اظهارنظر زمانی از اعضای هیئت‌مدیره استقلال در مورد فرصت دادن به علیرضا منصوریان برای دوبازی دیگر و تایید افتخاری مدیرعامل این باشگاه مبنی بر تحقیقات مدیریت استقلال بر روی کادرفنی آتی این تیم، نشان می‌دهد که مدیریت باشگاه استقلال دیگر اعتماد چندانی به منصوریان ندارد و بدین ترتیب ادامه کار این مربی در استقلال را با دشواری‌هایی روبرو خواهد ساخت. این عدم اعتماد به منصوریان باعث خواهد شد تا بخش زیادی از انرژی این مربی صرف مسائلی شود که به نفع باشگاه نیست و همچنین باعث کاهش تمرکز او شود.

با شرایطی که مدیران استقلال برای منصوریان تعیین کرده‌اند، هر آن ممکن است که آنها صندلی مربیگری را از زیر پای منصوریان کشیده و آن را به شخص دیگری تعارف کنند. این بی‌اعتمادی به منصوریان و دادن اولتیماتوم به او چیزی جز کش‌دار کردن بحران روی نیمکت این تیم نیست. این اولتیماتوم نهایت رفتار غیرحرفه‌ای مدیران استقلال را می‌رساند که تیم خود را در لبه پرتگاه قرار داده‌اند. عدم اعتماد به منصوریان، باعث خواهد شد که این مربی نتواند با خیالی آسوده کار خود را در استقلال ادامه دهد. مدیران استقلال اگر قدری درایت به خرج می‌دادند و یا کمی برای تیم خود نگران می‌شدند، تکلیف نیمکت را به طور قطعی مشخص می‌کردند. آنها یا می‌بایست منصوریان را اخراج می‌کردند و یا قویا او را مورد حمایت قرار می‌دادند. شترسواری دولا دولا نمی‌شود.

معلوم نیست منصوریان با این شرایط چگونه می‌خواهد به کار خود در استقلال ادامه دهد. از این به بعد بردن وظیفه‌ی بدیهی او در استقلال است و یک باخت می‌تواند تمام داشته‌های او در استقلال را سوخت کند و به هوا بفرستد. به فرض که منصوریان دو بازی آتی استقلال را با پیروزی پشت سر بگذارد، آیا باز هم برای این مربی اولتیماتوم جدیدی تعیین خواهد شد؟ آیا قرار است به محض اولین باخت دوباره جلسات هیئت‌مدیره تشکیل شود و وضعیت مربیگری در استقلال را کج‌دار و مریز پیش ببرند. برای اینکه استقلال بتواند روند نتایج ضعیف ابتدای فصل را تغییر دهد، نیاز به تصمیم‌گیری قاطع در سطوح مدیریتی دارد. عادت دادن استقلال به عدم‌قطعیت‌هایی از نوع اولتیماتوم شش امتیازی به منصوریان باعث می‌شود تا این تیم نه از نظر فنی و نه از نظر روحی نتواند فرم و شکل ثابتی به خود بگیرد. تجربیات لیگ‌های قبل در مورد دو تیم استقلال و پرسپولیس نشان داده که هر گاه این دو تیم لیگ را بد شروع کرده‌اند و مدیریت این باشگاه‌ها نتوانسته تصمیمی قاطع در مورد نیمکت تیم بگیرد، نتایج سینوسی تا انتهای فصل ادامه‌دار بوده و خبری از ثبات در نتیجه‌گیری موفق نخواهد بود. برعکس هرگاه قاطعانه از مربیان خود حمایت کرده‌اند، موفق شده‌اند روند نتایج تیم را تغییر دهند. استقلال با قلعه نویی در لیگ هشتم و پرسپولیس با برانکو در لیگ پانزدهم شاعد این مدعاست.



منصوریان به خوبی از سختی‌های کار کردن با مدیرانی که نشان داده‌اند دیگر به او اعتماد ندارند، آگاه است. متاسفانه باید گفت اگر مدیران استقلال زود تصمیم اشتباه خود را جبران نکرده و آرامش را به تیم بازنگردانند، آینده خوبی برای استقلال و منصوریان در این فصل نمی‌توان متصور بود. افتخاری به عنوان مدیرعامل باشگاه سعی کرد تا با حمایت از منصوریان اظهارات زمانی را تعدیل کند اما خود او با اعترافش به انجام تحقیقات بر روی جانشین‌های احتمالی منصوریان، کار را خراب‌تر کرد. هواداران استقلال تجربه و خاطره خوبی از بروز بی‌اعتمادی بین مدیریت و کادرفنی ندارند. آنها لیگ هفتم را به خاطر می‌آورند که عدم اعتماد هیئت‌مدیره به ناصر حجازی در همان ابتدای فصل چه بر سر استقلال آورد و در انتهای فصل ضعیف‌ترین نتیجه تاریخ استقلال در لیگ برتر رقم خورد. اوضاع فعلی استقلال شباهت زیادی به اوضاع آن فصل دارد. اگر مدیران استقلال خیلی زود به ترمیم رابطه خود با کادرفنی اقدام نکنند، ممکن است نتیجه ای برخلاف هدف خود از دادن اولتیماتوم بگیرند. آنها باید تکلیف خود را با منصوریان مشخص کنند، یا دادن فرصت کافی به او و یا اخراج این مربی.


حجت شفیعی