هزینههای یک انتخاب از سوی سلطانیفر؟
وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی اصلی ورزش کشور باید پاسخگو باشد حضور همزمان داورزنی در دو پست مهم و کلیدی به سود ورزش است یا به ضرر آن که البته از نگاه کارشناسی قطعا به سود کشورمان نیست.
نهم بهمن ماه بود که مسعود سلطانیفر در حکمی غیرمنتظره، محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال را به عنوان معاون توسعه ورزش حرفهای و قهرمانی وزارت ورزش و جوانان منصوب کرد. غیرمنتظره از این نظر که سلطانیفر بارها تاکید کرده بود که قرار نیست در وزارت ورزش تغییراتی دهد اما به یک باره وزیر ورزش، رئیس موفق فدراسیون والیبال را به عنوان مهمترین معاونت خود انتخاب کرد.
والیبال ایران در این چندساله رشد خیره کنندهای داشته و نه تنها توانسته خود را در جهان به عنوان یک قدرت بلامنازع معرفی کند، بلکه موفق شده کرسیهای مهم بینالمللی را از آن خود کند.
داورزنی 27 آبان ماه 94 به عنوان عضو هیئت رئیسه فدراسیون جهانی و 17 آذرماه 95 به عنوان عضو کمیسیون مالی FIVB انتخاب شد. دو پستی که مدتها ایران برای رسیدن به آن برنامهریزی و سرمایهگذاری کرده بود و نباید به راحتی آن را از دست داد. داورزنی بارها تاکید کرده که تا سال 2020 در والیبال خواهد بود تا برنامههای نیمه تمام این رشته را به سرانجام برساند.
روز گذشته محمدرضا داورزنی در پایان مجمع عمومی فدراسیون ژیمناستیک درخصوص چگونگی فعالیتش در فدراسیون والیبال پس از انتصاب به عنوان معاون وزیر ورزش و جوانان گفت: «من عضو هیئت رئیسه فدراسیون جهانی و کنفدراسیون آسیا هستم و تا سال 2020 در والیبال خواهم بود اما کارم را در فدراسیون ایران به عنوان سرپرست دنبال میکنم تا شرایط مناسبی برای این فدراسیون ایجاد شود.»
انتخاب سرپرست برای یک فدراسیون برعهده وزیر ورزش است و اینکه داورزنی خود را سرپرست فدراسیون معرفی میکند، دلیلش چیست؟ آیا وزیر ورزش برای داورزنی حکم سرپرستی زده و اگر این کار صورت گرفته چرا رسانهای نشده است؟ اگر هم قرار است فرد دیگری به عنوان سرپرست معرفی شود، تکلیف پستهای بینالمللی ایران در والیبال با نبودن داورزنی در این رشته چه خواهد شد؟
همه میدانند پست معاونت قهرمانی وزارت ورزش به دلیل اهمیت و فعالیتی که با تمامی فدراسیونها دارد، بسیار وقتگیر، حساس و مهم است و سوال اصلی این است که داورزنی چگونه میتواند هم در وزارت ورزش باشد و هم به فدراسیون والیبالی برسد که تشنه حضور دوباره برای المپیک 2020 و موفقیت در عرصههای جهانی است.
وزارت ورزش به عنوان متولی اصلی ورزش کشور باید پاسخگو باشد حضور همزمان داورزنی در دو پست مهم و کلیدی به سود ورزش است یا به ضرر آن. اگر به دلیل مشغولیت داورزنی در وزارت ورزش، والیبال ایران از روند صعودی خود باز بماند چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ اگر سرپرست جدیدی برای فدراسیون نیز انتخاب شود و با رفتن داورزنی کرسیهای مهم ایران در مجامع بینالمللی از دست برود، چه کسی جواب خواهد بود؟ در واقع اکنون یک دوراهی وجود دارد؛ اگر سلطانیفر گزینه دیگری جز داورزنی برای معاونت توسعه ورزش حرفهای و قهرمانی ندارد باید فردی دیگر را به عنوان سرپرست فدراسیون والیبال بگذارد و پس از آن انتخابات فدراسیون را برگزار کند و اگر اعتقاد دارد کرسیهای والیبال ایران در جهان باید حفظ شود، باید فردی دیگر را برای معاونت خود انتخاب میکرد.
امیدواریم مسعود سلطانیفر تمامی این احتمالات را در نظر گرفته باشد و تصمیمی کارشناسانه در این خصوص گرفته باشد چرا که روی دادن هر کدام از این اتفاقات جز ضرر و آسیب به ورزش کشور دستاوردی نخواهد داشت. باید دید داورزنی اگر به جایی برسد که بین کرسیهای بینالمللی و مهم جهانی در والیبال و حضور در معاونت وزارت ورزش یکی را انتخاب کند، انتخابش چه چیزی خواهد بود که در هر صورت بازهم دودش به چشم ورزش کشور میرود.
ارسال نظر