حق تعیین سرنوشت
کشور ما روزهای حساس و دشوار زیادی به خود دیده و سالهاست که از گردنهها، یکبهیک عبور کرده است. اینک در آستانه دوره سیزدهم انتخابات ریاستجمهوری و ششم شوراهای شهر و روستا، نگاه همگان به رأی و نظر ملت ایران است.
یک. مردمسالاری بهترین راه است. ممکن است اشکالات و ابهاماتی پیرامون مسائل کشور و برخی مدیریتها داشته باشیم، اما روش مواجهه با آن کنارهگیری از حق رأی دادن نیست. مردمسالاری، هرچند ممکن است در برخی حوزهها خدشهپذیر باشد، اما در مختصات و موقعیت امروز جهان، بهترین شیوه است.
دو. مردمسالاری تنها راه است. رئیسجمهور و اعضای شورای شهر، چه هر یک از ما رأی بدهیم و چه ندهیم انتخاب میشوند. اما اگر رأی ندهیم، در واقع دیگران برای ما تصمیم گرفتهاند و خواست خود ما، در کلیت و برآیند سرنوشت خودمان بیتأثیر مانده است.
آن دسته از متنفذین و فعالان سیاسی هم که رأی ندادن را توصیه میکنند، در واقع باید بگویند چه جایگزینی برای صندوق رأی پیشنهاد میدهند.
سه. نکته دیگر، ضرورت توجه به تمام ابعاد مردمسالاری است. در عالم سیاست، یک اصلی وجود دارد که میگوید: اگر همهچیز را بهدست نیاوردهاید، لااقل همهچیز را از دست ندهید.
از سوی دیگر، هر قدر که سطح انتخابات کوچکتر شود، نقش هر رأی پررنگتر خواهد بود. از همین روست که در کنار انتخابات ریاستجمهوری، مشارکت در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و همچنین میاندورهای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در حوزههای از پیش تعیین شده، ضرورتی اجتنابناپذیر است.