به گزارش پارس نیوز، 

ارزش‌های دانش مربیگری در چنین لحظات حساسی معنا پیدا می‌کند. بازی مساوی پیش می‌رود و یک دقیقه به پایان بازی مانده است، تعویض‌ها، تاکتیک‌ها، انعطاف تغییرات درون‌تیمی باید در این زمان صورت گیرد و بازی برود به وقت اضافی یا پنالتی که درصد شانس هم به تیم اضافه شود. حیف از سایپا که چند دقیقه نتوانست موقعیت حساس بازی را برای خود تحلیل کند و به جمع تیم‌های لیگ آسیا اضافه شود. در مقابل، ذوب‌آهن بازی باخته را با حوصله تبدیل به پیروزی کرد و جان تازه گرفت. حرفه مربیگری در فوتبال علاوه بر تجربه، دانش، خلاقیت، هوش، تدبیر و قاطعیت، عشق و علاقه وافر می‌خواهد و یک شغل تجملی و برای ژست‌گیری نیست. این حرفه روی قاعده‌های عشق به فوتبال و کار تعلیم و راهبری و بروز خلاقیت‌ها در لحظات حساس بنا شده است. آن‌ها که با عشق کار کردند، ساختند و این پدیده را زندگی بخشیدند. ناصر ابراهیمی، امیر ابوطالب، رجب فرامرزی، گارنیک مهرابیان، یارم‌پور، عباس رضوی، نایب رویین‌دل، منصور امیرآصفی، محسن حاج‌نصرا...، علی دانایی‌فرد، زدراکو رایکوف و حسین فکری و حتی بهمن صالح‌نیا و فیروز کریمی که در دوران خاصی با عشق به این حرفه پاس را قهرمان آسیا کرد. آن فیروز کریمی می‌توانست تا بالاتر‌ها هم برود. از قدیمی‌تر‌ها یکی هم علی کاظمی بود که تأثیرات او بعد‌ها باعث شد فوتبال پایه و نوجوانان در ایران جدی گرفته شود. اگر فوتبال جوانان ما در سطح آسیا به قهرمانی می‌رسد، به دلیل وجود این پشتوانه‌ها بوده است. اگر اسامی تیم ملی جوانان را در دهه ۵۰ مروری کنید، بیش از نیمی از آن‌ها متعلق به راه‌آهن است و بدون هیچ‌گونه تعارفی نقش امیر ابوطالب در آن برهه کاملاً دیده و حس می‌شود. از حسین راغفر، حافظ طاحونی، نادر فریادشیران، مرتضی شاه‌پرست، کریم غیاثی، محمد نعیما، محسن یوسفی، محسن مصباح‌ذاکری، بهروز تابانی، علی معینی‌زند، بهتاش فریبا و... و تیم‌های نوجوانان و جوانان با اردشیر لارودی، نامدار و پشتوانه‌های عظیمی که ساخته شد و بعد‌ها ناصر محمدخانی و فرشاد پیوس گل سرسبد آن‌ها درآمدند. این مسائل بازگو شد تا پی ببریم که عشق و علاقه مربی چه نقش پررنگی در پرورش نسل‌های جوان می‌تواند داشته باشد. مربیانی که دو ساعت قبل از تمرین، تمام وسایل تمرین خود را آماده کرده‌اند و برنامه‌شان نیز مشخص است. مربیانی که لباس ورزشی بر تن دارند و با ماشین‌های یک میلیاردی سر تمرین نمی‌روند. نسل مربیان سازنده و عاشق متأسفانه رفت و در غبار تاریخ گم شد و فوتبال سازنده هم با آن رفت. به قول احمد شاملو، در دیار رؤیا‌های خویش درنگ می‌کنم، شب از ستاره‌ها تنها شده است.