باید دقتی کرد به حرف هایی که منصوریان در هفته های مختلف زده است، آن حرف ها کد دارد، کدهایی که باید آن را جستجو کرد و فهمید. چند بخش از حرف ها را کنار هم می چینیم:

چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵؛ یکی دو اسم مطرح می کنم

کسانی که در قالب استقلالی بودن به ما لطمه می زنند را نام می برم. نیم فصل مجبور می شویم یکی دو اسم را مطرح کنیم. ما می توانستیم در پنج، شش بازی برنده شویم ولی با سه چهار جبهه در حال مبارزه هستیم که شاید هواداران آنرا نمی دانند. این حق آنهاست که از این مسائل باخبر شوند.

چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵؛ یکی از محارم از پشت به من خنجر زد

منصوریان در ابتدا گفت: حال و روز افرادی را دارم که بعد از یک دعوای مفصل برای فرار از دست آنهایی که می خواهند بزنندش به داخل خانه خودش پناه برده و در را بسته، اما یکی از محارمش داخل خانه از پشت خنجری در پهلوی او فرو کرده باشد. متاسفانه این روزها از خودی ها می خوریم. از آنهایی که چهره دوست به خود گرفته اند اما دنبال زدن ما هستند.

علی منصوریان در ابتدای فصل هم تاکید کرده بود که مماشات نمی کند و اسم آنها را که در کار استقلال می گذارند خواهد برد و در مورد منافع استقلال با کسی شوخی ندارد. این حرف ها از منصوریان همه را امیدوار کرده بود که از اسامی مستعار و مخفی کاری های مصلحتی نجات پیدا کرده ایم و اگر کسی در تیم یا کنار تیم کوتاهی می کند اسم او فاش خواهد شد اما واقعیت این است که علی منصوریان با وجود آنکه به یکی از محارم در تیم اشاره دارد اما باز او هم مثل مظلومی در حال مماشات کردن است و حرف نزدن.

۴ مهر ۱۳۹۵ - هیولای درون استقلال

در واقع منصوریان هم در حال پذیرفتن  شکست است از چیزی که خودش در یکی از مصاحبه ها اعلام کرد و آن هیولای درون استقلال بود: من اسم این را می گذارم هیولای درون استقلال. همیشه اینگونه بوده که استقلال از استقلال خورده و پرسپولیس از پرسپولیس. اگر هر آدمی که خودش را استقلالی میداند صبح که از خواب بیدار می شود بگوید پیشرفت استقلال مهم است و نه منافع من، این هیولا نابود خواهد شد.  

حالا منصوریان دیگر زمان زیادی ندارد، فرصت هایش در حال اتمام است، شاید بازی با سپاهان پایان آرزوی مردی باشد که دوست داشت ۲۰ سال سرمربی استقلال باشد، اگر امروز منصوریان اسم نبرد، اگر امروز اسم بی ربط ببرد، اگر امروز مثل مظلومی سکوت کند در حالی که آن مربی می دانست که شب بازی فینال بازیکنش تا ساعت ۲ صبح جلسه داشته برای تعیین مربی فصل بعد و البته سکوت کرد، بعدها دیگر حرف زدن فایده ای ندارد و مثل مظلومی همه آن حرف ها بهانه به چشم می آیند.

کاش منصوریان همین امروز حرف بزند و همانطور که وعده داده بود عمل کند و بگوید که چه کسی از داخل و از پشت به او - که نه به استقلال - خنجر می زند. اگر او امروز صحبت نکند فردا مثل مظلومی دیگر کسی حرف هایش را به عنوان یک مربی شکست خورده گوش نمی کند.

همدلی

این حرف ها را هم منصوریان پس از شکست نفت «روز قبل» اعلام کرد حرف هایی که بوی خداحافظی می داد:  از آقای افشارزاده و افتخاری تشکر می کنم که از تیم و بنده حمایت کردند. برای من سخت بود که بعد از شکست برابر نفت از جلوی هواداران رد شوم. اگر قرار است تیمی موفق باشد باید همه ارکان آن همدل باشند. من هنوز از نظر  شرح وظایف در استقلال به هماهنگی نرسیده ایم.  

سپاهان جایی نزدیک به انتها

واقعیت این است که اگر هم بازی با سپاهان آخرین سرمربیگری منصوریان در استقلال نباشد باید تاکید کرد که جایی نزدیک به انتهاست. منصوریان که عاشق استقلال است می داند که بازی با سپاهان با وجود مخالفت معینی و زمانی در هیات مدیره و شرایط بدی که امروز وجود دارد، بسیار مهم است و شاید حتی مساوی هم نتواند منصوریان را در استقلال نگه دارد. در این رابطه البته نباید زود قضاوت کرد اما به نظر می رسد منصوریان باید تصمیم قاطع تری در حرف ها و تصمیم هایش بگیرد.