انتقاد علیرضا دبیر به تاسیس وزارت ورزش «وزارت ورزش و جوانان»
در ناهمگونبودن این ترکیب، همینبس که شنیده میشود برای انتخاب وزیرش، مشاوران رییسجمهور منتخب کلافهاند و سردرگم.
به گزارش پارس ، به نقل ازایسنا: در ناهمگون بودن این ترکیب، همین بس که شنیده می شود برای انتخاب وزیرش، مشاوران رییس جمهور منتخب کلافه اند و سردرگم. که اگر چهره ای متخصص در امر ورزش را - همان گونه که دکتر حسن روحانی در دوران تبلیغات وعده داده بود - بر سرکار بگمارند، آن وقت با حجم گسترده مسوولیت ها و ماموریت های مرتبط به حوزه « جوانان» چه کنند و اگر نهایتا میان ده ها مدیر صاحبنظر در امور جوانان یکی را برگزینند، آن وقت چگونه نگران پیچیدگی های عالم گسترده ورزش نباشند؟
پیداکردن فردی که در هردو حوزه فوق، هم صاحب تجربه و برنامه باشد که از همه اینها سخت تر است؛ مثل پیداکردن سوزن است در انبار کاه. و همین تشریح ساده است که باید چراغ راه دولت « اعتدال» در موضوع وزارت ورزش و جوانان شود و مجریان امر را ترغیب به اتخاذ تصمیمی بزرگ و پراهمیت سازد.
تصمیمی که کاش پیش از این منتخبان ملت در مجلس می گرفتند و اجازه نمی دادند کلاف ماجرا چنین پیچیده شود. حقیقت این است که درهم آمیختن دو سازمان بزرگ و پرمسوولیت به نام های « تربیت بدنی» و « ملی جوانان» از همان ابتدا اشتباه بود. اشتباهی که به هنگام بررسی طرح ادغام وزارتخانه ها بارها مورد اشاره رسانه ها قرار گرفت و اما کسی گوش شنیدن آنها را نداشت. اتفاقا اگر اشتباه نکنم درخصوص مسایلی که چنین طرحی بر سر راه انتخاب وزیر مربوطه ایجاد می کند هم یکی، دو روزنامه نوشتند و هشدار دادند.
هشدارشان به رویدادی دور و غریب هم نبود، می پرسیدند همان زمان دولت چه گزینه ای مدنظر دارد؟ حمید سجادی؟ آیا آن قهرمان شایسته احترام می توانست غیر از امور ورزش برای ازدواج و اشتغال این جماعت چندده میلیونی تدبیر کند؟ آیا تجربه فعالیت در بی شمار موضوع خردوکلان مرتبط با جوانان را داشت؟ محمد عباسی چه؟ آیا یک دانش آموخته مدیریت آموزشی با تجربه وزارت تعاون، گزینه ای مناسب برای راهبری دو سازمان کاملا تخصصی و خاص به شمار می رفت. دولت دهم بر این اساس خودش هم در بندی گرفتار شده بود که خودش بافته بود. بندی که حالا در پای دولت جدید پیچیده و نتیجه اش آن شده که نام هر گزینه ای که به میان می آید یا انتقاد ورزشی ها را برمی انگیزد یا نگرانی متخصصان امور جوانان را در پی دارد. و همین یادآوری های ساده است که باید مجریان امر را ترغیب به اتخاذ تصمیمی بزرگ و پراهمیت سازد. تصمیمی که گرچه هروقت گرفته شود باز هم دیر است اما چاره ای نیست. چه بسیاری از ماموریت هاست که به اجرا درنمی آید و مسوولیت هاست که برزمین مانده. آن هم در شرایطی که به فوریت باید برای اجرایی کردن وعده های انتخاباتی طرح و برنامه ها را نهایی کرد و نیروی انسانی لازم را گردهم آورد.
وزارت ورزش باید با عزم دولت یازدهم و حمایت مجلس نهم از قید رسیدگی به امور جوانان رها شده و در مسیر طبیعی اش بیفتد؛ مسیری که در این صورت هم باز پر از پیچیدگی های فراوان و پیچ های سخت خواهد بود. مثل المپیک ریو، جام جهانی برزیل، آسیایی اینچوون و…
ارسال نظر