احمدرضا عابدزاده به دور از فضای فوتبال و رسانه مشغول کسب و کار و زندگی خودش است.

پس از مدت‌ها با این چهره خاطره‌انگیز گپ و گفتی داشتیم که می‌خوانید.

*احمدآقا، اوضاع و احوال چطور است؟

شکر خدا همه چیز خوب است و زندگی‌مان را می‌کنیم.

*بازی‌های لیگ برتر را دنبال کرده‌اید؟

بله، تا حدودی اکثر مسابقات را دیده‌ام.

*عملکرد کدام تیم‌‌ها بهتر بوده؟

پرسپولیس همان‌طور که توقع می‌رفت امتیازات لازم را جمع کرده و البته این مرهون زحمات کل تیم و دانش برانکو ایوانکوویچ است. پرسپولیس برنامه دارد، دوره آماده‌سازی را استاندارد پشت سر گذاشت، بازی تدارکاتی لازم را انجام داد، بازیکنانش با انرژی و با انگیزه هستند و امیدوارم این تیم خوب به نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند. سایپا، پارس‌ جنوبی جم، صنعت نفت آبادان و سپیدرود رشت فراتر از انتظار لیگ را شروع کردند و جایگاه‌شان در پایان هفته پنجم مناسب است و باید دید می‌توانند این روند را حفظ کنند؟ چون وقتی جلوتر برویم، تیم‌هایی نظیر استقلال، سپاهان، ذوب‌آهن، فولاد و... خودشان را پیدا می‌کنند و رقابت سخت‌تر و نزدیک می‌شود.

* حرف تیم استقلال شد، چرا نتوانسته در حد و قواره نامش ظاهر شود؟

من از شرایط درونی این تیم آگاهی ندارم ولی امیدوارم با رقابت گرم پرسپولیس و استقلال تماشاگران فوتبال تب این رشته پرطرفدار را افزایش دهند. اینکه تیمی مثل استقلال با این همه بازیکن و هزینه بالا در 5 بازی 3 تایش را باخته، اصلاً خوب نیست.

*گروهی عقیده دارند استقلال همانند تیم ملی و پرسپولیس نیاز به مربی خوب خارجی دارد تا متحول شود. شما چه نظری دارید؟

من درباره مسائل تیم استقلال نظری ندارم، ولی در سال‌های گذشته ثابت شده برخی مربیان خارجی (نه همه آنها) کارایی خوبی داشته‌اند. در دهه ۴۰، 50 مربیانی نظیر رایکوف، آلن راجرز و اوفارل در استقلال، پرسپولیس و تیم ملی خدمات‌شان را انجام داده و به ارث گذاشتند، زمان بازیگری خودم استانکو مربی بادانشی بود، در چند سال گذشته کارلوس کی‌روش و برانکو ایوانکوویچ نشان دادند سطح دانش فنی‌شان با مربیان ایرانی متفاوت است. اما دلیل نمی‌شود فکر کنیم مربیان ما همگی کیفیت بالا ندارند. در کشور ما گاهی مرغ همسایه غاز است. برای مربی خارجی تا جایی که بتوانیم امکانات مهیا می‌کنیم. هر باشگاهی که دنبال مربی خارجی است باید دنبال «مربی» باشد نه یک خارجی در لباس مربیگری که فقط دنبال پول است و دلالی می‌کند یا چند دلال دور خودش می‌چیند تا کارهایش را انجام دهند. نمونه‌اش را بارها دیده‌ایم و همین امسال هم داریم و نیازی نیست اسمش را ببریم. مربی خارجی فارغ از بحث کاسبی و احساس می‌آید تمام وقت برای فوتبال تیمش فکر می‌کند، در ایران بیزینسی ندارد که تمرین و جلسه فنی را بپیچاند و به کاسبی‌اش برسد یا در اردو با تلفن دنبال تجارت باشد. مسلماً وقتی تمام فکرش به شغلش باشد، وقت دارد تیمش را آنالیز کند، برنامه‌های متنوع تمرینی و تاکتیکی بگذارد و برایش اهمیت دارد تیم چه جوری فوتبال بازی می‌کند و امتیاز می‌گیرد. مربی داخلی هم از ته دل خواهان نتیجه‌گیری است ولی داریم مواردی که ناخواسته تمرکزش به‌هم می‌ریزد چون فکر کارهای شخصی و تجارت است.

*شما هنوز هم دوست دارید به دور از فضای فوتبال کار کنید؟

راحت هستم، به لطف پروردگار با مشاغلی که دارم نیازی نیست دنبال فوتبال باشم. یکسری چیزها در کشور ما عوض شده. جای اینکه فوتبال دنبال اهل فوتبال و متخصص آن باشد، پیشکسوت باید دنبال کار بگردد. من آدم مغروری نیستم اما در حرفه خودم به خاطر کسب درآمد غرورم را زیر پا نمی‌گذارم. مغازه‌ام در متل قو فعال است. خودم آکادمی فوتبالم را اداره می‌کنم که احساس خوبی به من می‌دهد. از آن سو نمایندگی انحصاری یک دستکش را در ایران دارم که هم کیفیت بالا دارد، هم قیمت مناسب و خلاصه به اندازه کافی هزینه‌های زندگی‌ام را تأمین می‌کنم و بنده خدا هستم و آقای خودم.

*شما جزو علاقه‌مندان به کشتی هستید، مسابقات قهرمانی جهان را تماشا کردید؟

البته فقط کشتی‌های حسن یزدانی برایم لذت‌بخش بود، یک کشتی‌گیر هم داشتیم که ۵- 6 از حریف ژاپنی جلو بود و در 2 ثانیه پایانی باخت و خیلی ناراحتم کرد. اما یزدانی مثل یک دلاور ایرانی با حریفانش برخورد می‌کرد و گاهی انگار خمیر ورز می‌داد و انرژی مثبتی از دیدن کشتی‌های این جوان پیدا کردم. امیدوارم این هموطن عزیز همین‌طور حرفه‌ای به کارش ادامه بدهد و تا ۷، 8 سال بدانیم در هر تورنمنتی یک طلا از جانب یزدانی خواهیم داشت. اگر این کشتی‌گیر را از تیم ملی کشتی آزاد فاکتور بگیریم، عملکرد تیم خیلی ضعیف بود. مربیان و فدراسیون کشتی می‌توانند جایشان را به افراد و تفکر جدید بدهند چون کشتی، ورزش اول ما بوده و این عملکرد فاجعه بود. یزدانی هم یک استثنا و خودش یک نابغه است.

*به عنوان سؤال پایانی، سال‌هاست بوقچی‌ها نقش پررنگی در باشگاه‌ها دارند. برای حذف آنها چه باید کرد؟

اینها خود به خود سبز نشده‌اند، مدیران و مربیان کم‌لیاقت آنها را ساخته‌اند تا حمایت شوند. بوقچی‌ها هم فکر جیب‌شان هستند و اگر کسی پول بیشتر به آنها بدهد، بنده او می‌شوند. متأسفانه می‌بینم و می‌شنوم برخی مربیان آدم بوقچی‌ها شده‌اند. آنها در خلوت خودشان هم از رفتار و کردارشان خجالت نمی‌کشند.