جنایت را به شدت انکار کرد روز گذشته نوشیدن مداوم آب سرد توسط متهم، توجه کارآگاهان را به خود جلب کرد و از او در این ارتباط سوال کردند.

«حسین- ث» گفت: من به دلیل بیماری داخلی که دارم باید مدام آب سرد بنوشم و به این کار عادت دارم!

با این جمله متهم، کارآگاهان  به بازبینی فیلم دوربین مداربسته ای پرداختند که در آن مردی با کلاه لبه دار دیده می شد، این بررسی ها نشان داد که درون پلاستیکی که در دست مرد مظنون است بطری آب معدنی قرار دارد که تا آن لحظه تصور می شد آن بطری حاوی بنزین یا مواد قابل اشتعال است که متهم از آن برای آتش زدن منزل استفاده کرده است!

با لو رفتن این موضوع که متهم مذکور همواره آب سرد به همراه دارد، منزل محل سکونت وی   با  دستور مقام قضایی مورد بازرسی قرار گرفت که داخل منزل کفش های چرمی ساق بلند نیز کشف شد.

وقتی کارآگاهان در حضور قاضی کفش ها و دیگر اسناد و مدارک را به همراه فیلم دوربین مداربسته به متهم نشان دادند او چشم به بطری آب معدنی و کفش های ساق بلند دوخت و در میان بهت و ناباوری ، آهی بلند کشید و گفت: من نمی خواستم عمه و شوهرعمه ام را به قتل برسانم! آن روز من به خانه آن ها رفتم تا برای یافتن منزل خالی برای اجاره سوال کنم. عمه ام از من پذیرایی کرد و با خوشرویی مرا کنارش نشاند ولی در اثنای گفت وگوها ناگهان سخن از همان اختلافات قدیمی چند سال قبل به میان آمد که به مشاجره کشید. من هم عصبانی شدم و ضربه محکمی به سر عمه ام زدم که سر او تلوتلوخوران به دیوار برخورد کرد و روی زمین افتاد. در این لحظه شوهرعمه ام به سوی من حمله ور شد که من هم پیک نیک را از کف اتاق برداشتم و ضربه ای به سرش زدم که او نیز نقش بر زمین شد. خیلی ترسیده بودم ، من قصد کشتن آن ها را نداشتم و در حالت عصبانیت آنی دست به جنایت زدم! بعد از آن هم تکه پارچه ای با فندک آتش زدم و روی پشتی انداختم وقتی پشتی شعله ور شد پلاستیک حاوی بطری آب معدنی سرد را که همراهم بود از روی فرش برداشتم و از خانه خارج شدم.