صعود تیم ملی ایران روز 22 خردادماه 1396 یعنی یک سال و دو روز قبل از افتتاحیه جام جهانی روسیه مسجل شد. 5 ماه گذشت و با وجود اعلامیه های پی در پی مقامات دولتی مبنی بر حمایت از برنامه های آمادگی برای حضوری پر قدرت در این رقابت ها، هیچکس از چند و چون بودجه و برنامه ریزی ها اطلاعی ندارد.


رسم این بود که فردای صعود، متولیان ورزش و فوتبال دور هم می نشستند، سه طرح را در سه سطح بوجه حداقلی، متوسط و جاه طلبانه به عنوان پیشنهاد از کادرفنی و فدراسیون دریافت می کردند. امکانات تامین منابع را سبک سنگین می کردند. به یک ارزیابی درستی از درآمدهای تجاری اعم از تبلیغات، اسپانسرینگ، توریسم جام جهانی، حقوق معنوی برند تیم ملی و غیره می رسیدند و بر اساس این منابع، بودجه را مشخص می کردند و متناسب با این بودجه، طرح را انتخاب می کردند و همسنگ با طرح گزیده شده توقع و انتظار جامعه را از کیفیت نمایش و بخت ایران در جام جهانی سامان دهی می کردند.


اما تا به امروز به جز قول های غیرکارشناسی و نامفهوم میلیاردی و تکرار اینکه "وقتش رسیده که تیم ملی از گروهش بالا بیاید"، چه کرده ایم؟


کارلوس کی روش در خلال اولین اردوی تدارکاتی گفته بود: "ما سه ماه پیش به جام جهانی صعود کردیم و در این مقطع هیچ دلیلی وجود ندارد که برنامه‌ای مشخص و یک بودجه ثابت برای تصمیم‌گیری در مورد حضورمان در جام جهانی نداشته باشیم". و حالا بعد از دوماه و در آستانه دوبازی تدارکاتی با حریفانی به مراتب ضعیف تر از آنچه دیگر کشورها در دستور کار خود قرار داده اند، دوباره همان حرف ها و همان جملات: " مهم‌ترین مطلبی که با آن روبه‌رو هستیم، بودجه مشخص برای حمایت از برنامه‌های تیم ملی نداریم ... شما رسانه‌ها باید بپرسید که پول آماده‌سازی تیم ملی کجاست؟"


در چنین وضعیتی، سرمربی پرتغالی تیم ملی نیز به خودش اجازه می دهد که روز به روز گستاخانه تر مقابل دوربین ها ظاهر شود: "در باره آب و هوا از من بپرسید" و نیش هایی که هر چه به آغاز جام جهانی نزدیک تر شویم به بازتاب های بین المللی آن افزوده خواهد شد. ادامه این روند به شئونات دولت، جامعه، رسانه ها، تیم ملی و فوتبال ما لطمه وارد می کند.


شاهین اشکان