نصرا... عبداللهی یکی از محترم‌ترین و در عین حال کم‌حرف‌ترین سرپرستان لیگ برتری است. مردی که به عنوان بازیکن جزو مردان پرافتخار فوتبال ایران محسوب می‌شود اما همواره از حاشیه‌ها گریزان است. به همین خاطر اغلب مصاحبه‌هایش حول محور مسائل فنی و تیم می‌چرخد اما با این وجود به بهانه عیدنوروز سراغ عمونصی رفتیم و سؤالاتی متفاوت با طعم عیدانه از او پرسیدیم. حرف‌هایی که بعضی اوقات با پاسخ‌های عجیب مواجه شد.

* از حال و هوای عید در دوران کودکی خودتان بگویید.

من در خیابان ایران متولد شدم. بین شهباز و ایران. کوچه آبشار، سه راه امین‌حضور. عید دوران کودکی‌ ما هم در همان حال و هوای بچگی گذشت. مثل همه بچه‌های آن نسل.

* برای شما هم در آن دوران، کت و پیراهن‌هایی می‌خریدند که چند سایز بزرگتر بود تا بیشتر در تن شما عمر کند؟

حالا بزرگتر که نه ولی همان یک‌دست کت و شلواری بود که عید می‌خریدند. همان بود و بس. کت و شلوار و کفش سالی یک‌دست. یادش به‌خیر. یک بار داشتیم تو کوچه فوتبال بازی می‌کردیم، کفش‌های نویی که خریده بودم را گذاشتم جای تیر دروازه، آخر بازی دیدم ای بابا کفش‌هایم را دزدیده‌اند. خلاصه شما حساب کن کت و شلوار نو با کفش‌های کهنه. چند روز که از عید گذشته بود با پول عیدی‌ها یواشکی دور از چشم پدرم رفتم و دوباره کفش خریدم.

* به خاطر شرایط و اردوها قطعاً نوروزهایی بوده که عید را کنار خانواده نبوده‌اید.

بله، چند بار شده، فکر کنم دو، سه بار شد. آن موقع اردوها طولانی بود البته خیالم از بابت خانه راحت بود چون همسرم شیرازی بود و به همین خاطر بچه‌ها را برمی‌داشت و می‌رفت شیراز. من هم خیالم جمع بود که تنها نیستند و عید به آنها بد نمی‌گذرد.

* آقای مهاجرانی و دستیارانش در تیم ملی عیدی هم می‌دادند؟

بله. این اصول را همیشه رعایت می‌کردند. حالا رقم و عددش مهم نبود. مهم این بود که حواس‌شان به بچه‌ها بود و کاری می‌کردند تا در اردو حال و هوای عید حاکم شود.

* خودتان از چه زمانی عیدی دادید؟

از همان زمانی که از من توقع عیدی دادن پیدا کردند، عیدی دادم. الان هم بچه‌هایم و نوه‌ام از من عیدی می‌گیرند.

* شنیده‌ایم اتفاقاً در عیدی دادن خیلی هم دست و دلباز هستید. درست است؟

آقا، حالا شما این‌طوری می‌گین فردا همه از من کلی توقع می‌کنند. (می‌خندد)

* شما به شفر عیدی می‌دهید یا او به شما؟

هیچ‌کدام. البته ما عیدی شفر را دی‌ماه دادیم. شب ژانویه برایش هدیه خریدیم و به او دادیم تا خاطره خوبی برایش به یادگار بماند.

 

* بدون شک اولین عید که همسر محترمه‌تان پیش شما نبود برای‌تان خیلی تلخ گذشت.

بله. با بچه‌ها دور هم جمع شدیم اما همسرم نبود بلکه عکسش کنارمان بود (احساساتی می‌شود) خیلی تلخ بود. هنوز هم تلخه. روزهای اول عید برایم خیلی سخته و غمگینم چون هم همسرم و هم مادرم را در این روزها از دست دادم. طی روزهای اول تا ششم فروردین پیگیر مراسم سالگرد این عزیزان هستم. روح‌شون شاد. خدا رحمت‌شان کند.

* خدا رحمت‌شان کند. علاوه بر این عزیزان قطعاً یاد همبازیان مرحوم‌تان هم می‌افتید؟

بله. هر وقت که بهشت‌زهرا (س) می‌روم به این عزیزان هم سر می‌زنم. جای‌شان همیشه سبز باشد.

* برای مردم و استقلال در سال جدید آرزو کنید.

در مورد مردم که امیدوارم وضع همه خوب باشد. ان‌شاءا... روزی را ببینیم که هیچ‌کس در این مملکت محتاج نباشد. در رابطه با استقلال هم امیدوارم قهرمان جام‌حذفی شویم و در لیگ قهرمانان هم حضوری موفقیت‌آمیز داشته باشیم. قهرمانی در جام‌حذفی، عیدی استقلال به هواداران است.