کریمی «جوانمردی» که «جادو» نکرد
علی کریمی برای سپیدرود فصل جدید جادو نکرد، اما جوانمردی چرا! به او تیمی پرحاشیه با چندین مالک ادعایی را واگذار کردند تا حاشیه ها را بخوابند و تیم رشتی ها را دور خودش جمع نماید. او می توانست مثل بقیه مربیان به آن نه بگوید و با یک قرارداد میلیاردی سرمربی تیمی دیگر شود. در میان باشگاه ها و مربیان ما کم از این قراردادهای میلیاردی بسته نشده است. ولی او راهی را انتخاب کرده است که چیزی جزء استرس و هزینه کردن از جیب خودش در پی نداشته است.
شکست سنگین دیگر سپیدرود مقابل سپاهان هرچند تیر خلاص محسوب نمی شود، اما انتقادات نسبت به تیم را بیشتر و امیدها را هرچه بیشتر کمرنگ تر کرده است. سپیدرود در شروع نیم فصل دوم مقابل پرسپولیس بد بازی نکرد، اما بازهم باخت، مقابل سایپا بالاخره گلزنی در جریان بازی را دیدیم، اما باز هم نتیجه کامل به دست نیامد و مقابل سپاهان آب سردی بود که بر پیکر هواداران ریخته شد. در ایران تیم قعرنشینی هم که نیم فصل دوم هم با شکست شروع می کند چیزی جزء سقوط درو نمی کند. واکاوی تاریخ هم به ما می گوید که امسال بعد از یک فصل بقا نوبت سقوط رشتی ها است. گوئی برای صعود و سقوط آفریده شده اند.
علی کریمی برای سپیدرود فصل جدید جادو نکرد، اما جوانمردی چرا! به او تیمی پرحاشیه با چندین مالک ادعایی را واگذار کردند تا حاشیه ها را بخوابند و تیم رشتی ها را دور خودش جمع نماید. او می توانست مثل بقیه مربیان به آن نه بگوید و با یک قرارداد میلیاردی سرمربی تیمی دیگر شود. در میان باشگاه ها و مربیان ما کم از این قراردادهای میلیاردی بسته نشده است. ولی او راهی را انتخاب کرده است که چیزی جزء استرس و هزینه کردن از جیب خودش در پی نداشته است. همه آن اموالی که زمانی با جادوی فوتبالیش جمع کرده بود در حال فروخته شدن و تبدیل کردن به پولی است که بتوان از آن زخمی بر پیکر نحیف سپیدرود را درمان کرد. این وسط میزان قرض ها از دوستان و آشنایان نیز نباید فراموش شود. ولی همه این کارها وقتی با سقوط همراه باشد به چه درد علی کریمی می خورد؟ فردا روز که سند سقوط سپیدرود امضاء شد، کمتر کسی یادش می آید که علی کریمی بدون این که انتخابی درست برای مالکیت باشگاه باشد برای این کار انتخاب شد. آن هایی که تیم را به علی کریمی واگذار کردند خیلی سریع کنار رفتند تا خود را مسئول اتفاقات باشگاه نکنند. او ماند و سپیدرود و کوهی درد که هر روز بیشتر تلنبار می شود.
باشگاه داری در فوتبالی که قرار است با قرض و بدهی و کمک های چند صد میلیونی فلان شورا و نهاد بچرخد، خیلی سریع محکوم به شکست است. این سپیدرود یک سال بتواند با معجزه و بی پولی از لیگ دو به لیگ برتر نیز راه پیدا کند. همان طور که داماش نیز در عین تعجب همگان به فینال جام حذفی رفته است، اما ثبات امری نیست که تنها با هوادار و یک مربی بتوان به آن دست پیدا کرد. برای همین است که همه دوران خوش تیم های رشتی به دوسال نیز نمی رسد. حتی اگر سقوط در این فصل نیز رخ ندهد، اتفاقیست که دیر یا زود سپیدرود را تهدید می کند. خوشبختی در انتظار پرسپولیس، سپاهان، استقلال ، ذوب اهن، فولاد و تراکتور است، سپیدرود و امثالهم مدت هاست محکومند به سقوط!
ارسال نظر