حضور دایی دقیقه نود منتفی شد

به گزارش پارس ، به نقل ازفارس، محمد رویانیان پس از جلسه امروز با پیشکسوتان در جمع خبرنگاران اظهار داشت: من معتقدم مربی پرسپولیس باید ۳ فاکتور ویژه داشته باشد، مانند مدیریت، جمع کردن حاشیه ها و از لحاظ فنی قدرتمند باشد.

وی افزود: طبق همین شاخص ها با پیشکسوتان و مربیان حرف زدم چون این موضوع برایم مهم بود. سپس در حال بررسی کارنامه آنها هستم تا بهترین تصمیم را امروز بگیریم. نمی دانم کدام انتخاب درست است اما سعی می کنیم بهترین تصمیم را بگیریم.

رویانیان ادامه داد: خ دا وکیلی مربیان تیم هایی مثل تراکتور، نفت و حتی همین استقلال که بلاتکلیف است، مشخص است که شما اینقدر سرمربی پرسپولیس را پیگیری می کنید. من نمی دانم چرا اینقدر پیگیر هستید.

وی افزود: ما ۳ گزینه داریم و هر کدام شرایط شان با دیگری کمی فرق دارد. من هم سعی کردم با تعامل با پیشکسوتان نظر آنها را جویا شوم. یک روز در تهران همه جا دیوار بود و ما بعد تصمیم گرفتیم دیوارها را برداریم که فضاها باز شود. الان هم می خواهم دیوارها را مقابل پیشکسوتان بردارم که خوشبختانه تا به امروز این اتفاق افتاده البته باید هزینه بدهم اما همه چیز را قبول می کنم تا همه موارد یکنواخت شود.

وی در خصوص شرایط دایی نیز گفت: من تا پریشب با دایی در ارتباط بودم حتی رضایت او را از راه آهن گرفتم ایشان هم خیلی تلاش کرد اما دقیقه ۹۰ نشد که بیاید.

وی افزود: دایی تا لحظه آخر قرار بود که به پرسپولیس بیاید اما یک لحظه گفت، سنگین است که این بازیکنان راه آهن را ناامید بگذارم و جوان ها را ول کنم و بروم و به نظر من مردانگی کرد. البته جواب منفی اش به ما تلخ بود اما گفت وجدانم قبول نمی کند که این اتفاق بیفتد و پایبند راه آهن ماند که من به او تبریک می گویم.

وی در پاسخ سؤالی که قرار است دستیاران سرمربی پرسپولیس را شما انتخاب کنید، گفت: مربی باید خودش بازیکن و دستیارانش را اعلام کند و کسی هم حرفی نزند، حالا شما اینطور بدانید که کسان دیگر می خواهند انتخاب کنند ولی درست نیست.

رویانیان در پایان در پاسخ به این سوال که واقعا مشکل شما با دایی همین حرف ها بود، گفت: دایی مردانگی کرد و من حتی قبول کردم ۳۰۰ میلیون بدهی او را در قالب یک چک بدهم، اما او وجدانش را به خاطر قولی که به راه آهنی ها داده بود زیر پا نگذاشت. حتی بعد از منتفی شدن آمدنش به پرسپولیس گفتم حداقل پولت را بگیر که گفت من بعدا پولم را می گیرم. گفتم معامله ای جوش نخورده، ۳۰۰ میلیون طلبت را بگیر که قبول نکرد و گفت همه چیز بماد برای بعد. این کار دایی برای من یک درس بزرگ و خیلی خوب بود اما متاسفانه ایشان را دقیقه ۹۰ از دست دادیم.