ژاپن، حریفی که باز دهم دست کیروش را رو کرد!
پیروزی 1_0 کلمبیا در دیدار دوستانه برابر ژاپن، موجب بر سر زبانها افتادن این مربی پرتغالی و تیم ملی ایران شد!
شکست سنگین ایران برابر ژاپن در مرحلۀ نیمهنهایی جام ملتهای آسیا 2019، در نهایت به همکاری 48 سالۀ یوزها با این مربی پرتغالی پایان داد تا او با در روزهای پایانی حضورش در ایران، با ناکامی تهران را ترک کند و آن چهرۀ با صلابت وی و تیم ملی را تحت الشعاع قرار دهد.
کیروش در اندک زمانی که در تیم ملی کلمبیا حاضر است، ثابت کرد که آن چهرۀ یک دنده و لجبازش تنها مربوط به فعالیت در ایران نبوده است، چرا که عمیقاً کارلوس، غرق در تایید طلبی است و ذاتاً با آنچه که روبرویش باشد، چه درست و چه غلط مخالف است! انتخاب ژاپن، به عنوان اولین حریف تدارکاتی کلمبیا، انتخابی هوشمندانه هرگز نبود! او خیلی زود دست خود را برای زردهای تندخود رو کرد...
کارلوس کیروش
مربی پرتغالی، میدانست که عملکرد او در تیم ملی ایران، در کشور کلمبیا نقد میشود و آخرین نمایشش با یوزها، به هیچ عنوان جای دفاعی را باقی نگذاشته و این مسئله میتواند اعتبار و آیندۀ حرفهای او را تحت الشعاع قرار بدهد! پس در اولین فرصت تعطیلات فیفادی، از فدراسیون فوتبال کلمبیا، درخواست برگزاری دیدار دوستانه با ژاپن را مطرح کرد تا دلیل شناخت کافی از این حریف آسیایی بهواسطۀ حضور طولانی در ایران، به خوبی بتواند مدیران خود را در چرایی انتخاب ساموراییها برای تقابل دوستانه با آنها، توجیه کند و این دیدار برگزار شود.
پیروزی 1_0 کلمبیا با ستارههای سرشناسش برابر ژاپن، صرفاً یک نتیجۀ راضی کننده به حساب میآید، فراموش نکنیم که یکی از قدرتمندترین و صاحبسبکترین تیمهای آمریکای لاتین، همین کلمبیا با خوزه پکرمن بود که دنیا را مجبور به تمجید و ستایش از خود کرده بود تا بار دیگر آنها بر سر زبانها بیُفتند که مشوقین تازهای را در مسیر دوئل با ابرقدرتهایی نظیر: آرژانتین و برزیل بیابند؛ کیروش هم به خوبی میداند که بوگوتا، همانند تهران نیست و کسی خیلی درگیر حرفهای او نخواهد شد! پس او دیگر نه خواهد توانست که بزرگنمایی کند و نه پس از هر پیروزی، آن را حماسهملی بخواند! همانند آنچه که در پایان بازی برابر ژاپن رقم خورد؛ او با انجام یک مصاحبۀ روتین، به خانه بازگشت، کاری که هرگز در تهران نتوانست آن را به سادگی انجام بدهد!
کارلوس کیروش
کیروش در طول دوران حضورش در ایران، دائماً مدعی بود که خواهان رقابت دوستانه با تیمهای بزرگ دنیاست و محدودیتهای فوتبال ایران دستانش را بسته است و به اجبار به سراغ ترکنمستان و ... میرود، اما حالا چطور؟! او در شناخته شدهترین تیم ملی جهان که ستارههای بزرگش هرکدام سوپراستارهای باشگاههای اروپایی هستند، نمیتوانست رقیبی بزرگتر را پیدا کند؟! انتخاب ژاپن، برای ما و کلمبیاییها که از درون با روحیات کیروش آشنایی داریم، تنها یک مفهوم داشت؛ پاک کردن نام خود از لیست متهمین شکست برابر ساموراییها و تسویه حساب کردن با ژاپن در کارنامۀ خود، تا به نوعی ثابت کند که ایراد کار، هرگز از او نبوده است! جز این دلیلی منطقی برای نبرد دوستانه دو تیم از دو قارهای که میلیونها کلیومتر از یکدیگر فاصله دارند و فلسفۀ فوتبالیشان هیچ شباهتی به یکدیگر ندارد، پیدا نخواهد شد.
ارسال نظر