روز دربی شرمنده هواداران شدم
جابر انصاری با حضور در مراسم سالگرد مرحوم پورحیدری درباره شرایط حال حاضرش نیز صحبت کرد.
جابر انصاری را در مراسم یادبود اولین سالگرد درگذشت منصور پورحیدری ملاقات کردیم. مرد تبریزی با چشمانی تیلهای مثل همیشه لبخندی بر لب داشت و با لباس مشکی به محض ورود به سالنی که فریده شجاعی (همسر آن مرحوم) در آن ایستاده بود، به سمتش رفت و به او تسلیت گفت.
جابر با پورحیدری کار کرده بود و هنوز هم از بزرگی و متانتش حرف میزد. او با خبرورزشی درباره شهرآورد و اتفاقات این روزهای استقلال حرف زد.
*چرا در مراسمی که در مزار پورحیدری تدارک دیده شده بود، شرکت نداشتید؟
آن زمان ما در مرخصی بودیم. تمرین نداشتیم و با استفاده از تعطیلات لیگ به تبریز رفته بودم. عصر جمعه پرواز داشتم و بعد از مراسم به تهران رسیدم. حتماً اگر تهران بودم، به بهشت زهرا (س) میرفتم.
* خاطرهای از آن مرحوم نداری؟
متأسفانه این سعادت را نداشتم که در روزهای اوج کنار ایشان باشم و شاگردیشان را بکنم ولی منصورخان اینقدر بر فوتبال و مسائل تاکتیکی احاطه داشتند که با یک نگاه به بازیکن یا تیم میتوانستند عیب و ایراد کار را بگویند. خود من بارها از راهنماییهای منصورخان استفاده کردم. همیشه به من محبت داشتند و در روزهایی که دچار بیماری شدند، همه ما ناراحت بودیم. یکی از بهترین خاطرات من از آن مرحوم عشق و پایداریشان به استقلال بود. اینکه در بدترین روزهای بیماریشان هم به فکر تیم بودند. سال قبل که ما اوایل کار نتایج خوبی نمیگرفتیم و منصورخان در بیمارستان بستری بودند، از آنجا خبر ناراحتیشان از نتایج به گوشمان میرسید. این همه علاقه به یک تیم را در هیچکس ندیده بودم.
* از استقلال چه خبر؟
شکر خدا مسابقاتمان قبل از تعطیلات را با برد تمام کردیم. البته اگر لیگ تعطیل نمیشد، این وضعیت خوب برای ما ادامه مییافت. گرچه الان هم درصدد هستیم تا روند خوبمان را حفظ کنیم ولی متأسفانه هر بار روی دور میافتیم، لیگ تعطیل میشود. بار قبل هم که ما با سپیدرود بازی داشتیم و اتفاقاً باز هم من گل زدم و لیگ تعطیل شد (خنده).
* با یک پاس گل و دو گل، مؤثرترین بازیکن استقلال هستی.
ای بابا! هیچیک از بچههای تیم به ویژه بازیکنان همپست من در حمله، از شرایط این فصل راضی نیستیم. متأسفانه در این فصل به شدت بد آوردیم و در خیلی از بازیها که باید گل میزدیم، نتوانستیم. این برای تیمی مثل استقلال خیلی بد است که 10 هفته 4 گل زده باشد. ما بازیکنان خوبی در پست جلو داریم ولی متأسفانه هر بار به دلیلی بدشانسی آوردیم و کارمان گره خورد.
* کمتر هم به میدان رفتهای؟
این به نظر کادر فنی بستگی داشته است. البته در برههای مصدوم هم بودم ولی برای شهرآورد خودم را آماده کرده بودم.
* خیلی تلاش کردی گل بزنی؟
با همه وجود رفتم که گل بزنم. شفر گفته بود در کدام فضاها بایستم و خوب هم توپگیری کردم ولی یکی، دو گام کم آوردم و یا توپهایی که به من رسید، در شرایطی نبود که آنها را به گل تبدیل کنم. خلاصه که شرمنده مردم شدم.
* اینکه بعد از شهرآورد تشویقتان کردند، چه حالی داشت؟
تلخترین تشویق زندگیمان بود! فقط این را میتوانم بگویم.
* تجربهاش را داشتی؟
هرگز این تشویق تلخ را تجربه نکرده بودم. ما باخته بودیم ولی تشویق میشدیم. این برایمان خیلی سخت بود که هوادارمان با چشمان اشکبار از غم شکست ما را تشویق میکند. وریا که نتوانست جلوی خودش را بگیرد و گریه کرد. نمیدانم چه بگویم، بازی عجیبی بود، انگار همه چیز دست به دست هم داده بود تا ما ببازیم.
* در بازی بعد برابر نفت گل زیبایی زدی.
این گل از شهرآورد به جا مانده بود که نصیب نفت شد (خنده)! باید این گل را به پرسپولیس میزدم که نشد ولی با این همه خوشحالم که توانستم سهم کوچکی در شادی هوادارانمان داشته باشم.
ارسال نظر