سیبی را که علی دایی به هوا پرتاب کرد هنوز در حال چرخیدن است

به گزارش پارس به نقل از ۹۰: پرونده می چرخد و می چرخد! در واقع سیبی را که علی دایی به هوا پرتاب کرد هنوز در حال چرخیدن است و علاوه بر قلع و قمع کردن اطرافیان خود شهریار و ایجاد شائبه در مورد خودش و حالا رسیدن به ماجرای امیر قلعه نوعی و دیگران!
یکی از ابعاد جدید، ورود واعظ آشتیانی به این داستان است. ایشان که پیش از این مدیرعامل باشگاه استقلال بودند مواردی مبهم را در مورد امیر قلعه نوعی و یکی از مدیران باشگاه در زمان خودش اعلام کرد که بحث را از سمت پرسپولیس کاملا به سمت استقلال می چرخاند.
با این وجود سئوالی داریم خیلی محترمانه از آقای آشتیانی و آن پرسش اینست:
چرا امروز و پس از چهارسال در این رابطه صحبت می کند؟ و طی تمام چهار سال گذشته چرا چنین مواردی را کتمان کرده و حالا در مورد آن حرف می زند؟
فیفا می گوید کسی که از تبانی یا موارد مشابه خبر دارد و آن را نمی گوید خودش هم مجرم است.
از نظر ما آقای آشتیانی البته مجرم نیست و شاید از سر بی اطلاعی از وجود چنین قانونی چهار سال بعد در مورد معاون خودش و پیشنهاد پرداخت ۵۰ میلیون تومان به داور پرده برداری می کند اما عدم اعلام چنین مواردی از سوی اهالی فوتبال موجب می شود که همان معاونان و مسئولان بازیکنان هم در این فوتبال پست بگیرند و…

دیروز علی نظری از پرونده شرکت واحد و ممنوع الفعالیت بودن یکی از مدیران که طی چهار سال اخیر هیچ پستی نگرفته حرف زد و حالا کم کم این پروسه در حال باز شدن بیشتر است. همانطور که در خبرها می خوانید امیر قلعه نوعی هم که از سوی واعظ متهم شده مدارکی دارد که با افشای آنها قصه بازتر و گره، کورتر می شود.
به هر حال این ماجرا پیچیده تر از قبل شده اما نکته ای که در میان تمامی حرف های مدعیان مبارزه با ناپاکی وجود دارد اینست که آنها خیلی مسایل را مخفی کرده اند.

چه در مورد دایی و مولایی و… و چه حالا در مورد واعظ آشتیانی که هنوز هم در ابهام حرف می زند.
به هر حال اگر قصد مبارزه دارند باید حرف ها را برای پیگیری بگویند و اگر هم نه خودشان را مدعی مبارزه با ناپاکی نشان ندهند.
به هر ترتیب مدارک جدیدی در راه آهن است و اینبار ظاهرا علیه خود آشتیانی که این هم دقیقا روی همان اصول پافشاری می کند یعنی مخفی کردن!
البته اینطور که درخبرها پیداست آن موضوع مرتبط با فوتبال نبوده است اما به هر حال نگه داشتن مدارک برای روز مبادا هم جزو داستان هایی است که این روزها باب شده است.